کد خبر: 594211
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۹ ۲۰:۳۰:۴۴
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

مرگ مرموز مرد 80ساله در دعوا با همسایه

متهم به قتل ادعا می‌کند پیرمرد را نکشته اما اولیای دم او را قاتل می‌دانند.

مرگ مرموز مرد 80ساله در دعوا با همسایه
کد خبر: 594211
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۹ ۲۰:۳۰:۴۴

مردی که متهم است مرد سالخورده همسایه را به قتل رسانده در دادگاه ادعای بی‌گناهی کرد.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم پیشتر گفته بود قتلی مرتکب نشده و حتی به مقتول کمک کرده است. هرچند دادسرا یک بار او را بی‌گناه تشخیص داد اما با اعتراض اولیای دم روند رسیدگی پرونده تغییر کرد.

سه سال قبل مرگ مشکوک مردی 80ساله به پلیس گزارش شد. مرد 50ساله‌ای به نام حمید که او را به بیمارستان رسانده بود گفت: من و پیرمرد که مرتضی نام دارد سال‌هاست همسایه هستیم؛ اما همیشه با هم اختلاف داشتیم. آخرین بار ما در پارک یکدیگر را دیدیم و بحث کردیم. من از پارک خارج شدم اما مرتضی دنبالم آمد. حتی وارد خانه‌مان شد و در راهرو خانه با هم دست به یقه شدیم. او یکباره روی زمین افتاد و من بلافاصله او را به بیمارستان رساندم.

او در حالی چنین ادعایی کرد که چند نفر از همسایه‌ها در تحقیقات پلیسی گفته بودند پس از درگیری دو مرد همسایه، حمید با میله آهنی‌ای که در راهرو خانه‌اش افتاده بوده چند ضربه به سر پیرمرد زده است.

وقتی پزشکی قانونی علت مرگ مرتضی را ضربه‌های جسم سخت به سرش اعلام کرد، برای حمید کیفرخواست صادر شد اما او باز هم ادعا کرد بی‌گناه است. این در حالی بود که مدرکی علیه حمید به دست نیامد و همین هم باعث شد او تبرئه شود. ولی اولیای دم به قرار منع تعقیب حمید اعتراض کردند.

به این ترتیب، با توجه به نظر کارشناسان پزشکی قانونی درباره علت فوت و همچنین اظهارات شاهدان، برای حمید قرار صادر و او در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

در ابتدای جلسه بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، فرزندان قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند.

پسر بزرگ مرتضی گفت: حمید و پدرم سال‌ها همسایه بودند اما همیشه با هم اختلاف داشتند. درگیری آنها دنباله‌دار بود و همه اهالی محل هم از این اختلاف مطلع بودند. حمید بالاخره با بی‌رحمی‌ از  پدرم انتقام گرفت و او را کشت؛ اما حالا با دروغگویی می‌خواهد از مجازات بگریزد. ما درخواست قصاص داریم.

سپس متهم که با قرار وثیقه آزاد بود، در جایگاه ویژه ایستاد و اتهام قتل عمدی را نپذیرفت.

او گفت: آن روز همراه چند نفر از دوستانم در پارک نشسته بودیم که مرتضی هم سر رسید و بحث را شروع کرد. او یکباره شروع به فحاشی کرد. به همین خاطر من از روی نیمکت بلند شدم تا پارک را ترک کنم؛ اما او دست‌بردار نبود. دنبالم آمد و من به سمت خانه‌ام رفتم. او حتی وارد راهرو خانه‌مان شد؛ اما چون از سال‌ها قبل لگنش شکسته و مشکل داشت، پایش سر خورد و روی زمین افتاد. چون راهرو خانه ما باریک است احتمالاً سرش به دیوار برخورد کرده و آثاری که پزشکی قانونی گزارش کرده مربوط به همین موضوع است. من ضربه‌ای به پیرمرد نزدم و اظهارات شاهدانی را که گفته‌اند من با میله آهنی به سر قربانی زده‌ام قبول ندارم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها