کد خبر: 641727
|
۱۴۰۲/۰۸/۳۰ ۲۲:۳۰:۰۰
| |

ربودن نوزاد یا ادای نذر؛ زن مرموز چرا به بخش زنان رفت؟

زنی که در بخش زایمان یک بیمارستان رفتار مشکوکی داشت بعد از دستگیری مدعی شد برای دای نذر به آنجا رفته بود اما احتمال دارد او قصد نوزادربایی داشت.

ربودن نوزاد یا ادای نذر؛ زن مرموز چرا به بخش زنان رفت؟
کد خبر: 641727
|
۱۴۰۲/۰۸/۳۰ ۲۲:۳۰:۰۰

پلیس با دستگیری زنی که به طرز مرموزی در بخش زایمان یک بیمارستان پرسه می‌ز در حال بررسی انگیزه او از این کار است.

به گزارش سایت جنایی، این زن جوان دیروز در یکی از بیمارستان‌های تهران به عنوان مظنونی که قصد ربودن نوزادی را دارد، دستگیر شد.

زنی که تازه وضع حمل کرده و هنوز بستری بود، با مسئولان حراست بیمارستان تماس گرفت و گفت: زنی که از بیماران نیست، من و فرزندم را زیر نظر دارد و فکر می‌‌کنم منتظر فرصتی است که نوزاد من یا نوزاددیگری را بدزد.

با این گزارش ماموران حراست بیمارستان در بخش زنان و زایمان حضور یافتند و زن ناشناس را دستگیر کردند تا تحویل پلیس بدهند.

با حضور ماموران پلیس و بررسی کوله‌ای که همراه زن جوان بود یک بتوی بچه، لباس نوزاد و شیر خشک به دست آمد. در ادامه هویت او نیز کشف و با بررسی‌هایی که در بیمارستان انجام شد مشخص شد او دو بار در آن بیمارستان مورد جراحی قرار گرفته است.

زنی که حضور مرموز مظنون را گزارش کرده بود، به پلیس گفت: دیدم این زن مرا زیر نظر دارد و خیره به من نگاه می‌کند، هر بار که به او نگاه می‌کردم فوری سرش را برمی‌گرداند تا من متوجه نشوم. برای همین موضوع را به حراست بیمارستان گزارش دادم.

در همین حال زن دستگیر شده انگیزه خود از حضور در آنجا را کمک به زن نیازمندی اعلام کرد که فرزندش را تازه به‌دنیا آورده است. این در حالی بود که در ادامه بررسی‌های ماموران پلیس مشخص شد که زن مرموز دقایقی قبل به شوهرش پیام داده بود دنبالش بیاید. به این ترتیب شوهر او که مردی موتورسوار بود در حوالی بیمارستان شناسایی و دستگیر شد.

زن جوان در ادامه تحقیقات گفت: من دو بار در این بیمارستان جراحی شده‌ام. 13 سال است که ازدواج کرده‌ام اما بچه‌ای ندارم، چون نمی‌توانم بچه دار شوم. باور کنید قصد ربودن کودک یا نوزادی را نداشتم. من پایم مشکل داشت به نحوی که اگر بچه‌دار هم می‌شدم نگهداری از نوزاد برایم سخت بود. نذر کرده بودم که اگر بعد از جراحی‌ها و درمان‌هایی که انجام داده‌ام وضعم بهتر شد لوازمی را که در کیفم بود، به یک مادر نیازمند بدهم؛ اما در محلی که زندگی می‌کنم کسی را نمی‌شناختم که بتوانم با کمک به او نذری را که داشتم انجام دهم. برای همین از سرآسیاب کرج سوار اتوبوس شدم و به این بیمارستان آمدم. زمان دستگیری هم داشتم بررسی می‌کردم که ببینم اوضاع چطور است و چیزهایی که در کیفم دارم را به چه کسی بدهم.

پس از انجام تحقیقات اولیه پرونده‌ای در مورد زن جوان تشکیل و برای بررسی‌های بیشتر و دقیق‌تر پرونده به اداره آگاهی و پس از آن هم به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد و در حال حاضر تحقیقات در این مورد همچنان ادامه دارد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها