معمای کشف جسد در مسافرپذیر شخصی در مشهد
کشف جسد مردی جوان در یک مسافرپذیر در مشهد کارآگاهان جنایی را به تکاپو انداخت.
با کشف جسد جوانی که با ضربات سنگ در یکی از مسافرپذیرهای شخصی مشهد به قتل رسیده بود، رمزگشایی از این معمای جنایی در حالی زیر رگبار باران و تگرگ آغاز شد که عاملان جنایت نتوانسته بودند جسد را درون چاه فاضلاب بیندازند!
به گزارش روزنامه خراسان، عصر پنج شنبه گذشته (چهاردهم اردیبهشت) در حالی که قطرات باران بر سنگفرش خیابان های مشهد بوسه می زد، پسر نوجوان مرد مسافری را دید که به دنبال محلی اجاره ای برای اقامت چند روزه بود. او با تعریف و تمجید از یک اقامتگاه ارزان در هسته مرکزی شهر، مرد میان سال را به منزلی 2 طبقه در انتهای کوچه یک متری برد که مادرش اتاق های کوچک آن را به مسافران اجاره می داد، اما مرد میان سال وقتی به اتاق های کثیف و غیربهداشتی در اطراف حیاط منزل نگاهی انداخت، از اجاره اقامتگاه منصرف شد تا در جست وجوی مکانی بهداشتی و دارای مجوزهای قانونی باشد، اما هنوز از حیاط منزل بیرون نرفته بود که پسر نوجوان پای انسانی را زیر فرش و لوازمی دید که درون حیاط ریخته بودند. او مرد مسافر را صدا زد و گفت: آقا یک نفر زیر وسایل خوابیده!
وقتی تخته فرش و دیگر لوازم توسط مرد مسافر و پسر نوجوان جابه جا شد، ناگهان جسد مرد جوانی از زیر لوازم بیرون آمد که سر و دست چپ وی درون چاه فاضلابی قرار داشت که دهانه آن کمتر از 30 سانتی متر قطر داشت. این گونه بود که همسایگان و اهالی محل به مسافرپذیر شخصی آمدند و ماجرا را به پلیس 110 گزارش دادند. طولی نکشید که زنگ تلفن قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و ماموران انتظامی وی را از کشف جسد مردی مجهول الهویه مطلع کردند که طنابی کش دار نیز به دور دست و گردن وی بسته شده بود.
بنابراین گزارش، عقربه های ساعت از 15 عصر عبور کرده بود که قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از عوامل بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی عازم خیابان دانش شد. تحقیقات مقدماتی بیانگر آن بود که جسد، مربوط به جوانی حدود 35 ساله است که لباس منزل به تن دارد و خالکوبی سر گرگ روی بازوی چپش نمایان است. بررسی های بیشتر نشان داد که عامل یا عاملان جنایت قصد داشتند جسد را درون چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازند اما به دلیل قطر کم دهانه چاه موفق نشده اند و به همین دلیل تختخواب فلزی، فرش و پارچه های کهنه را روی آن انداخته اند تا از دید ساکنان مسافرپذیر پنهان بماند. در همین حال نگاه قاضی پرونده های جنایی به اتاقی دوخته شد که در آن نیمه باز بود. آثاری از لکه های خون در آن اتاق وجود داشت اما آن مکان کانون درگیری نبود چرا که لکه های خون به اندازه ای وجود نداشت که از مرگ یک انسان حکایت کند.
با وجود این، مقام قضایی در جست وجوی وسیله ای بود که عامل یا عاملان جنایت با آن، ضربات وحشتناکی را به سر جوان مجهول الهویه فرود آورده بودند!
لحظاتی بعد جست وجو در اتاق های کثیف و غیربهداشتی اطراف حیاط آغاز شد و ناگهان صحنه ای خون آلود در یکی از اتاق ها مقابل دیدگان قاضی صفری قرار گرفت. متکایی که هر دو طرف آن به خون آغشته بود و سنگ بزرگ خون آلودی که در کف اتاق وجود داشت، بیانگر آن بود که درگیری مرگبار در آن مکان رخ داده است...
حالا دیگر رگبار تگرگ و باران، صدای ترسناکی را ایجاد می کرد اما رمزگشایی از این معمای جنایی همچنان ادامه داشت تا این که دامنه تحقیقات به زن میان سالی رسید که مدعی بود منزل مذکور را از فردی به مدت یک سال اجاره کرده است تا آن را به مسافران اجاره بدهد.
«ک- ر» در پاسخ به سوال قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که آیا مقتول را می شناسید؟ و اتاق را به چه کسانی اجاره داده بودید؟ گفت: مقتول را هیچ گاه ندیده ام و او را نمی شناسم! ولی منزل را به مسافری اجاره دادم که یک آقا و خانم دیگر همراهش بودند! آن ها از هفته قبل این جا ماندند و امروز صبح (پنج شنبه) اتاق را تخلیه کردند. من هم که اجاره را از قبل گرفته بودم، مدارک آن ها را بازگرداندم!
در همین حال قاضی دکتر صفری از وی خواست با شماره تلفن مسافرانش تماس بگیرد اما وقتی او شماره را گرفت، ناگهان گوشی درون اتاق زنگ خورد و مشخص شد که گوشی تلفن متعلق به جوان 35 ساله (مقتول) است. با این تناقض گویی، دستور بازداشت زن مذکور توسط مقام قضایی صادر شد و تحقیقات برای کشف راز این جنایت ادامه یافت.
یکی از اهالی محل که مدعی بود قبلا نیز جوان 35 ساله را در همین مکان دیده است، به قاضی ویژه قتل عمد گفت: امروز صبح وقتی فرزندم را به کلاس ورزش می بردم مردی بلندقامت را دیدم که به اتفاق یک زن از این منزل (محل وقوع جنایت) خارج شدند اما فکر نمی کنم که آن دو نفر مسافر باشند! من حتی جوان مقتول را هم در تعطیلات نوروز در این مکان دیده بودم!
در همین حال پسر نوجوان نیز درباره چگونگی کشف جسد به مقام قضایی گفت: این اتاق را 3 نفر اجاره کرده بودند. وقتی آن ها رفتند من مشغول تمیزکردن محل برای مشتری بعدی بودم که پای انسانی را زیر وسایل و ضایعات دیدم و موضوع را اطلاع دادم!
در حالی که فرضیه های متفاوتی درباره این جنایت وحشتناک مطرح شده است، تحقیقات برای رمزگشایی از این معمای جنایی با دستورات محرمانه قاضی دکتر صادق صفری همچنان ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید