جزییات تازه از قتل دختر 19 سالهای که به دست پدرش کشته شد
خواهر مقتول در تحقیقات گقت پدرش به او نیز حمله کرده بود اما او توانست در آخرین لحظات فرار کند.
مردی که دختر ۱۹ سالهاش را به دلیل رابطه با یک مرد به قتل رسانده است، جزییاتی از این جنایت را شرح داد.
به گزارش سایت جنایی، ساعت ۱۲ ظهر یکشنبه مرد ۵۵ ساله که از اتباع کشور افغانستان است، به کلانتری ۱۵۳ شهرک ولیعصر تهران مراجعه کرد و از خودکشی دختر ۱۹ ساله خود خبر داد. در ادامه ماموران کلانتری برای تشکیل پرونده جزییاتی از چرایی و نحوه خودکشی دختر جوان را از پدرش پرسیدند.
در این هنگام بود که توضیحات پدر ماموران را به موضوع مشکوک کرد، چون مرد میانسال در توضیحات خود دچار ضد و نقیض گویی شد. در عین حال ماموران وقتی برای تکمیل گزارش خواستند آنها را به خانه ببرد با واکنش مرد روبرو شدند که بیشتر شک ماموران پلیس را بر انگیخت.
به هر حال ماموران همراه مرد افغان برای دیدن جسد به خانه او رفتند و بعد از بررسی خانه وقتی داخل اتاق شدند با پیکر بی جان دختر ۱۹ سالهای روبرو شدند که آثار ضرب و جرح بر بدنش مشهود بود. همچنین کبودی گردن که در اصطلاح جنایی به شیار گردنی معروف است باعث تشدید شک ماموران شد. بنابراین موضوع را به بازپرس کشیک قتل پایتخت گزارش دادند.
محمد جواد شفیعی، بازپرس پنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور حضور تیمهای بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی و پزشکی قانونی را صادر کرد،خودش نیز راهی محل شد. در عین حال به ماموران کلانتری دستور داد تا پیش از رسیدن خودش و تیمهای تحقیق علاوه بر حفظ صحنه تحقیقات بیشتر از اعضای خانواده را در دستور کار قرار دهند.
در تحقیقات مشخص شد این خانواده هفت فرزند دارد که شامل پنج دختر و دو پسر است، همه خانواده چند ماه قبل به ایران آمدهاند و پدر خانواده کارگر فصلی است. اعضای این خانواده در تحقیق جمعی موضوع خودکشی را که پدرشان تعریف کرده بود تایید کردند اما در توضیح ماجرا و جزییات ضد و نقیضهایی وجود داشت که ماموران کلانتری آن را به بازپرس جنایی گزارش کردند.
به همین دلیل بازپرس شفیعی دستور تحقیق جداگانه از تک تک اعضای خانواده را صادر کرد. اعضای خانواده در مورد دلیل جراحت گردن دختری که مدعی بودند خودکشی کرده جواب مشخصی نداشتند.در این بین یکی از دختران خانواده که از متوفی بزرگتر بود با وحشت راز پدر را فاش کرد و پرده از قتل خواهرش برداشت.
او گفت: یکشنبه شب وقتی به خانه آمدم متوجه شدم در اتاق بسته است، از بقیه دلیل آن را پرسیدم، گفتند: پدر و دو خواهرم در اتاق هستند. بعد متوجه شدم پدرم آنها را برای تنبیه و کتک زدن به اتاق برده است. کم کم شدت فریادها زیاد شد. به هر سختی بود شیشه و در اتاق را شکستم و وارد شدم، پدرم را که در جدال با یکی از خواهرانم بود هل دادم و یکی از خواهرانم که جثه بزرگتری داشت در لحظه اول که از دست پدرم رها شد، فرار کرد. بعد سراغ خواهر ۱۹ سالهام رفتم که متوجه شدم مرده است، آن موقع بود که پدرم گفت همه باید در مخفی کردن رازش به او کمک کنیم . بعد هم همه را مجبور کرد که بگوییم خواهرم خودکشی کرده است .
دیگر اعضای خانواد وقتی دیدند رازشان بر ملا شده حقیقت را گفتند و گفتند نمیدانیم خواهرمان که فرار کرده کجا رفته است.
در ادامه بازپرس شفیعی دستور تماس با دختری که از چنگال پدرش نجات پیدا کرده بود را صادر کرد، اما اعضای خانواده گفتند هرچه با او تماس میگیرند پاسخ نمیدهد، با این وجود بار دیگر بازپرس دستور تماس را صادر کرد و وقتی بازپرس با او صحبت کرد و گفت که راز پدرش فاش شده و میداند که در اتاق چه گذشته دختر جوان به خانه بازگشت. آن دختر که از خواهر کشته شدهاش جثه بزرگتری داشت در مورد دلیل ضرب و شتم خودش و قتل خواهرش گفت: من و خواهرم با دو پسر آشنا شده بودیم و با آنها رفت و آمد داشتیم. سر قرار میرفتیم و گاهی هم دیر به خانه میآمدیم، پدرم که متوجه موضوع شده بود از دست ما ناراحت بود و به ما اخطار داده بود که اگر به ارتباط با آنها ادامه دهیم عواقب بدی برای ما خواهد داشت. با این وجود من و خواهرم همچنان با دوست پسرهایمان سر قرار میرفتیم یکشنبه شب هم از سر قرار به خانه آمده بودیم که پدرم متوجه شد و ما را در اتاق حبس کرد، بعد هم شروع به کتک زدن ما کرد. پدرم اول میخواست من را خفه کند اما چون من جثه بزرگتری داشتم دست و پا زدم و بابام را هل دادم، او سراغ خواهرم رفت و او را خفه کرد و بعد دوباره سراغ من آمد. من همچنان سعی در مقاومت داشتم و دست و پا میزدم اما خسته شده بودم و اگر خواهرم نرسیده بود شاید من هم مرده بودم. خواهرم من را نجات داد و من که ترسیده بودم بلافاصله بعد از رهایی از دست پدرم از خانه فرار کردم که یک وقت دوباره نخواهد من را کتک بزند یا خفه کند.
در پی کشف همه حقیقت پدر خانواده که ترسیده بود چارهای جز اعتراف نداشت و خودش هم ماجرا را شرح داد و گفت: من به آنها گفته بودم که رفتار زشتشان را تمام کنند وگرنه کتکشان میزنم، اما آنها به حرف من گوش نمیداند و هنوز دوست پسر داشتند برای همین میخواستم آنها را تنبیه کنم، اما نمیخواستم کسی را بکشم. خیلی عصبانی بودم و نمیدانستم چه میکنم. وقتی فهمیدم دخترم مرده خیلی ترسیدم چون میدانستم من را زندانی میکنند، به بقیه گفتم باید بگویند او خود کشی کرده تا من قاتل نشوم و به زندان نروم.
با پایان تحقیقات، پس از اعترافات پدر و همچنین شهادت دیگر اعضای خانواده علیه او، بازپرس جنایی دستور داد جسد دختر ۱۹ ساله پس از انجام معاینات اولیه به پزشکی قانونی منتقل شود و پدر خانواده برای تحقیقات بیشتر تحت نظر ماموران اداره دهم پلیس آگاهی در بازداشت باشد.
دیدگاه تان را بنویسید