کد خبر: 639444
|
۱۴۰۲/۰۸/۱۵ ۰۷:۰۰:۰۰
| |

سرگذشت اندوهبار پسری که به سرقت دوچرخه متهم شد

پسری نوجوان که از سوی صاحبکارش به سرقت متهم شده می‌گوید بی‌گناه است و دزدی نکرده است.

سرگذشت اندوهبار پسری که به سرقت دوچرخه متهم شد
کد خبر: 639444
|
۱۴۰۲/۰۸/۱۵ ۰۷:۰۰:۰۰

صدرا پسر نوجوانی است که با شکایت صاحبکارش به اتهام سرقت بازداشت شده و دادسرا برای او قرار کفالت صادر کرده است.

او برای سایت جنایی از روزهای سخت زندگی‌اش می‌گوید:

 

*متهم به سرقت هستی. قبول داری؟

قبول ندارم. سرقت نکردم. من داشتم دوچرخه را تعمیر می‌کردم و می‌خواستم آن را امتحان کنم اما صاحب دوچرخه دید دارم با دوچرخه دور می‌زنم شکایتم را به صاحبکارم کرد و من را متهم به دزدی کردند.

*سن و سال خیلی کمی ‌داری. چرا کار می‌کنی و مدرسه نمی‌روی؟

مادرم سرطان دارد و باید خرج خانه را بدهم. قبل از اینکه مادرم مریض شود او خرج خانه را می‌داد و من هم درس می‌خواندم اما از وقتی سرطان گرفت دیگر نمی‌تواند کار کند.

*یعنی هزینه زندگی را به تنهایی می‌دهی؟

فعلاً بله. البته دایی‌ام کمک می‌کند، او کارمند است. بخشی از حقوقش را به مادرم می‌دهد که خرج کند اما من هم باید کار کنم.

*چند نفر هستید؟

من و مادرم و یک خواهرم که از من بزرگ‌تر است که او هم دنبال کار می‌گردد.

*پدرت کجاست؟

وقتی من بچه بودم تصادف کرد و فوت کرد.

*خانه دارید؟

بله، خانه پدری‌ام هست. ولی هیچ چیز دیگر نداریم.

*در ماه چقدر درآمد داشتی؟

من شاگرد بودم هنوز اوستای کار نشدم. در ماه به تعداد روزهایی که می‌رفتم دستمزد می‌گرفتم. گاهی هم خودم موتور و دوچرخه تعمیر می‌کردم که به مغازه ربطی نداشت.

*می‌توانی رضایت صاحبکارت را بگیری؟

دایی‌ام آمده که کفیل من بشود و قرار است با صاحبکارم صحبت کند، امیدوارم بتوانم رضایت بگیرم. 

 

  • فریده ارسالی در
    دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲

    به جز گریه حرفی برای گفتن ندارم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها