انگیزه پسر خلافکار از قتل دخترخالهاش چه بود؟
متهم گفت: من نمیخواستم دخترخالهام را به قتل برسانم. به خانه او رفته بودم تا من و مادرم را آشتی دهد. از طرفی شیشه مصرف کرده بودم و حال خوبی نداشتم تا اینکه با او درگیر شدم.
مأموران پلیس تهران قاتل زن جوانی را که به طرز مرموزی در خانهاش به قتل رسیدهبود، از روی مارک آدیداسی که پشت گردنش خالکوبی کردهبود، شناسایی و بازداشت کردند.
به گزارش جوان، ساعت یک بامداد جمعه ۱۹ اسفند پسر جوانی وحشتزده تلفنی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت مادرش در خانهشان به طرز مشکوکی فوت کردهاست.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری ۱۳۵ آزادی به محل حادثه در ساختمان مسکونی در محله کوی بیمه در نزدیکی شهرک اکباتان رفتند و در آنجا با جسد زن ۳۸ سالهای به نام شهین روی تختخواب روبهرو شدند که چند پوکه خالی قرص هم کنارش افتادهبود.
از آنجایی که مرگ زن جوان مشکوک به نظر میرسید، مأموران حادثه را به قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند و وی نیز لحظاتی بعد همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
نخستین بررسیها حکایت از آن داشت که زن جوان با خوردن قرص به زندگیاش پایان دادهاست، اما در بررسیهای فنی مأموران با آثاری روی گردن، سر و بینی زن جوان روبهرو شدن که نشان میداد وی در درگیری با فردی به قتل رسیده است و قاتل برای اینکه مأموران پلیس را فریب دهد، پس از قتل اقدام به صحنهسازی و گذاشتن پوکههای خالی قرص کنار تخت مقتول کردهاست. همچنین مشخص شد دو گوشی تلفن همراه مقتول نیز از خانهاش سرقت شدهاست.
بدین ترتیب با قوت گرفتن فرضیه قتل زن جوان، کارآگاهان جنایی تحقیقات تخصصی خود را ادامه دادند و در بررسیهای دوربینهای مداربسته تصویر پسر جوانی را که لباس زرد به تن داشت، به دست آوردند که هنگام خروج از خانه مقتول صورتش را گرفتهبود تا شناسایی نشود.
پس از این مأموران از همسایهها تحقیق کردند. یکی از همسایهها گفت: «چند ساعت قبل از حادثه، پسر جوانی را دیدم که سراسیمه و وحشتزده از ساختمان بیرون رفت. صورتش را خوب ندیدم، اما پیراهن زردی به تن داشت و پشت گردنش مارک آدیداس خالکوبی شدهبود.
مأموران در ادامه از پسر مقتول که حادثه را خبر دادهبود، تحقیق کردند و وی گفت: «مادرم از پدرم جدا شدهبود و تنها زندگی میکرد. ساعتی قبل از حادثه با مادرم تماس گرفتم، اما جواب نداد. نگرانش شدم و به خانهمان آمدم. با کلید یدکی که داشتم، در را باز کردم و با جسد مادرم روی تختخوابش روبهرو شدم.» وی ادامه داد: «تنها کسی که از اقوام به خانه ما رفت و آمد میکند، پسر خاله مادرم به نام شروین است که علاقه زیادی به خالکوبی دارد و مارک آیداس را هم پشت گردنش خالکوبی کرده و مطمئن هستم او مادرم را به قتل رساندهاست.»
بدین ترتیب با به دست آمدن این اطلاعات شروین به عنوان مظنون به قتل زن جوان تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفت، اما بررسیهای مأموران نشان داد وی پس از حادثه به محل زندگیاش مراجعه نکرده و به مکان نامعلومی گریختهاست. مأموران پلیس در نهایت صبح روز شنبه ۲۰ اسفند متهم را در یکی از خیابانهای شهر شناسایی و وی را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم ۲۳ ساله صبح دیروز در دادسرای امور جنایی با اظهار پشیمانی به قتل دختر خالهاش اعتراف کرد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهم
روی صندلی شعبه بازپرسی با همان لباس زرد و شلوار جینی که شب حادثه به تن داشته، البته اینبار با دستهای دستبند زده و پاهای قفل و زنجیر شده نشسته است. سرش را میان دستهایش قرار داده به طوری که همان نشانه خالکوبی مارک آدیداس که رد او را در جریان قتل زن جوان به پلیس نشان داد، از دور نمایان است.
متهم سارق سابقهداری است که علاقه زیادی به مارک آدیداس دارد و به گفته خودش بیشتر پولهای سرقتی را لباس و کفشهای مارک آدیداس میخریدهاست. او پشیمان است و میگوید تحتتأثیر مواد روانگردان دختر خالهاش را به قتل رساندهاست.
*شروین چه شد که دختر خالهات را به قتل رساندی؟
من نمیخواستم او را به قتل برسانم. به خانه او رفته بودم تا من و مادرم را آشتی دهد، اما او حالش خوب نبود و گفت یک روز دیگر به خانه ما میآید و من و مادرم را آشتی میدهد. از طرفی من هم شیشه مصرف کردهبودم و حال خوبی نداشتم و دنبال وسیلهای میگشتم که زیر تختش مخفی کرده بودم. او به من اعتراض کرد که در خانهاش دنبال چه میگردم و همین موضوع باعث مشاجره لفظی ما شد. دخترخالهام شروع به داد و بیداد کرد و من هم گلویش را گرفتم و فشار دادم تا همسایهها صدایش را نشوند که خفه شد.
*دنبال چه وسیلهای میگشتی؟
من سارق سابقه دارم و همراه دوستانم به صورت تیمهای دو و سه نفره سرقت میکنیم. واقعیتش خفت گیریم و موبایل، کیف و وسایل قیمتی شهروندان را سرقت میکنیم. به خاطر اینکه با مادرم قهر هستم یا در محل کارم که رویهکوبی مبل است، میخوابم یا در پاتوق خلافکاران شبها را میگذرانم. وقتی سرقت میکردیم و میخواستم شبها به پاتوق بروم طلا، پول یا موبایل را بدون اینکه دختر خالهام متوجه شود، در خانه او مخفی میکردم و بعد در فرصت مناسب بر میداشتم.
*چرا با مادرت قهر کردی؟
به خاطر اینکه دنبال خلاف بودم. او از من میخواست اعتیادم را ترک کنم و خلاف را کنار بگذارم، اما من قبول نمیکردم و از طرفی هم دوست داشتم به خواستگاری دختر مورد علاقهام بروند که مادرم شرط گذاشته بود خلاف را کنار بگذارم.
*دختر مورد علاقهات خبر داشت خلاف میکنی؟
نه. من رویهکوبی مبل کار میکردم و اصلاً به او نمیگفتم که سرقت میکنم. میخواستم با سرقت پول به دست بیاورم و با او ازدواج کنم.
*در این مدت چند فقره سرقت با همدستانت انجام دادی؟
حدود ۵۰ فقره سرقت و خفتگیری داشتیم.
*بیشترین مبلغی که در سرقت به دست آوردی چقدر بود؟
۳۰ میلیون تومان
*فکر میکنی چطور شناسایی شدی؟
از روی مارک آدیداسی که پشت گردنم خالکوبی کردهبودم، شناسایی شدم.
*به مارک آدیداس علاقه داری؟
من به خالکوبی علاقه زیادی دارم و تمام بدنم را خالکوبی کردهام. البته به مارک آدیداس هم خیلی علاقه دارم به طوری که هر بار پس از سرقت مقدار زیادی از پولهای سرقتی را لباس و کفشهای با مارک آدیداس میخریدم و حتی اگر پول نداشتم فیک آن را میخریدم. علاقهام آنقدر زیاد است که چهار سال قبل مارک آدیداس را پشت گردنم خالکوبی کردم تا همه از دور آن را ببینند، البته خبر نداشتم همین مارک مرا گیر میاندازد.
*چرا پس از قتل صحنهسازی کردی؟
میخواستم پلیس را فریب دهم.
دیدگاه تان را بنویسید