تله وحشتناک گروه خشن برای زنان مسافر
اعضای باند سرقت زنان مسافر را گاه تا پرتگاه مرگ میکشاندند.
اعضای یک شبکه خشن از ابتدای زمستان امسال سریال سرقتهای خود را در غرب تهران شروع کردند. سردسته باند مجرمی خطرناک است که با همدستی همسرش و مردی افغان در پوشش مسافربر از زنان مسافر سرقت و چند نفر از آنها را تا پرتگاه مرگ کشانده اند. مأموران پلیس با بررسی شکایتهای مطرح شده همسر سردسته باند را دستگیر کردند و تحقیقات برای بازداشت دو عضو فراری دیگر جریان دارد.
به گزارش جوان، اوایل زمستان امسال به مأموران تهران خبر رسید رهگذران حوالی تهرانسر پیکر زخمی زن میانسالی را به بیمارستان منتقل کردهاند. با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس برای بررسی موضوع راهی بیمارستان شدند.
تیم پزشکی به پلیس اعلام کرد زن زخمی بر اثر شدت جراحات ناشی از اصابت چاقو به بدنش به کما رفته و در قسمت مراقبتهای ویژه تحت درمان قرار گرفته است. بررسیهای پلیس حکایت از آن داشت زن زخمی در دام سارقان خشن گرفتار شده و سارقان او را با چاقو زخمی کرده و پس از سرقت اموالش گریختهاند. درحالیکه تحقیقات ادامه داشت، زن میانسال با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافت و در توضیح حادثه به پلیس گفت: روز حادثه در نزدیکی میدان آزادی برای رفتن به خانه منتظر تاکسی بودم. لحظاتی بعد یک خودروی پراید کنارم توقف کرد که در صندلی جلوی آن مردی جوان و در صندلی عقب هم زن جوانی همراه با فرزند خردسالش به عنوان مسافر نشسته بودند. وقتی مقصد را گفتم، راننده به راه افتاد، اما در میانه راه ناگهان تغییر مسیر داد. وقتی به او اعتراض کردم مدعی شد به خاطر ترافیک مسیر دیگری را انتخاب کرده است، اما من مشکوک شدم و درخواست کردم خودرو را متوقف کند تا پیاده شوم. ناگهان مرد جوانی که در صندلی جلو نشسته بود چاقویی را به پهلویم گذاشت و تهدید کرد هیچ حرکتی نکنم. تازه متوجه شده بودم که در دام سارقان مسافرکش گرفتار شدهام. تلاش کردم از دام آنها فرار کنم، اما زن جوانی که کنارم نشسته بود مرا به شدت کتک زد. مردی هم که در صندلی جلو سوار بود با چاقو مرا زخمی کرد. آنها کیفم را که کارت عابرم و پولهایم داخل آن بود از من گرفتند و خواستند تمامی طلاهایم را به آنها بدهم. من مقابل آنها مقاومت کردم که مرد جوان دوباره با چاقو ضرباتی به من زد و دیگر هیچ چیز نفهمیدم. الان فهمیدم وقتی بیهوش شدم آنها طلاهایم را سرقت و مرا داخل خیابانی رها کردهاند.
سرقتهای سریالی
با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی محمدولی بیرانوند، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی و شناسایی سارقان خشن در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران با شکایتهای دیگری روبهرو شدند که همگی حکایت از آن داشت سارقان در پوشش مسافرکش زنان را سوار خودرو میکنند و پس از سرقت اموالشان و ضرب و جرح، پیکر خونین آنها را در خیابانهای غربی تهران رها میکنند. همچنین مشخص شد تمامی مالباختهها در جریان سرقت از سوی مرد جوانی که در صندلی جلو به عنوان مسافر سوار شده است با ضربات متعدد چاقو زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل میشوند تا جایی که یکی از آنها نیز بر اثر شدت جراحات در کما بهسر میبرد. یکی از شاکیان گفت: در نزدیکی میدان آزادی به عنوان مسافر سوار یک خودروی پراید شدم که زن جوانی با فرزند خردسالش در صندلی عقب و مرد دیگری در صندلی جلو به عنوان مسافر نشسته بودند. راننده پس از طی مسافت کوتاهی مسیرش را تغییر داد و همزمان نیز مرد جوان چاقویی را به من نشان داد و تهدیدم کرد که سکوت کنم. درحالیکه به شدت ترسیده بودم آنها مرا به خیابان خلوتی در اطراف شهرک خلیج فارس منتقل کردند. در آنجا زن جوان مرا به شدت کتک زد و مرد جوان هم با چاقو ضرباتی به من زد و بعد تمامی طلا و پولهایم را گرفتند و پیکر زخمی مرا از داخل خودرو به داخل خیابان پرت کردند و به سرعت از محل گریختند.
شناسایی
درحالیکه هر روز بر تعداد شکایتها افزوده میشد، مأموران پلیس در بررسی دوربینهای مداربسته محلهای حادثه راننده را که سارق سابقهدارای به نام صفدر بود، شناسایی و تحت تعقیب قرار دادند. بدین ترتیب مأموران راهی خانه صفدر شدند، اما فهمیدند وی همراه همدستش که مردی افغان است به مکان نامعلومی گریختهاند. در ادامه مشخص شد همسر وی همان زن جوانی است که همراه فرزند خردسالش در جریان سرقتهای سریالی با آنها همکاری داشته است. سپس مأموران همسر صفدر را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف
متهم در بازجوییها به جرم خود با همدستی شوهر و مرد افغان اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: شوهرم سارق و خلافکار بود. او همیشه همراه دوستانش به سرقت میرفت. چند باری دستگیر و راهی زندان شد، اما هر بار که آزاد میشد دوباره سرقتهایش را ادامه میداد تا اینکه مدتی قبل معتاد به مواد مخدر شیشه شد. او و همدستش تصمیم گرفتند در پوشش مسافرکش طلا و اموال زنان مسافر را سرقت کنند. شوهرم برای اینکه مسافران به آنها مشکوک نشوند و به راحتی نقششان را اجرا کنند از من خواست با آنها همکاری کنم. ابتدا قبول نکردم، اما شوهرم مرد بداخلاقی است، او مرا کتک زد و گفت اگر با آنها همکاری نکنم بچهام را از من میگیرد و مرا تنها میگذارد. از ترس قبول کردم و سرقتهای سریالی ما آغاز شد. معمولاً من در صندلی عقب به عنوان مسافر مینشستم و مرد افغان هم در صندلی جلو مینشست تا زنان به شوهرم اعتماد کنند و سوار شوند. وقتی مسافران را سوار میکردیم، مرد افغان با چاقو آنها را تهدید میکرد و شوهرم نیز به سمت حاشیه شهر میرفت و در مکانی خلوت اموال آنها را سرقت میکردیم. اگر مسافران در برابر ما مقاومت میکردند مرد افغان آنها را با چاقو زخمی میکرد و بعد پیکر زخمی آنها را همانجا رها و به سرعت از محل فرار میکردیم.
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. تلاش برای دستگیری متهمان اصلی ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید