کد خبر: 651566
|
۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ۰۷:۰۰:۱۰
| |

تصمیم به مهاجرت زوج جوان را راهی دادگاه خانواده کرد

مردی که همسرش خواستار جدایی است می‌گوید زندگی خوبی داشتند اما زنش به فکر مهاجرت افتاد و همه چیز خراب شد.

تصمیم به مهاجرت زوج جوان را راهی دادگاه خانواده کرد
کد خبر: 651566
|
۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ۰۷:۰۰:۱۰

10 سال از ازدواج ستاره و مسعود گذشته ‌است. آنها دختردایی-پسرعمه هستند و حالا بعد از 10 سال در حالی که سه فرزند دارند تصمیم به طلاق گرفته‌اند.

مسعود از دلایل این جدایی برای سایت جنایی می‌گوید:

 

*چطور با همسرت آشنا شدی؟

ما با هم بزرگ شدیم. ستاره دختردایی‌ام است. من از بچگی او را می‌شناختم. بعد هم عاشق هم شدیم و ازدواج کردیم.

*10 سال زندگی مشترک کم نیست، چرا می‌خواهید جدا شوید؟

بله درست است. ما روزهای خوب زیادی داشتیم؛ اما حالا همسرم می‌گوید می‌خواهد از من جدا شود و به خارج از کشور برود. او می‌خواهد مهاجرت کند، فکر می‌کند در کشوری دیگر راحت‌تر زندگی می‌کند.

*همسرت شغل دارد؟

بله او کار می‌کند. پرستار است. ستاره خیلی زن خوبی است. من او را دوست دارم، بسیار هم مهربان است اما حالا دیگر تصمیمش را گرفته است و می‌خواهد من را ترک کند.

*تو چرا با همسرت نمی‌روی؟

من نمی‌توانم جایی به‌جز کشور خودم زندگی کنم. پدر و مادر و خانواده‌ام اینجا هستند.

*تکلیف بچه‌ها چه می‌شود؟

ستاره از من خواست اجازه بدهم بچه‌ها را ببرد اما قبول نکردم. بچه‌ها با من می‌مانند. ستاره هم هر وقت دوست داشت می‌تواند بیاید و بچه‌ها را ببیند.

*هیچ راهی برای نجات این زندگی نبود؟

ستاره مثل یک جوان 20 ساله خام فکر می‌کند. او حالا 35ساله است. ما یک پسر و دو دختر دوقلو داریم. من بارها به او گفته‌ام که تصمیمش غلط است اما می‌گوید خارج از کشور موقعیت شغلی خوبی دارد و می‌تواند طوری که دوست دارد زندگی کند. وقتی حاضر است از بچه‌ها بگذرد دیگر حرفی برای گفتن نمی‌ماند.

*بچه‌ها چه نظری دارند؟

ستاره امیدوار است بچه‌ها بزرگ شوند و خودشان پیش او بروند. او اشتباه می‌کند. اجازه نمی‌دهم بچه‌هایم بروند.

*خانواده‌ات چه نظری دارند؟

دایی‌ام فوت کرده اما مادر ستاره از او حمایت می‌کند. شاید اگر او این کار را نمی‌کرد ستاره جسارت رفتن نداشت. زندگی من با دخالت‌های مادر ستاره نابود شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها