کد خبر: 621609
|
۱۴۰۲/۰۴/۱۸ ۱۰:۳۰:۰۰
| |

نوجوان متهم به حمل مواد مخدر داستان زندگی‌اش را بازگو کرد:

خلافکاری پسر نوجوان زیر سایه شرایط بغرنج خانواده

پسر نوجوان می‌گوید مشکلات مالی خانواده سبب شد سراغ کار خلاف برود.

خلافکاری پسر نوجوان زیر سایه شرایط بغرنج خانواده
کد خبر: 621609
|
۱۴۰۲/۰۴/۱۸ ۱۰:۳۰:۰۰

هنوز نوجوان است. او را به جرم حمل مواد مخدر بازداشت کرده‌اند. آنچه سینا با خود حمل کرده مجازات بسیار سنگینی دارد و پرونده‌اش در دست رسیدگی است.

این نوجوان برای سایت جنایی جزئیات دردناک زندگی‌اش را بازگو می‌کند:

 

*چرا مواد حمل می‌کردی؟

وقتی بسته‌ها را جابه‌جا می‌کردم نمی‌دانستم مواد است. فکر می‌کردم چند بسته است، مثل پیک می‌برم و می‌دهم پول گیرم می‌آید.

*پول را برای چه می‌خواستی؟

برای خرج زندگی‌ام. خودم و خانواده‌ام پول نداشتیم.

*پدر و مادر داری؟

بله دارم. پدرم دچار مشکل روانی است. هر چند وقت یک بار در بیمارستان بستری می‌شود. فعلاً هم در آسایشگاه نگهداری می‌شود. مادرم هم معلول است.

*معلولیت مادرت چیست؟

بچه که بوده از پشت بام پرت شده، یک پایش کوتاه‌تر از پای دیگرش است.

*خواهر و برادر داری؟

بله یک خواهر دارم که از من کوچک‌تر است.

*بین این همه کار چرا سمت مواد رفتی؟

برای آن بسته‌ها پول زیادی می‌دادند. من نمی‌خواستم مادرم با وضعیتی که دارد کار کند. البته خیلی نمی‌توانست سر کار برود و بیشتر کار در خانه می‌گرفت اما من نمی‌خواستم کار کند چون خیلی اذیت می‌شد. همیشه کمر و پایش درد می‌کند.

*خانه دارید؟

بله یک خانه 50 متری داریم. ارثیه مادرم از پدرش بوده، ما آنجا زندگی می‌کنیم.

*درس می‌خوانی؟

تا کلاس پنجم درس خواندم، بعد دیگر مدرسه نرفتم. حالا در کانون درس می‌خوانم.

*می‌دانی کاری که کرده‌ای مجازات سنگینی دارد؟

من نمی‌دانستم این‌طور مجازات می‌شوم. اصلاً فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد. فقط می‌خواستم به خانواده‌ام کمک کنم که این اتفاق افتاد.

*فردی را که مواد را به تو داده معرفی کرده‌ای؟

بله معرفی کرده‌ام ولی او زیر بار نمی‌رود. می‌گوید من دروغ گفته‌ام، من هم مدرکی ندارم.

*می‌دانی خانواده‌ات چطور زندگی می‌کنند؟

پدرم که در آسایشگاه است. مادر و خواهرم گاهی به او سر می‌زنند. فعلاً هم پول یارانه را مادرم می‌گیرد. گاهی هم در خانه کار می‌کند، کارهایی مثل درست کردن سبزی و ترشی و این چیزها برای همسایه‌ها انجام می‌دهد.

*مادرت به دیدنت می‌آید؟

بله می‌آید؛ اما خیلی کم. هزینه‌ها بالاست خیلی نمی‌تواند رفت و آمد کند و هم به دیدن من بیاید هم پدرم.

*پدرت چه بیماری‌ای دارد؟

خیلی وقت است مریض است. خیلی عصبی می‌شود، دکتر گفته در خانه بماند خطرناک است.

*حالا می‌خواهی چه کنی؟

سعی می‌کنم در کانون کاری یاد بگیرم. مددکارم گفته کمک می‌کند تا مشکلم حل شود و آزاد شوم اما حتماً باید شغلی یاد بگیرم تا دیگر دست به این اشتباهات نزنم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها