سرقتهای سریالی برای رسیدن به دروازهبانی تیم ملی
سارق سریالی منازل مدعی است فوتبالیست حرفهای است و برای اینکه به تیم ملی برود دست به دزدی می زد.
پسر جوانی که با همدستی سه نفر از دوستانش دست به سرقتهای سریالی از منازل میزد، پس از دستگیری مدعی شد که فوتبالیست حرفهای است و برای رسیدن به دروازهبانی تیم ملی دست به سرقت میزدهاست.
به گزارش جوان، اوایل بهمن ماه سال گذشته مردی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از سارق یا سارقانی به اتهام سرقت میلیاردی از خانهاش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «خانهام در یکی از خیابانهای شمالی تهران است. چند روز قبل همراه خانوادهام به مسافرت رفتیم و امروز وقتی به خانه برگشتیم، دیدیم قفل در خانه تخریبشده و تمامی وسایل خانه هم به هم ریختهاست. همان ابتدا متوجه شدیم سارقانی به خانهمان دستبرد زدهاند و به همین دلیل به سراغ محل نگهداری طلاها و اموال قیمتیمان رفتم. متأسفانه دیدیم تمامی طلاها که بیش از ۵/۱ میلیارد تومان ارزش داشت سرقت شدهاست.»
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی مصطفی تقیزاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در بررسیهای محل حادثه دریافتند سارقان باند حرفهای هستند که با دیلم در خانه را تخریب و در کمتر از نیم ساعت اموال قیمتی صاحب خانه را سرقت کرده و از محل گریختهاند. همزمان با ادامه تحقیقات مأموران با شکایتهای زیادی روبهرو شدند که در بررسیها مشخص شد همان باند سارقان حرفهای به خانههای دیگری که صاحبانش یا در مسافرت یا در مهمانی بودهاند، دستبرد زده و پس از تخریب در ورودی با دیلم طلاها، جواهرات، پول و لوازم گرانقیمت را سرقت کردهاند. در بعضی سرقتها هم معلوم شد زمانی که صاحبان خانهها به صورت اتفاقی با سارقان روبهرو شدهاند، سارقان با چاقو آنها را زخمی کرده و از محل گریختهاند.
بررسیهای دوربینهای مداربسته محلهای حادثه نشان داد سارقان بیشتر سرقتهای خود را با دو خودروی پژو و سمند انجام دادهاند. بدین ترتیب شماره پلاک خودروهای متهمان در اختیار گشتهای پلیس قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل مأموران در یکی از خیابانهای جنوبی تهران خودروی پژوی سارقان را مشاهده و توقیف کردند. راننده خودرو پس از انتقال به اداره پلیس گفت که خودرواش را از طریق شرکت خودروهای اجارهای مدتی است به افرادی اجاره میدهد و خبر ندارد که آن افراد با خودرواش به سرقت رفتهاند.
مأموران در بررسیهای بعدی و استعلام از شرکت مورد نظر متوجه شدند صاحب خودرو واقعیت را گفتهاست و در جریان سرقتهای سریالی از خانهها با خودرواش نبودهاست. همچنین مشخص شد دو مرد جوان مدتی است به آن شرکت مراجعه میکنند و خودرو پژو و چند خودرو دیگر را برای چند روز اجاره میکنند و دوباره به صاحبانشان بر میگردانند.
با به دست آمدن تصویر دو مرد جوان از دوربینهای مداربسته محل اجاره خودروها مأموران آلبوم مجرمان سابقهدار را بررسی کردند و مشخص شد دو متهم به نامهای کیومرث و بهمن سارقان سابقهداری هستند که چندین بار به اتهام سرقتهای مختلف به زندان افتاده و یک سال قبل از زندان آزاد شدهاند.
مأموران دو متهم را تحت تعقیب قرار دادند و چند روز قبل موفق شدند آنها را در پاتوقشان شناسایی و دستگیر کنند. دو متهم در بازجوییها ابتدا منکر جرم خود شدند، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شدند به سرقتهای سریالی با همدستی دو نفر از دوستانشان به نامهای شهرام (سرکرده باند) و پیمان اعتراف کردند.
سپس مأموران شهرام و پیمان را هم شناسایی و دستگیر کردند. متهمان پس از اعتراف به سرقتهای سریالی و معرفی یک مالخر برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتوگو با سرکرده باند
پسر ۲۵ سالهای است که به گفته خودش فوتبال را حرفهای بازی میکرده و آرزو داشته دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران شود. برای رسیدن به دروازهبانی تیم ملی دست به سرقتهای سریالی زده تا با پرداخت چند میلیارد تومان به دلال فوتبالی نامش در لیست دروازهبانان درجه یک قرار بگیرد. الان که دستگیر شده متوجه شده دوست صمیمیاش او را فریب دادهاست.
*شهرام چه شد که از فوتبال حرفهای به سرقت رو آوردی؟
من از دوران کودکی عاشق فوتبال بودم و آرزو داشتم روزی دروازهبان تیمهای لیگ برتری و بعد هم تیم ملی شوم. به همین دلیل از کودکی ورزش میکردم و بعد هم که بزرگتر شدم در فوتبال حرفهای شدم. حتی در چند تیم مطرح بازی کردم، اما پدرم از همان ابتدا مخالف ورزش بود و میگفت ورزش مرا از درس و زندگی عقب میاندازد. آنقدر مخالفت کرد که ورزش را کنار گذاشتم و بعد هم در دام دوستان ناباب گرفتار شدم.
*چرا دنبال کارهای دیگر نرفتی؟
وقتی ورزش را کنار گذاشتم بیشتر در کوچه و خیابان پرسه میزدم و کمکم هم در محلمان با افراد خلافکار آشنا شدم. آنها برای من دام پهن کردند و وقتی متوجه شدم، دیدم آلوده به سرقت و جیببری شدهام. مدتی بعد هم خودم یک پا سارق حرفهای شدم.
*آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
من چند باری به اتهام سرقت و جیببری دستگیر شدم و آخرین بار هم یک سال حبس کشیدم و حدود چند ماه قبل هم آزاد شدم.
*قبلاً باندی سرقت میکردید؟
نه معمولاً دو نفره جیببری یا سرقت کیف و موبایل انجام میدادیم.
*چه شد که پس از آزادی اینبار تصمیم گرفتی باند سرقت از منازل را تشکیل دادی؟
تشکیل باند سرقت از منازل هم به خاطر بازگشتم به فوتبال بود، اما بعد متوجه شدم فریب خوردهام.
*چطوری میخواستی با سرقت از منازل به صحنه فوتبال برگردی؟
بار آخر که به زندان افتادم با پیمان همسلولی بودم و در زندان با او آشنا شدم. ما همه سرگذشت زندگیمان را برای هم تعریف میکردیم و او خبر داشت که من فوتبال حرفهای بازی میکنم و علاقه زیادی دارم دروازهبان تیم ملی شوم. او گفت دلال فوتبالی را میشناسد که میتواند از طریق او پای مرا دوباره به فوتبال باز کند و مرا عضو تیمهای لیگ برتری کند. قرار شد وقتی از زندان آزاد شوم، مرا به او معرفی کند. پیمان از من زودتر آزاد شد و وقتی من آزاد شدم به سراغش رفتم تا به قولش عمل کند. او مرا پیش مرد میانسالی برد که ادعا میکرد دلال فوتبال است و وقتی جریان زندگی و حرفهای بودن فوتبالم را برای او توضیح دادم و درخواست کردم به من کمک کند، گفت باید ۵ میلیارد تومان به او بدهم تا مرا عضو یکی از باشگاههای لیگ برتری تهران و بعد هم عضو تیم ملی کند. من پولی نداشتم و دوستم پیشنهاد داد با هم به سرقت برویم و پول دلال را فراهم کنیم و این شد که من باند سرقت از منازل را تشکیل دادم.
*بعد چه شد؟
وقتی دوستم پیشنهاد داد طلا و جواهر از خانه سرقت کنیم، به خاطر عشقی که به فوتبال داشتم، قبول کردم. قرار شد پس از سرقت من سهمم را به پیمان بدهم تا او پس از فروش طلاهای سرقتی سهم مرا را به دلال بدهد. من شب و روز نقشه میکشیدم و همراه دوستانم سرقت میکردم و سهمم را به پیمان میدادم به امید اینکه روزی دروازهبان تیمهای لیگ برتری و تیم ملی شوم، اما الان که دستگیر شدهام، تازه متوجه شدم پیمان مرا فریب داده و اصلاً آن مردی را که به عنوان دلال فوتبال به من معرفی کرده سارق بوده و با این ترفند سهم مرا از سرقتها بالا کشیدهاست.
*موضوع خودروهای کرایهای چه بود؟
به خاطر اینکه شناسایی نشویم، در سرقتها از خودرو کرایهای استفاده میکردیم.
دیدگاه تان را بنویسید