کد خبر: 613269
|
۱۴۰۲/۰۲/۲۷ ۱۱:۱۰:۴۱
| |

درخواست طلاق به خاطر کارت هدیه پدرشوهر

زن جوان می‌گوید با شوهرش توافق کرده بود کارت‌های هدیه متعقل به او باشد. همین موضوع باعث دعوای جنجالی شد.

درخواست طلاق به خاطر کارت هدیه پدرشوهر
کد خبر: 613269
|
۱۴۰۲/۰۲/۲۷ ۱۱:۱۰:۴۱

کارت هدیه از طرف پدرشوهر، برای زوج جوان دردسرساز شد. آنها که هفت سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذرد، فقط به خاطر درگیری بر سر یک کارت هدیه راهی دادگاه خانواده تهران شدند تا دادخواست طلاق خود را ارائه کنند. وقتی این زوج مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفتند، قاضی از آنها علت درخواست طلاق را پرسید.

به گزارش جام جم، مرد جوان رشته کلام را در دست گرفت و درباره اختلاف با همسرش گفت: هفت سال است با شراره ازدواج کرده‌ام. در این مدت از صبح تا شب کار کردم تا او در آسایش و رفاه زندگی کند. همیشه هرچه خواسته برایش فراهم کردم. سعی کردم احساس کمبود نکند. هر ماه برایش مقداری پول واریز می‌کردم تا اگر خواست برای خودش خرج کند. از طرفی هرازگاهی وقتی از شرکت یا حتی اطرافیان کارت هدیه و پول می‌گرفتم، همه آن را به شراره می‌دادم تا برای خودش پس‌انداز یا خرج کند. در این مدت او در خانه نشسته‌بود و من کار می‌کردم. با این حال اعتراضی نداشتم و اتفاقا همیشه او را تشویق می‌کردم بهترین خرج‌ها را برای خودش کند. به خودش برسد و از هیچ چیزی کم نگذارد. تا این‌که چند مدتی پیش به مناسبت سالگرد ازدواج‌مان یک جشن کوچک خانوادگی برگزار کردیم. خانواده‌ هردویمان آمدند. پدرم آن شب چند کارت هدیه به ما داد. کارت‌های هدیه دو میلیون تومانی بود که در مجموع می‌شد ۱۰میلیون‌تومان. بقیه هم به عنوان کادو به ما پول دادند. اتفاقا من آن زمان نیاز به پول داشتم. برای همین کارت هدیه‌ها را برداشتم. ولی شراره برایم قیافه گرفت و گفت باید کارت‌های هدیه را به او بدهم. گفتم به پول نیاز دارم ولی او آن شب جنجال بزرگی به پا کرد. به خاطر کارت هدیه اعصاب هردوی ما را به هم ریخت. قهر کرد و دیگر با من حرف نزد. او به خاطر یک بار، تمام خوبی‌های مرا نادیده گرفت و جوری برخورد کرد که انگار وظیفه من است هر بار به او هر مقدار که می‌خواهد، پول بدهم. آن شب خیلی ناراحت شدم. من فقط یک بار به پول نیاز داشتم و همسرم با من این‌طور برخورد کرد. وقتی این موضوع کش پیدا کرد، تصمیم گرفتم برای همیشه از این زن ناسپاس جدا شوم.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی ما از همان اول زندگی با هم توافق کردیم همسرم در ماه مبلغی پول به من بدهد. او خودش اجازه نداد من سرکار بروم. اوایل زندگی هر کاری برایم پیدا می‌شد مرتب بهانه می‌آورد و اجازه نمی‌داد سر آن کار بروم. من هم از او خواستم برایم پول واریز کند. حتی توافق کردیم اگر در زندگی هدیه یا کارت هدیه دریافت کردیم، همه‌اش برای من باشد. او هر بار از طرف شرکت و یا هر آشنای دیگری کارت هدیه‌هایی به مبلغ پایین می‌گرفت به من می‌داد. ولی چون پدرش پول زیادی به عنوان هدیه داده‌بود، آن را خودش برداشت. آن شب احساس کردم به من توهین شده‌است. در صورتی که همیشه مثل گداها به من پول‌ها و هدایای کم را می‌دهد. من از حرکت شوهرم ناراحت شدم. او در همه این سال‌ها همین کار را با من کرده‌است. همیشه ذره ذره به من پول می‌دهد.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها