کد خبر: 617662
|
۱۴۰۲/۰۳/۲۵ ۱۰:۳۰:۰۰
| |

سارق حرفه‌ای جزئیاتی از جرائمی را که تاکنون مرتکب شده شرح داده است:

ماجراهای جوانی که کلکسیونی از خلاف در پرونده‌اش دارد

پسر جوان که به اتهام سرقت دستگیر شده از خلاف‌ها و جرم‌های متعددی که مرتکب شده است می‌گوید.

ماجراهای جوانی که کلکسیونی از خلاف در پرونده‌اش دارد
کد خبر: 617662
|
۱۴۰۲/۰۳/۲۵ ۱۰:۳۰:۰۰

با اینکه سن زیادی ندارد کلکسیونی از خلاف‌ها را در پرونده‌اش به ثبت رسانده است. محمود مرد جوانی است که در تازه‌ترین اقدام مجرمانه خود به اتهام سرقت در بازداشت است. انواع سرقت بیشترین سابقه این متهم است، البته جرائم دیگری مثل فروش مشروبات الکلی، قاچاق و اجاره خانه به خلافکاران را هم در کارنامه دارد.

در ادامه گفت‌وگوی سایت جنایی با این متهم سابقه‌دار را بخوانید:

 

*الان به چه جرمی دستگیر شده‌ای؟

سرقت موتورسیکلت، سرقت خودرو مزدا، سرقت از انباری خانه‌ها.

*سابقه داری؟

بله، قبلاً به خاطر مشروبات و قاچاق بازداشت شده بودم، اما دفعه قبل به خاطر درگیری بود. الان هم که به خاطر سرقت.

*چطور سرقت می‌کردی؟

سر آچار آلن را تیز کرده بودم و داخل قفل موتورسیکلت و مزدا می‌انداختم، قفل‌شان را می‌شکستم و آنها را سرقت می‌کردم. با وسیله‌ای که درست کرده بودم هر وسیله نقلیه‌ای را می‌توانم سرقت کنم. سرقت‌ها را هم زیر پنج دقیقه انجام می‌دادم. موتور را سرقت می‌کردم تا در خیابان‌ها گشت بزنم و دنبال خودرو مزدا می‌گشتم. اولین مزدایی که پیدا می‌کردم در کنارش توقف می‌کردم و آن را می‌دزدیدم.

*از انباری‌ها را چطوری سرقت می‌کردی؟

با چهار نفر از همدستانم، سوار خودرو مزدا در خیابان‌های بالاشهر گشت می‌زدیم، خانه‌ای را که مناسب بود انتخاب می‌کردیم و چهار نفری کرکره‌‌های برقی را بالا می‌دادیم، یکی از ما از زیر کرکره وارد پارکینگ می‌شد و در ورودی را برای بقیه باز می‌کرد، بعد که وارد ساختمان می‌شدیم هر چیزی که در انباری‌ها بود و به دردمان می‌خورد سرقت می‌کردیم.

*اموال مسروقه را چه می‌کردید؟

موتورها را که بعد از چند روز به مالخر می‌فروختم و حدود چهار پنج میلیون تومان بابت‌شان می‌گرفتم. وسایل خانه را هم با هر قیمتی به مالخرم می‌فروختم، او هم با دو برابر قیمت به مشتری‌ای که می‌خواست مصرف کند می‌فروخت.

*مالخر با موتورسیکلت‌ها چه می‌کرد؟

موتورها را با سند مزایده‌ای 15 تا 20 میلیون تومان می‌فروخت.

 *اتهام درگیری سر چه بود؟

خانه‌ای را اجاره کرده بودم و هر شب اتاق‌های خانه را شبی 100 هزار تومان به دانشجویان یا کسانی که از شهرستان آمده بودند و جایی برای ماندن نداشتند اجاره می‌دادم. چند نفر سراغم آمدند که می‌خواستند خانه را از چنگم دربیاورند. با آنها دعوایم شد و چون آنها را کتک زده بودم دو ماه به زندان افتادم.

*اتاق‌ها را به خلافکارها هم می‌دادی؟

برایم فرقی نداشت، هر کسی که پول می‌داد. بعضی‌ها که اتاق‌ها را اجاره می‌کردند خلافکار بودند؛ برای کارهای خلاف دنبال جا بودند.

*مثلاً چه خلاف‌هایی؟

گاهی دور هم جمع می‌شدند برای سرقت نقشه بکشند، گاهی برای فروش مدارک جعلی. البته برای این اجاره‌ها حق کمیسیون هم می‌گرفتم.

*چرا دوباره سرقت را شروع کردی؟

از زندان که آزاد شدم خانه‌ای که اجاره کرده بودم پلمب شده بود و برای پول درآوردن مجبور شدم دوباره دزدی کنم.

*شگردهای سرقت را از کجا یاد گرفتی؟

تمام این کارها را در زندان و از هم‌بندان و بچه‌های زندان یاد گرفتم. هر بار که به زندان می‌افتادم، یک شگرد خاص از هم‌سلولی‌هایم یاد می‌گرفتم و بعد تصمیم می‌گرفتم از آن شگرد برای پول درآوردن استفاده کنم که گیر نیفتم، اما باز هم گیر می‌کردم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها