کد خبر: 612078
|
۱۴۰۲/۰۲/۲۰ ۰۹:۱۳:۴۰
| |

سارق حرفه‌ای حتی کتانی‌هایش را هم در قمار باخت

متهم گفت: معتاد به قمار شده بودم و نمی‌توانستم دست از قماربازی بردارم. همه زندگی‌ام را در قمار باختم؛ خودرو و خانه‌ام را باختم، حتی وقتی اجاره‌نشین شدم، پول پیش خانه‌ام را هم باختم.

سارق حرفه‌ای حتی کتانی‌هایش را هم در قمار باخت
کد خبر: 612078
|
۱۴۰۲/۰۲/۲۰ ۰۹:۱۳:۴۰

سارق قمار‌باز که به اتهام سرقت از مسافربران شخصی بازداشت شده، مدعی است همه زندگی‌اش حتی کفش‌های کتانی‌اش را هم در قمار باخته است.

چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید رهگذران پیکر نیمه‌جان مرد میانسالی را در یکی از خیابان‌های اطراف محله مولوی پیدا و برای درمان به بیمارستان منتقل کرده‌اند.

با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس برای بررسی موضوع راهی بیمارستان شدند و در آنجا دریافتند مرد تحت درمان راننده خودروی سواری است که مرد مسافرنمایی او را با داروی مسموم بیهوش و خودرویش را سرقت کرده است.

شاکی پس از بهبودی از متهم به اتهام آدم‌ربایی، ضرب و جرح و سرقت مقرون به آزار شکایت کرد و گفت: «با خودروی پرایدم مسافرکشی می‌کردم که شب حادثه مرد جوانی در منطقه یافت‌آباد خودروی مرا به صورت دربست کرایه کرد تا او را به خیابان مولوی برسانم. او داخل خودرو با من گرم گرفت و در میانه راه هم خواست کنار دکه‌ای توقف کنم تا یک لیوان چای یا نسکافه بخرد. او گفت سردرد دارد و وقتی چای می‌خورد حالش خوب می‌شود. کنار دکه‌ای خودرو را نگه داشتم و او هم دو لیوان نسکافه خرید و به داخل خودرو برگشت. وقتی نسکافه را خوردم سرم سنگین شد. او مرا کتک زد و پشت فرمان خودرویم نشست و دقایقی بعد دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه دو روز بعد در بیمارستان به هوش آمدم.»

با شکایت راننده پراید، پرونده به دستور قاضی وحید ناصری، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی سارق در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران پلیس در بررسی‌های میدانی هیچ ردی از خودروی سرقتی و متهم پیدا نکردند، اما با چهره‌نگاری به رد متهم سابقه‌داری به نام پیمان رسیدند که چندین سابقه سرقت خودرو به شیوه بیهوش کردن راننده خودرو در کارنامه‌اش ثبت شده بود.

مأموران در بررسی‌های بعدی دریافتند متهم چند ماه قبل به اتهام سرقت مقرون به آزار خودروی پژویی بازداشت شده و به زندان افتاده و در دادگاه هم به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.

بدین ترتیب مأموران، متهم را از زندان تحویل گرفتند و برای بازجویی به اداره پلیس منتقل کردند.

متهم صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مقابل قاضی وحید ناصری، بازپرس شعبه چهارم به جرم خود اقرار کرد.

گفت‌وگو با متهم

فکر نمی‌کرد در زندان هم به اتهام سرقت‌های سریالی شناسایی و دوباره پس از بازجویی و دادگاهی به محکومیتش اضافه شود. متهم به گفته خودش معتاد به قمار است و در قمار تمام زندگی‌اش و همه دار و ندارش را باخته است و وقتی پولی برای قمار نداشته سرقت می‌کرده تا با وسایل سرقتی قمار کند.

*پیمان خودرو‌های سرقتی را چند می‌فروختی؟

من نمی‌فروختم. واقعیتش با وسایل سرقتی قمار می‌کردم. ابتدا وسایل داخلش را باز و با آن قمار می‌کردم. وقتی می‌باختم خود خودرو را قمار می‌کردم و معمولاً هم می‌باختم. البته گاهی هم می‌بردم، اما ذات قمار باخت است و کسی پیدا نمی‌شود که از قماربازی پول در بیاورد.

*چه شد که قمارباز شدی؟

از دوران نوجوانی حدود ۱۵ ساله بودم که در قهوه‌خانه‌ها با دوستانم قمار را برای تفریح شروع کردم، اما کم‌کم به آن معتاد شدم، به‌طوری‌که تمام پول توجیبی‌ام را قمار می‌کردم و می‌باختم، در آخر هم دست خالی به خانه برمی‌گشتم. قمار تمام زندگی من شده بود و حتی بعد‌ها هم که در کار خرید و فروش لباس فعالیت داشتم همه درآمدم را قمار می‌کردم.

*متأهلی؟

بله، اما همسرم از من طلاق گرفته است.

*چرا؟

چند سال قبل ازدواج کردم، فکر می‌کردم دست از قمار بردارم، اما معتاد به قمار شده بودم و نمی‌توانستم دست از قماربازی بردارم. همه زندگی‌ام را در قمار باختم؛ خودرو و خانه‌ام را باختم، حتی وقتی اجاره‌نشین شدم، پول پیش خانه‌ام را هم باختم. همسرم از دست کار‌های من خسته شده بود و در نهایت هم شش سال قبل از من جدا شد و الان همراه دختر هشت ساله‌ام زندگی می‌کند.

*بدترین خاطره قماربازیت چه بود؟

یک‌بار هر چقدر پول داشتم، باختم. آن روز کفش‌های کتانی‌ام را که تازه خریده بودم و قیمتی هم بود قمار کردم و آن را هم باختم. هوا سرد بود و در نهایت کاپشنم را قمار کردم و آن را هم باختم و در آن هوای سرد بدون کفش و کاپشن به خانه برگشتم.

*چند بار به اتهام سرقت دستگیر شده‌ای؟

دقیق نمی‌دانم، اما فکر کنم چهار یا پنج بار سابقه دستگیری دارم.

*آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟

حدود یک سال قبل وثیقه گذاشتم و از زندان بیرون آمدم. من به ۱۰ سال زندان محکوم شدم و بیرون آمدم تا از شاکیان رضایت بگیرم، اما دوباره مرتکب سرقت شدم و به زندان افتادم. این‌بار به ۱۵ سال حبس محکوم شدم، اما فکر نمی‌کردم در زندان دوباره شناسایی شوم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها