مرد همسایه تعرض کرد؛ با شوهرم او را کشتیم

مردی که متهم است در یک انتقام‌گیری خشن فردی را که با همسرش رابطه داشته به قتل رسانده، دوباره محاکمه می‌شود.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم اعتراف کرده بود با همکاری همسرش مهسا مرتکب قتل شده است اما دفاعیات وکیل مدافع او و گفته‌های اولیای دم باعث شد حکم قصاص علیه مهسا صادر شود. حالا با اعتراض مهسا به رأی صادره، او و شوهرش دوباره پای میز محاکمه می‌روند.

جسم بی‌جان مرد قربانی به نام فرید دو سال قبل در ماشینش پیدا شد. بررسی‌های ماموران نشان داد زنی به نام مهسا با فرید رابطه داشته است. به این ترتیب ماموران سراغ مهسا رفتند. مهسا اعتراف کرد همسرش پژمان، فرید را کشته است.

با بازداشت پژمان، او تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من همه روز کار می‌کردم تا همسر و دو فرزندم در رفاه و آسایش باشند. وقتی من خانه نبودم همسرم از فرید که همسایه ما بود کمک می‌گرفت تا او و بچه‌ها را به مدرسه یا برای خرید ببرد. من خودم اجازه این کار را داده بودم چون فرید کارش مسافرکشی بود و من فکر کردم حالا که همسایه ماست آدم مطمئنی برای این کار است. تا اینکه یک شب حدود چهار صبح بیدار شدم و دیدم همسرم در حال پیام دادن است. تعجب کردم و پرسیدم چه کسی است گفت با خواهرم صحبت می‌کنم. من به رفتار همسرم شک کردم و صبح با خواهرش تماس گرفتم اما او گفت خبری از مهسا ندارد و پیامی ‌هم از او دریافت نکرده است. وقتی به خانه برگشتم به همسرم گفتم واقعیت را بگوید و او اعتراف کرد با فرید رابطه دارد. همسرم گفت فرید به او هشت بار تجاوز و او را تهدید کرده اگر به این رابطه ادامه ندهد آبرویش را می‌برد.

متهم ادامه داد: من چند بار تصمیم گرفتم خودم را بکشم چون نمی‌توانستم این رسوایی را تحمل کنم؛ اما همسرم نجاتم داد. بعد قرار شد هر دو با هم خودکشی کنیم اما دلم برای بچه‌هایم سوخت. در نهایت به پیشنهاد همسرم قرار شد فرید را بکشیم. او با فرید قرار گذاشت. ما سوار ماشین فرید شدیم، همسرم از پشت طناب را انداخت و او را در حالت خفگی قرار داد و بعد من ضربات چاقو را زدم.

با پایان گفته‌های متهم و صدور کیفرخواست برای او، پرونده به منظور رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

در جلسه رسیدگی که در شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد ابتدا اولیای دم درخواست قصاص کردند و سپس پژمان در جایگاه حاضر شد او یک بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و گفت: راهی به‌جز قتل برایم باقی نمانده بود، همسرم پیشنهاد قتل را داد و کمک کرد که فرید را بکشیم. او طناب را دور گردن فرید انداخت. فرید سعی می‌کرد خودش را نجات دهد و خیلی فشار می‌آورد اما ما او را کشتیم.

سپس مهسا در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من مورد تجاوز قرار گرفتم و فرید از من سوءاستفاده می‌کرد. او من را وادار می‌کرد به خواسته‌اش تن بدهم. من هم برای اینکه خلاص شوم با همسرم همدستی کردم.

سپس وکیل پژمان در جایگاه حاضر شد. او گفت: موکل من قاتل نیست. به گفته مهسا او طناب دور گردن مقتول انداخته و حدود دو تا سه دقیقه نگه داشته است، این فرد اگر ورزشکار هم بود دوام نمی‌آورد. بنابراین قبل از زدن ضربات چاقو او جان باخته و مهسا قاتل است.

در ادامه دو نفر از اولیای دم از جا برخاستند و درخواست قصاص مهسا را مطرح کردند و گفتند حرف‌های وکیل، آنها را قانع کرده که مهسا قاتل است و درخواست قصاص دارند.

در پایان قضات وارد شور شدند و مهسا را به قصاص محکوم کردند. اما رأی صادره مورد اعتراض مهسا قرار گرفت و دیوان عالی کشور حکم قصاص را نقض کرد و خواستار تحقیقات بیشتر درباره علت دقیق مرگ مقتول شد. به این ترتیب این زن و شوهر باز هم پای میز محاکمه می‌روند.