درخواست طلاق از مردی که همسرش را به قتل تهدید میکند
زنی که میگوید شوهرش او را به قتل تهدید کرده است، خواستار جدایی از او شد.
تهدیدهای مردجوان در زندگی مشترکش دردسرساز شد. این مرد که پس از هربار درگیری با همسرش او را به قتل تهدید میکرد، درنهایت پایش به دادگاه خانواده باز شد. همسر این مرد پس از سه سال و نیم زندگی مشترک، تصمیم به جدایی گرفت.
به گزارش جام جم، زمانی که زن جوان مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت درباره ماجرای زندگیاش گفت: سه سال و نیم است با حسام زندگی میکنم. ولی در این مدت همیشه از او ترسیدهام. او همیشه مرا تهدید به قتل کردهاست. هر بار با هم دعوایمان میشود، فقط همین جمله را تکرار میکند: «اگر ادامه دهی، میزنم تو را میکشم.» از بس این جمله را شنیدهام، مرتب تصور میکنم حسام میخواهد مرا بکشد. احساس میکنم امنیت جانی ندارم. مرتب کابوس میبینم حسام دارد مرا خفه میکند. چون وقتی عصبانی میشود، همینقدر ترسناک میشود. وقتی هم که مرا تهدید میکند، بیشتر از او میترسم. اوایل به این تهدیدهایش اهمیتی نمیدادم. ولی وقتی بیشتر شد، از او ترسیدم. در این مدت چند بار هم از حسام کتک خوردم. برای همین تصور میکنم هر کاری از دست او برمیآید. بارها در این خصوص با او صحبت کردهام. چند بار به دلیل این تهدیدها از من عذرخواهی کرده و گفته دیگر مرا تهدید نمیکند. ولی باز هم بعد از هر بار دعوا و حتی یک جر و بحث ساده، باز هم مرا تهدید به کشتن و قتل میکند. در کل حسام با هرکس دیگری هم دعوایش میشود، همین جمله را تکرار میکند. ازتکرار این تهدیدهایش خسته شدهام. با اینکه عاشق شوهرم هستم، ولی دیگر نمیخواهم در کنار او زندگی کنم. دیگر در کنار این مرد احساس آرامش ندارم. میترسم عصبانی شود. مدت زیادی است که به همه حرفهایش گوش میکنم. حتی اگر بیمنطق باشد. فقط به خاطر اینکه عصبانی نشود. فکر میکنم یک روز تهدیدش را عملی میکند. برای همین فکرهایم را کردهام و تصمیم را گرفتهام برای همیشه از این مرد جدا شوم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی این زن سالهاست مرا میشناسد. مگر میشود من دست به قتل بزنم. یعنی اوتا این حد به من بیاعتماد است که تصور میکندممکن است قاتل شوم. خیلی ازاین تفکرش شوکهام. این جمله در دعوا و درگیری طبیعی است. اینکه وقتی عصبانی میشوم به او میگویم اگر فلان کار را بکنی میکشمت، کاملا طبیعی است. هرکسی ممکن است در دعوا و عصبانیت این حرف را بزند. این جمله تکیهکلام من است. دلیل بر این نیست که لزوما او را به قتل میرسانم. احساس میکنم مارال به دنبال بهانه است و میخواهد ازمن جدا شود. برای همین این موضوع ساده و پیش پا افتاده را بهانه کردهاست. حالا او تا این حدبه من بی اعتماد است وحتی مرا یک قاتل تصور میکند، من هم دیگر نمیخواهم در کنار این زن زندگی کنم.
درپایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در این فرصت بهدست آمده با یک مشاور خانواده مشورت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید