سارق معتاد در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» شرح داد:
زندگی سیاه در باتلاق اعتیاد
مرد جوان به دلیل اعتیاد به مواد مخدر همراه پسرعمویش دست به دزدی میزد.
احمد و ستار دو پسرعمو هستند که در یک باند سرقت دستگیر شدهاند.
آنها وسایل داخل خودرو سرقت میکردند. ستار برای اعتمادآنلاین از وضعیت زندگی خودش و پسر عمویش میگوید:
*چرا دزدی میکردید؟
من و احمد مواد میکشیدیم و برای اینکه هزینه مواد را تامین کنیم دزدی میکردیم.
*چرا کار نمیکردید؟
به آدم معتاد چه کسی کار میدهد؟ ما که نمیتوانستیم کار کنیم.
*چند وقت است معتاد هستید؟
من از 12 سالگی مواد میکشم، احمد هم از 15 سالگی.
*خانوادههایتان در جریان هستند؟
خانوادهای نداریم. مادر من مرده است. با مادر احمد زندگی میکردیم که او هم به خاطر اعتیاد عمویم طلاق گرفت و رفت. چون احمد معتاد شده بود او را با خودش نبرد.
*پس به جز تو و احمد افراد دیگری در خانواده هم معتاد هستند.
من سه عمو دارم و دو عمه که آنها هم اعتیاد دارند. پدرم هم چند سال قبل به خاطر اعتیادش مرد.
*هزینه اعتیاد عمهها و عموهایت را چه کسی میدهد؟
هرکسی خودش یکجوری تامین میکند. گاهی از هم مواد قرض میگیریم.
*سابقه داری؟
بله چند باری به خاطر مواد بازداشت شدم اما برای سرقت بار اولم است.
*همسر یا فرزند داری؟
خودم هم در این دنیا زیادی هستم زن و بچه میخواهم چه کنم؟
*چه مدت است با احمد دزدی میکنید؟
چند ماهی میشود. چون احمد در زندان خوب یاد گرفته بود چطوری قفل باز کند وقتی آزاد شد، دزدی میکرد. من هم وسایل دزدی را میفروختم. پولش را با هم غذا میخوردیم و مواد میکشیدیم.
*با احمد زندگی میکنی؟
بله چند سالی است که با هم هستیم، ما از بچگی خیلی با هم خوب بودیم.
*کسی دنبال کارتان هست؟
کسی را نداریم که دنبال کارمان باشد. همه پی زندگی خودشان هستند اصلاً خبر ندارند که ما زندان هستیم. حالا اگر نیاز به پیگیری باشد به پدر احمد زنگ میزنیم. معتاد است اما آدم بامعرفتی است.
*میدانی ممکن است چند سال زندانی شوی؟
بله میدانم.
*نمیخواهی اعتیاد را ترک کنی؟
زندانی که شویم خودبهخود مصرف مواد کم میشود، شاید هم ترک کردیم باید ببینیم چه میشود.
دیدگاه تان را بنویسید