کد خبر: 617668
|
۱۴۰۲/۰۳/۲۴ ۲۳:۳۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

کورم کردند، قصاص می‌خواهم

پسری جوان که در یک درگیری نابینا شده درخواست قصاص کرد اما متهم اصلی پرونده هنوز مشخص نشده است.

کورم کردند، قصاص می‌خواهم
کد خبر: 617668
|
۱۴۰۲/۰۳/۲۴ ۲۳:۳۰:۰۰

جزئیات زد و خورد میان چند جوان که باعث کوری چشم یکی از آنها شده با اظهارات ضد و نقیض همچنان مبهم مانده و قربانی هم درخواست قصاص کرده است.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم اصلی این پرونده ابتدا کور کردن چشم قربانی را انکار و بعد اتهام را قبول کرد اما حالا دوباره انکار کرده و می‌گوید در قبال دریافت پول تصمیم به اعتراف گرفت و آنچه گفته دروغ است.

پنج سال قبل درگیری خونینی به پلیس تهران گزارش شد. ماموران به محل رفتند و متوجه شدند جوانی در این درگیری مجروح شده و او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند. پسر جوان که یک چشم خود را از دست داده بود گفت فردی با یک جسم نوک تیز به او حمله کرده و همین هم باعث شده کور شود.

سیروس گفت: درگیری بالا گرفته بود. من اصلاً متوجه نشدم چه کسی مرا زد فقط یکباره همه چیز جلو چشمم سیاه شد و سرم گیج رفت و روی زمین افتادم. خون زیادی از من رفته بود، وقتی به هوش آمدم در بیمارستان بودم.

پلیس شروع به تحقیق از طرفین درگیری کرد. یکی از افراد اصلی در این درگیری خسرو بود. او گفت: من یک مشت بیشتر به سیروس نزدم. هرچند او دعوا را با من شروع کرد ولی احتمالاً دوستان دیگرم این ضربه را زده‌اند.

سپس متهم دیگری به نام اکبر تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: من اصلاً سیروس را نمی‌شناختم و برای اینکه زد و خورد تمام شود واسطه شدم.

در حالی که تحقیقات ادامه داشت یکباره اکبر حرفش را تغییر داد و به کور کردن چشم سیروس اعتراف کرد. او گفت: من قبول دارم که سیروس را زدم. دعوا بالا گرفته بود، هر کسی جلوی دستم بود می‌زدم و سیروس را هم چون هیکل بزرگی داشت با شیشه زدم که شیشه به چشمش برخورد کرد. من آن روز مشروب خورده بودم و در حال خودم نبودم.

متهم در حالی که اعتراف کرده بود، مدتی بعد اظهاراتش را پس گرفت و مدعی شد خسرو به او پول داده تا به کور کردن اعتراف کند اما بعد به تعهدش عمل نکرده و حالا تصمیم گرفته واقعیت را بگوید؛ اما این بار پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و متهم پای میز محاکمه رفت.

در جلسه رسیدگی به پرونده ابتدا سیروس در جایگاه حاضر شد. او گفت: ندیدم چه کسی مرا زد. یکدفعه سرم گیج رفت. چشمم سیاه شد و در بیمارستان گفتند نابینا شده‌ام. من درخواست قصاص دارم.

در ادامه خسرو در جایگاه قرار گرفت. او گفت: شرکت در درگیری را قبول دارم اما گفته‌های اکبر را قبول ندارم. من چیزی نداشتم که بخواهم به چشم سیروس فرو کنم و نمی‌دانم چرا اکبر درباره من چنین ادعایی کرده است.

این متهم مدعی شد شاهدانی دارد که حاضرند بگویند چه اتفاقی در درگیری افتاده است.

در ادامه اکبر در جایگاه ایستاد. او با بیان اینکه معتاد به شیشه بوده و ترک کرده است گفت: من بعد از سه سال پاکی روز حادثه شیشه مصرف کرده بودم و در حالی که چند متر جلوترم را نمی‌دیدم داشتم به سمت خانه‌مان حرکت می‌کردم که دوستانم را دیدم و آنها از من خواستند به خانه‌شان بروم. در خانه دوستم قمار می‌کردند و قرار بود بازنده برای همه غذا بگیرد. بعد از بازی به ساندویچی رفتیم و در آنجا با غذا مشروب هم خوردیم. در راه برگشت یکباره دیدم یکی از دوستانم از ماشین پیاده شد و با چوب به سمت چند نفر دوید و من هم که حال طبیعی نداشتم به سمت همان‌جایی که درگیری بود دویدم و با چند نفری دعوا کردم و در نهایت هم یک مشت به صورت سیروس زدم اما ضربه‌ای با شیشه نزدم.

این متهم ادامه داد: بعد از درگیری با توجه به اینکه وضع مالی خوبی نداشتم خسرو به من گفت، جرم را گردن بگیر من پول می‌دهم. وقتی اعتراف کردم او زیر حرفش زد و من هم حالا واقعیت را می‌گویم. او خودش ضربه را زده است.

در ادامه دو شاهد که خسرو معرفی کرده بود در جایگاه حاضر شدند و هر دوی آنها گفتند ضارب اکبر بوده است. در ادامه قضات وارد شور شدند و اعلام کردند پرونده نیاز به تحقیقات بیشتر دارد تا ضارب اصلی پیدا شود. به این ترتیب پرونده برای بررسی بیشتر به دادسرا فرستاده شد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها