«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
پیرمرد 85 ساله در دادگاه قتل همسرش را انکار کرد
مرد مسن در دادگاه مدعی شد همسرش به او حمله کرد و چاقوی خودش باعث مرگش شد.
مرد سالخورده که متهم به قتل همسرش است با شکایت یکی از فرزندانش و درخواست قصاص او راهی دادگاه شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که مردی 85 ساله است از سوی پسر کوچکش متهم به قتل مادر شده است. دیگر فرزندان مقتول اعلام گذشت کردند اما فرزند کوچک خانواده خواستار قصاص پدر شد.
دو سال قبل مردی جوان به پلیس خبر داد مادرش کشته شده است. وقتی پلیس در خانه حاضر شد این پسر گفت پدرش در خانه بوده اما ادعا کرده نمیداند مادر چطور کشته شده است.
ماموران در ادامه تحقیقات، وضعیت خانه و دوربینهای مداربسته و سایر مدارک را بررسی کردند و متوجه شدند محمود مرد 85 ساله با چند قطعه لباس خونی از خانه خارج شده و آنها را به سطل زباله انداخته است.
محمود گفت: من و رباب 60 سال پیش با هم ازدواج کردیم. با اینکه من خیلی به او محبت میکردم اما او هیچ محبتی به من نمیکرد و همیشه به من بیتوجه بود. بود و نبودم برایش مهم نبود و همه توجهاش به پسر کوچکمان بود.
او ادامه داد: من به بیماریهای زیادی مبتلا شدم و بارها حالم بد شده ولی او مرا با حال بد رها میکرد و به خانه پسرمان میرفت. او به تازگی همه اموالمان را به نام پسرمان کرده بود و من بیشتر احساس پوچی میکردم تا اینکه آخرین بار در آشپزخانه با هم بحث کردیم. من از او خواستم اخلاقش را عوض کند اما او بیاعتنایی کرد و دعوا میانمان بالا گرفت. او به طرف من حملهور شد و من چاقوی آشپزخانه را به سمتش گرفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به خودم آمدم که او روی زمین افتاده بود. من که ترسیده بودم لباسهای خونی خودم را در کیسه زباله گذاشتم و بیرون بردم. همان موقع پسرمان به خانه آمد و متوجه موضوع شد و به پلیس خبر داد.
بعد از پایان تحقیقات و صدورکیفرخواست، پرونده به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده متهم که دچار شکستگی کمر شده بود با آمبولانس به دادگاه اعزام شد و در تمام مدت هم به صورت درازکش مورد پرسش قرار گرفت. این در حالی بود که فرزندان او رضایت داده و فقط یک فرزندش رضایت نداده بود. فرزند مقتول گفت: من درخواست قصاص دارم و تفاضل دیه را هم میپردازم. پدرم تا به حال یک سیلی هم به من نزده است اما مادرم را کشته و درخواست قصاص دارم.
سپس متهم سالخورده صحبت کرد. او درباره اینکه چرا وضعیت جسمیاش نامناسب است گفت: در حمام زندان زمین خوردم و مهره کمرم شکست. در بیمارستان بستری بودم و باید عمل شوم اما خودم خواستم که در دادگاه حاضر شوم.
او گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم و بیگناه هستم. مدتها بود که بیمار بودم. سکته کرده بودم و بخشی از بدنم کار نمیکرد. دچار فشار خون و مشکلات دیگر هم هستم. ساعت چهار صبح بود که با سیلیای که به صورتم خورد از خواب بیدار شدم. همسرم را دیدم که بالای سرم ایستاده بود. او با عصا ضربهای به سینهام زد که عصا شکست. حتی وقتی ماموران پلیس به خانهام آمدند عصای شکسته را صورتجلسه کردند. همسرم چاقو در دست داشت و میخواست مرا بکشد. به همین خاطر او را هل دادم. من چاقویی در دست نداشتم و نمیدانم همسرم چطور کشته شد. ممکن است در حین درگیری چاقویی که در دستان همسرم بوده با او برخورد کرده و موجب مرگش شده باشد.
متهم ادامه داد: من به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستم. آن روز هم فشارم بالا بود، کسی که فشار خون دارد میداند آدم چشمانش دودو میزند؛ من اصلاً درست نمیدیدم که چه اتفاقی افتاده است.
پیرمرد گفت: من و همسرم سالها مدام با هم درگیر بودیم و علت درگیری ما همین پسری است که حالا برای من قصاص خواسته است. او زندگیام را خراب کرد. من دو مغازه و یک خانه به او دادم اما او اجاره آنها را به من نمیداد. حتی خانه برادرش را هم از او گرفته بود. من بارها در این باره با او صحبت کردم اما گوشاش بدهکار نبود. همسرم با او همدست شده بود تا همه ثروتم را بالا بکشند. من سر همین موضوع مدام با همسرم درگیری داشتم.
سپس وکیل متهم روبهروی قضات ایستاد و گفت: بررسی در پرونده نشان میدهد قربانی از همسرش قویهیکلتر بوده. متهم سالها پیش سکته کرده و قادر به حرکت نبوده و طبق گفته فرزندانش، حتی برای حمام کردن هم نیاز به کمک داشته است. با توجه به شرایط متهم به نظر میرسد او قدرت قتل همسرش را نداشته و در کشمکش با همسرش چاقو ناخواسته با او برخورد کرده است. موکلم از خودش دفاع کرده و عصای شکسته در صحنه جنایت نیز صورتجلسه پلیس شده است که تاییدکننده ادعای متهم است.
او ادامه داد: موکلم هنگامی که بازداشت شده صورتش زخمی و متورم بوده و این نشان میدهد همسرش هنگامیکه او در خواب بوده به او حمله کرده و کتکش زده است. به نظر میرسد موکلم در دفاع از خودش دست به قتل زده و قتل عمدی نبوده است.
با پایان دفاعیات این وکیل، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
دیدگاه تان را بنویسید