بخشش قاتل به شرط پرداخت دیه برای کمک به کودکان نیازمند

پسری که یکبار پای چوبه دار رفته بود قبل از اینکه برای دومین بار برای اجرای حکم برده شود، با پرداخت مبلغی به اولیای دم از قصاص نجات یافت.

به گزارش سایت جنایی، ماجرای این پرونده جنایی سال 95 آغاز شد. در شامگاه هجدهمین روز آبان ماه آن سال، بازپرس کشیک قتل تهران در جریان درگیری خونین دو بچه محل قرار گرفت. ساعت 9 شب بود که ماموران کلانتری 159 بیسیم در تماس با بازپرس کشیک قتل جزییات را برای بازپرس قتل شرح دادند و پس از دریافت دستورات لازم، تحقیقات برای دستگیری متهم به قتل را آغاز کردند. این در حالی بود که پسر 20 ساله به بیمارستان انتقال یافته و علت آن هم اصابت ضربه چاقو به قفسه سینه‌اش بود.

دوستان مقتول که همراه او بودند عامل مرگ دوستشان را پسری معرفی کردند که از مقتول کوچکتر بود و در همان محل زندگی می‌کرد. آنها گفتند: قاتل و مقتول به خاطر اختلاف قبلی که داشتند با هم درگیر شدند و قاتل فراری دوست ما را با چاقو زد و فرار کرد.

با بدست آمدن این نتایج مظنون به قتل شناسایی شد و تحت تعقیب قرار گرفت. ماموران اداره ویژه قتل نیز برای دستگیری او به خانه‌اش رفتند و زمانی که قصد داشت از راه پشت‌بام فرار کند او را روی بام خانه همسایه دستگیر کردند.

پس از دستگیری متهم 17 ساله، او به اداره دهم پلیس آگاهی تهران انتقال یافت و در بازجویی‌ها به واردکردن ضربه مرگبار اعتراف کرد و گفت: قصد قتل نداشتم،‌ حتی چاقویی که با آن مرتکب قتل شدم مال خودم نبوده و اگر واقعا می‌خواستم آدم بکشم با خودم چاقو می‌بردم.

با این وجود او به اتهام قتل تحت بازداشت بود و در مورد دلیل درگیری منجر به قتل هم توضیح داد: مقتول چند بار مزاحم خواهرم شده بود و من سر این موضوع با او درگیر شده و به او هشدار داده بودم، اما او باز هم تکرار کرده بود. روز حادثه بعد از اینکه از سر کار به خانه رسیدم دیدم خواهرم در حیاط نشسته و گریه می‌کند، از او پرسیدم چه شده که جواب داد همان پسری که چندبار مزاحمش شده بود باز هم جلوی او را گرفته و به او شماره داده و درخواست داشته که خواهرم هم شماره‌اش را به او بدهد. وقتی این را شنیدم عصبانی شدم و با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم همراهم بیاید. از آنجایی که می‌دانستم مقتول بچه محل مان است سراغ پاتوق او رفتم و با او درگیر شدم. اول درگیری به صورت مشاجره و درگیری لفظی بود و من از او خواستم با خواهرم کاری نداشته باشد و مزاحمش نشود،‌اما بی‌فایده بود و کار به زد و خورد کشید و این‌بار می‌خواستم او را ادب کنم تا دیگر مزاحم خواهرم نشود. بعد از اینکه او مرا کتک زد چاقوی دوستم را گرفتم و به او حمله کردم چاقو به قفسه سینه او خورد و من فرار کردم، واقعا قصد کشتنش را نداشتم.

با این اعترافات متهم، تحقیقات ادامه یافت و متهم هم با توجه به سنش به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شد. زمانی که تحقیقات کامل و پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری فرستاده شد، او به سن 18 سال رسیده بود. در پایان جلسه محاکمه قضات شعبه 7 کیفری حکم قصاص برای متهم به قتل صادر کردند و حکم صادر در شعبه 19 دیوان عالی کشور تایید شد.

پس از آن پرونده برای اجرای حکم قصاص به دادسرای جنایی تهران ارسال شد و در شعبه سوم  اجرای احکام این دادسرا به گردش افتاد و پس از مراحل مختلف نهایی شدن اجرای حکم و پس از استیذان رییس قوه قضاییه متهم دوسال پیش برای اولین بار تا پای اعدام رفت تا قصاص شود اما با مهلتی که اولیای دم به او دادند از پای چوبه دار زنده برگشت. چندی قبل و پس از سپری شدن مهلتی که اولیای دم به قاتل فرزندشان داده بودند قرار بود محکوم به قصاص که اکنون 24 ساله است  برای بار دوم  پای چوبه دار برود. اما در نهایت با جلسات صلح و سازشی که به همت دادیار شیما جعفر محمدی و واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران برگزار شد او به مناسبت عید غدیر از مرگ نجات یافت. اولیای‌دم موافقت کردند در عید غدیر او را ببخشند، به شرط آنکه در ازای بخشش خود  مبلغی دریافت کنند که قصد دارند آن را برای کودکان یتیم و نیازمند هزینه کنند. این در حالی است که این مرد جوان 7 سال از عمر خود را در زندان سپری کرده است و یکبار تا چند قدمی مرگ رفته است، در حال حاضر نیز به زودی در دادگاه محاکمه خواهد شد تا اتهام او از جنبه عمومی جرم مورد بررسی قرار گیرد.