زنم مرتب با دوستانش بیرون میرود، طلاقش میدهم
مردی که میگوید طاقت رفیقبازیهای زنش را ندارد برای جدایی از او اقدام کرد.
رویا و پوریا بعد از پنج سال زندگی مشترک تصمیم گرفتهاند از هم جدا شوند.
پوریا که برای جدایی پا پیش گذاشته از دلایل این تصمیم برای سایت جنایی میگوید:
*تنهایی به دادگاه مراجعه کردهای و درخواست جدایی داری؛ چرا؟
همسرم گفته دیگر چیزی از من نمیخواهد. یک وکیل گرفتهام تا از طرف او کارها را انجام دهد. خودم هم آمدهام تا کارهای اداری را انجام بدهم.
*چند سال با هم زندگی کردید؟
من و رویا پنج سال است به طور رسمی با هم ازدواج کردهایم. دو سال قبل از آن هم دوست بودیم.
*هفت سال آشنایی کم نیست. چطور تا این حد راحت تصمیم به طلاق گرفتهاید؟
رویا زن رفیقبازی است و من تحمل این حجم از رفتارهای غیرمتعارف او را ندارم.
*این اخلاق را تازگیها پیدا کرده است؟
نه. از اول اینطور بود اما من فکر نمیکردم زندگی زناشویی برایش تا این حد بیارزش باشد.
*چه کار میکند که تو ناراحت شدهای؟
رویا هر ماه با دوستانش به سفر میرود. آنها مهمانیهای دورهای دارند. مدام مهمانی میرود و سرش با دوستانش گرم است. خانه برایش خوابگاه است. من زن گرفتم که آرامش داشته باشم. از صبح تا شب کار میکنم. رفقایم را کنار گذاشتم و روابطم را با آنها محدود کردم اما زنم هر روز با یکی از دوستانش قرار دارد و زندگی را برایم سخت کرده است.
*خود او به این اعتراض تو چه جوابی داده است؟
رویا میگوید از اول اینطور بوده و من این را میدانستم پس نباید اعتراض کنم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
در یک پارتی با هم دوست شدیم. من از طرف دوستانم دعوت شده بودم.
*تنها مشکل تو و همسرت همین رفیقبازی است؟
بله. رویا بسیار زن مهربانی است. او روابط اجتماعی خیلی خوبی دارد. ما زمانی که با هم هستیم خوشحالیم اما اینکه بیشتر مواقع با هم نیستیم من را اذیت میکند و رویا نسبت به این مساله بیتفاوت است.
*فکر نمیکنی ممکن است بعد از طلاق پشیمان شوی؟
میدانم دیگر عاشق هیچ زنی نخواهم شد اما تنها راه باقیمانده همین جدایی دوستانه است.
دیدگاه تان را بنویسید