کد خبر: 627399
|
۱۴۰۲/۰۵/۲۳ ۱۰:۳۰:۰۰
| |

گفت‌وگوی «اعتمادآنلاین» با زنی جوان که به ایجاد مزاحمت متهم است

نباید به خاطر مرد غریبه به شوهرم خیانت می‌کردم

زنی که به خاطر مردی غریبه از شوهرش جدا شده، حالا می‌گوید پشیمان است.

نباید به خاطر مرد غریبه به شوهرم خیانت می‌کردم
کد خبر: 627399
|
۱۴۰۲/۰۵/۲۳ ۱۰:۳۰:۰۰

نیلوفر زنی 25 ساله است. او برای رسیدن به مردی که فکر می‌کرد عاشقش شده همه زندگی‌اش را از دست داده است. نیلوفر حالا به خاطر مزاحمت تلفنی به دادگاه آمده است.

این زن برای اعتمادآنلاین زندگی‌اش را بازگو می‌کند:

 

*شکایتی که از تو شده به عنوان مزاحم تلفنی است قبول داری؟

قبول ندارم. من مزاحم کسی نشدم. سیامک به این بهانه از من شکایت کرده تا دست از سرش بردارم.

*سیامک را می‌شناسی؟

بله می‌شناسم. من به خاطر او زندگی و بچه‌ام را از دست دادم.

*چطور با هم آشنا شدید؟

من در یک بوتیک کار می‌کردم، سیامک هم فروشنده مغازه دیگری در نزدیکی بوتیک ما بود. هر صبح همدیگر را می‌دیدیم و این‌طوری با هم آشنا شدیم. سیامک هر روز به من نزدیک‌تر شد. من عاشقش شدم در حالی که شوهر و بچه داشتم. اما نمی‌دانستم سیامک همسر دارد.

*شوهرت متوجه این رابطه شد؟

بله متاسفانه. او متوجه شد برای همین هم تصمیم گرفت من را طلاق بدهد. شوهرم برای اینکه از من شکایت نکند گفت باید مهریه‌ام را ببخشم و بی‌سروصدا طلاق بگیرم. من هم قبول کردم. او حضانت بچه سه‌ساله‌ام را هم از من گرفت و حالا هم مدت‌هاست بچه‌ام را ندیده‌ام.

*چرا به شوهرت خیانت کردی؟

من و رسول به صورت سنتی با هم ازدواج کردیم. او از اقوام ما بود. من 18ساله بودم که با او ازدواج کردم. علاقه‌ای که باید، بین ما شکل نگرفت تنها چیز مشترک ما این بود که بچه داشتیم. حالا رسول ازدواج کرده و بچه‌ام هم با آنها زندگی می‌کند. من فکر می‌کردم سیامک می‌تواند مرد مناسبی برای خوشبختی من باشد برای همین هم از همه چیز گذشتم.

*چطور با سیامک دچار اختلاف شدی؟

من بعد از چند سال متوجه شدم سیامک همسر دارد. اول گفت او را طلاق می‌دهد اما بعد پشیمان شد. به من گفت باید از زندگی‌اش بیرون بروم ولی من قبول نکردم چون همه چیزم را به خاطر او باخته بودم. حالا از من شکایت کرده و مرا متهم به مزاحمت تلفنی کرده تا شاید بتواند از این راه از دست من راحت شود.

*چرا می‌خواهی با مردی باشی که دوستت ندارد؟

سیامک باید تاوان کاری را که کرده پس بدهد. او همه چیز من را گرفت. من هم نمی‌خواهم این جدایی برای او بدون هزینه باشد.

*اما به نظر می‌رسد هزینه برای تو بیشتر بوده است.

من دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم. حالا نوبت سیامک است.

*همسرش متوجه شده است؟

بله. به خاطر همین هم سیامک مدعی است که من مزاحم او شده‌ام اما من همه پیام‌هایی را که سیامک برایم فرستاده به همسرش نشان دادم.

*آخر این ماجرا چه خواهد شد؟

نمی‌دانم. فقط می‌دانم خطای بزرگی کردم. نباید به خاطر سیامک زندگی‌ام را از دست می‌دادم. شوهر من مرد خوبی بود.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها