پسر متهم به سرقت در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» بازگو کرد:
از خشونت پدر تا تبدیل شدن به سارق حرفهای
پسر جوان میگوید رفتارهای پدرش باعث شد از خانه فرار کند و در نهایت سارق شود.
مهرداد به جرم سرقت لاستیک خودرو بازداشت شده است.
او که بسیار جوان است با اعتمادآنلاین درباره زندگی سخت و تلخ و ماجرای دزد شدنش صحبت میکند.
*چند سال داری؟
20 ساله هستم.
*سابقه داری؟
نه. بار اول است که بازداشت میشوم.
*چند جفت لاستیک سرقت کردهای؟
درست یادم نیست. چندتایی باز کردم.
*چرا سرقت میکنی؟
کار درست و حسابی ندارم. دزدی میکنم.
*دنبال کار رفتهای؟
نه. از اول دزدی کردم.
*خانواده داری؟
دارم ولی بود و نبودشان فرقی برایم ندارد.
*چرا؟
همیشه از پدرم کتک میخوردم. 13 ساله که شدم از خانه بیرون زدم و دیگر برنگشتم. دلم هم نمیخواهد برگردم، اصلاً دلم نمیخواهد آنها را ببینم.
*وقتی پدرت تو را کتک میزد مادرت دخالت نمیکرد؟
مادرم از ترس اصلاً صحبت نمیکرد. چون پدرم او و خواهرم را هم میزد. مادرم میگفت اگر پدرت خواهرت را بزند، چون کوچک است میمیرد پس تو مقاومت کن.
*خانوادهات در این سالها دنبالت نبودند؟
نمیدانم. اصلاً خبر ندارم.
*چرا پدرت شما را کتک میزد؟
نمیدانم. خیلی مرد عصبانیای است، هیچوقت با ما مهربان نبود.
*سالهایی که خانه نبودی کجا زندگی میکردی؟
خیابان. من بیشتر در پارکها میخوابیدم. اگر پول داشتم هم در پانسیون میماندم.
*مدرسه رفتهای؟
بله چند سالی درس خواندم.
*میدانی زندانی میشوی؟
به هر حال هر کاری تاوانی دارد. چارهای نیست باید تحمل کنم.
*نمیخواهی از خانوادهات کمک بگیری؟
من نمیخواهم پدر و مادرم را ببینم. آنها را دوست ندارم. اگر به جایی برسم و بتوانم خانهای بگیرم خواهرم را از آنها جدا میکنم، تا قبل از آن اصلاً دلم نمیخواهد هیچکدام را ببینم.
دیدگاه تان را بنویسید