مرد همسرکش بعد از یک سال تسلیم شد
مرد میانسال میگوید زنش را ناخواسته به قتل رسانده و به شدت عذاب وجدان دارد.
مردی 51 ساله، یک سال پس از قتل همسرش راز جنایت خود را به دلیل عذاب وجدان برملا کرد و حالا امیدوار است خانواده همسرش و فرزندانش او را ببخشند.
به گزارش سایت جنایی، مرد میانسالی صبح یکشنبه سوم تیرماه، در دادسرای جنایی تهران اعتراف کرد یک سال پیش در اتفاقی ناخواسته همسر خود را به قتل رسانده و جسدش را در بیابانهای اطراف شهریار رها کرده است.
متهم پس از اعتراف به قتل با دستور محمد وهابی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران بازداشت شد و برای تحقیق در مورد ادعایش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
این مرد در اعترافاتش گفت: من مکانیک هستم. همسرم را دوست داشتم و زندگیمان هم خوب بود. همسرم 10 سال از من کوچکتر بود و 16 سال بود که با هم ازدواج کرده بودیم و یک دختر و پسر نوجوان داشتیم. ما با خوبی و خوش کنار هم و در خانهای که در غرب تهران داشتیم زندگی میکردیم. زندگی خوب بود تا اینکه چند ماه قبل از حادثه با هم اختلاف پیدا کردیم، اختلاف ما هم سر چشم و هم چشمی همسرم نسبت به فامیل بود که فلانی ماشین خریده و خانه فلانی از خانه ما بهتر است. این درگیری و بگو مگو ادامه داشت تا اینکه روز حادثه ۲۷ تیرماه پارسال وقتی بچههایمان خانه نبودند با هم درگیر شدیم. او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و بعد هرچه او را صدا کردم و تکان دادم جواب نداد.
این مرد ادامه داد: کف خانه غرق خون شده بود. فکر نمیکردم که یک جر و بحث کار ما را به اینجا برساند که ناخواسته دست به قتل او بزنم. وقتی دیدم زنم فوت شده است خانه و ستون خونی را پاک کردم، جسد همسرم را هم به اتاق خواب بردم. تمام سعی خودم را کردم که شرایط را عادی جلوه بدهم وقتی دختر و پسرمان آمدند گفتم مادرتان سر درد دارد و قرص خورده و خوابیده، از من هم خواسته که او را بیدار نکنیم. بعد هم با بچهها شام خوردم و هر کدام برای خواب سر جای خودمان رفتیم. اما من خوابم نبرد و نصفه شب بلند شدم. جسد زنم را در گونی گذاشتم، از طبقه چهارم پایین آوردم، در صندوق عقب ماشینم گذاشتم و آن را به بیابانهای اطراف شهریار بردم و در جایی خلوت رها کردم.
این مرد در مورد واکنشهای خانواده به ماجرا گفت: روز بعد وقتی بچهها بیدار شذند گفتم من هم خواب بودم که او از خانه خارج شده است. حتی به خانواده همسرم هم گفتم نمیدانیم زنم کجا رفته است. کمی دنبالش گشتیم و بعد هم به اداره پلیس رفتیم و برای همسرم اعلام مفقودی کردم.
این مرد در پایان گفت: این یک سال همه را فریب دادم، اما آخرش خودم را نتوانستم فریب بدهم، چون عذاب وجدان رهایم نکرد و امروز تصمیم گرفتم حقیقت مفقود شدن همسرم را بگویم و قتل همسرم را برملا کنم. البته از همان روز اول پشیمان شدم و الان هم خیلی پشیمان هستم. امیدوارم فرزندانم و خانواده همسرم مرا ببخشند. الان که حقیقت گفتم خلاص شدم.
متهم پس از اعتراف به قتل همسرش به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
همچنین بازپرس پرونده برای روشن شدن وضعیت جسد مقتول به ماموران پلیس دستور داد همزمان با بررسی پروندههای اجساد کشف شده ناشناس سال قبل از پزشکی قانونی و ماموران پلیس شهرستان شهریار هم درباره کشف اجساد ناشناس در تاریخ وقوع حادثه استعلام بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید