«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
متهم به قتل زن و مرد مسیحی اعترافاتش را پس گرفت
مردی که متهم است دو نفر را کشته یکی از قتلها را به طور کامل انکار کرد و درباره قتل دوم نیز گفت اتفاق ناخواسته و در درگیری رخ داد.
مردانی که متهم هستند دو شهروند اقلیت مذهبی را به قتل رساندهاند برای نجات خود در جلسه دادگاه ادعاهای عجیبی مطرح کردند.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهمان که یاسر و تومیک نام دارند برای سرقت اموال یک مرد به نام زکی او را به جاده تلو کشانده و خفه کردهاند. بعد از بازداشت دو متهم در این پرونده مشخص شد تومیک در پرونده قتل زنی میانسال به نام آراکس هم نقش داشته و او را به قتل رسانده است.
یک سال قبل جسد مردی در جاده تلو پیدا شد. تحقیقات اولیه نشان میداد مرگ بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن اتفاق افتاده است. پلیس در بررسیها فهمید مقتول از اقلیتهای مذهبی بوده و زکی نام داشته است. بررسیهای بعدی نشان داد آخرین بار زکی با شخصی به نام تومیک ارتباط داشته و آنها با هم از خانه خارج شدهاند.
با ردیابی تومیک او بازداشت شد. متهم در بازجوییها اعتراف کرد با همدستی شخصی به نام یاسر دست به قتل زده است. او گفت: زکی مرد پولداری بود. قرار بود مقداری پول به یاسر بدهد و بعد سود آن را بگیرد. روز حادثه با هم به سمت خانه یاسر در جاده تلو رفتیم. قرار بود سند خانه یاسر را به عنوان وثیقه نگه دارد و پول را بدهد. در راه برگشت بودیم که با زکی درگیر شدیم و با هم او را خفه کردیم. بعد به خانهاش رفتیم و سرقت کردیم.
بعد از اعترافات تومیک یاسر نیز بازداشت شد و اعترافات دوستش را تکرار کرد. به این ترتیب پرونده در حال تکمیل بود که پلیس در بررسی سوابق تومیک متوجه شد او یک ماه قبل از بازداشت در پرونده قتل زنی به نام آراکس دستگیر اما به دلیل کافی نبودن مدارک آزاد شده بود. بنابراین تومیک دوباره تحت بازجویی قرار گرفت. او به قتل آراکس هم اعتراف کرد و گفت: من برای سرقت به خانه آراکس رفتم و یک انگشتر پیدا کردم. با او درگیر شدم و آراکس را در خانهاش خفه کردم البته هیچ وقت موفق به سرقت انگشتر هم نشدم و فرار کردم.
به این ترتیب کیفرخواست برای تومیک به اتهام قتل زن و مرد مسیحی و برای یاسر به اتهام مشارکت در یک فقره قتل صادر و پرونده به منظور رسیدگی به شعبه 11 کیفری استان تهران صادر شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند.
در جلسه رسیدگی ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهمان را خواند. سپس اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند. فرزندان زکی درخواست قصاص کردند. البته یکی از فرزندان او که در آمریکاست درخواست دیه کرده بود که دیگر فرزندان گفتند حاضرند تفاضل دیه هر دو متهم و سهم برادرشان را بپردازند و متهمان قصاص شوند. فرزند آراکس هم درخواست قصاص کرد. او گفت در زمان دادسرا به دلیل وضعیت وخیم روحیاش اعلام کرده شکایتی ندارد اما درخواست قصاص دارد.
سپس تومیک در جایگاه حاضر شد. او گفت: اتهام را قبول ندارم. همانطور که گفتم قرار بود از زکی پول قرض بگیریم، البته قرار بود یاسر قرض بگیرد؛ ما سوار ماشین شدیم و به سمت لواسان رفتیم تا زکی خانه یاسر را ببینید و پول را بدهد، در راه برگشت زکی از ما خواست توقف کنیم بعد هم پیاده شد و من هم دنبالش رفتم. وقتی به او گفتم چه شده، فحشهای رکیکی داد. من هم با او درگیر شدم اما قصد قتل نداشتم.
او درباره قتل آراکس نیز گفت: من این قتل را قبول ندارم. در اداره آگاهی به من گفتند این قتل را گردن بگیر، خانوادهاش شکایتی نکردهاند و پرونده بسته میشود، من هم به همین خاطر گردن گرفتم.
سپس یاسر در جایگاه ایستاد. او گفت: من مرتکب قتل نشدم و قتلی هم ندیدم. در راه برگشت بودیم که زکی خواست پیاده شود، تومیک هم دنبال او رفت اما بعد از چند دقیقه برگشت، وقتی گفتم زکی کجاست گفت خودش میآید. من دیگر از او خبر ندارم و سرقتی هم از خانه زکی نکردهایم.
بعد از پایان گفتههای متهمان و وکلای آنها هیات قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید