کد خبر: 656891
|
۱۴۰۳/۰۱/۲۴ ۱۴:۰۴:۲۷
| |

بازپرس نیکوکار با نوشتن کتاب زن زندانی را آزاد کرد

بازپرس میثم حسین‌پور که قبلا با فروش خودنویس خود باعث آزادی چند زندانی شده بود، این بار با نوشتن یک کتاب زنی زندانی را در مشهد آزاد کرد.

بازپرس نیکوکار با نوشتن کتاب زن زندانی را آزاد کرد
کد خبر: 656891
|
۱۴۰۳/۰۱/۲۴ ۱۴:۰۴:۲۷

بازپرسی که پیش از این با فروش خودنویس و تندیس چهره مردمی یک برنامه تلویزیونی، زندانیانی را آزاد کرده بود این بار با نوشتن یک کتاب، زن ۴۷ ساله‌ای را از حبس آزاد کرد.

به گزارش سایت جنایی، این اولین بار نیست که میثم حسین‌پور در دوران قضاوتش دست به اقدامات جالبی زده است. او این بار به گفته خودش با نوشتن کتاب «قتل برای هیچ» تصمیم گرفت علاوه بر تاثیر در آزادی یک زندانی زن در مشهد، تاثیری هم بر ذهن افراد بگذارد تا شاید از ارتکاب قتل‌ از سوی افراد معمولی مانند هر یک از ما جلوگیری کند.

این قاضی جوان  در حال حاضر در دادگاه کیفری لواسان مشغول به کار است و پیش از این سابقه کار در دادسرهای مرکز، دادسرای جنایی تهران و دادسراهای دیگری از جمله دادسرای وی‍ژه سرقت و دادسرای کرج را داشته است، در ادامه گفت و گوی سایت جنایی با این قاضی را در مورد اقدامات خیرخواهانه و کتابش بخوانید.

*پیش از این هم کارهای خیرخواهانه‌ای انجام داده‌اید. در مورد آنها بگویید.

در گذشته خودنویس خاصی را و تندیسی که از طرف برنامه فرمول یک به من اهدا شده بود به نیکوکاران فروختم تا مبلغ دریافتی را صرف آزادی زندانیان کنم.

*ویژگی آن خودنویس چه بود؟

از آن خودنویس به مدت شش سال فقط برای نوشتن حکم آزادی زندانیان یا صدور قرار منع تعقیب متهمان استفاده می‌کردم، تصمیم به فروش خودنویس گرفتم تا با پول آن تعدادی از زندانیان جرایم غیرعمد را آزاد کنم.

*آیا از اول که از آن خودنویس استفاده می‌کردید قصد فروش آن را داشتید؟

من در شروع کار، این خودنویس را در مشهد تبرک کردم و پس از آن تصمیم گرفتم فقط با آن دستور آزادی صادر کنم و مدتی قبل از فروشش که حدود دو سال قبل بود، به ذهنم رسید آن را در حرکتی نمادین بفروشم.

*با فروش آنها چه تعداد زندانی آزاد کردید؟

خودنویس را در برنامه فرمول یک شبکه یک فروختیم و 110 زندانی را آزاد کردم. بعد تندیسی را که در آن برنامه به من دادند در دادسرای جنایی فروختم و ۷ محکوم به قصاص را پس از سالها حبس آزاد کردم.

*در مورد کتاب‌تان بگویید.

یکسال و نیم بازپرس ویژه قتل تهران بودم و شروع به نوشتن پرونده‌ها در قالب کتاب کرده بودم و اصرار اطرافیان باعث شد زودتر این کار را انجام دهم. اسم کتاب را کشتن برای هیچ گذاشتم چون مرز قاتل شدن افراد عادی چیزی نیست. شش داستان در مورد پرونده‌های خاص را که در ذهنم مانده بود، در این کتاب نوشتم. ماجرای چند پرونده را که افراد ناخواسته قاتل شده بودند، نوشتم تا شاید از وقوع چند قتل جلوگیری شود.

*ماجرای زندانی که قرار است آزاد شود چیست؟

زنی 47ساله به‌دلیل بدهی پشت میله‌های زندان مشهد به‌سر می‌برد؛ او قربانی زیاده‌خواهی شوهرش شد و به جای او به زندان افتاده بود. ماجرا از این قرار بود که این زن با همسر و دو فرزندش در مشهد زندگی می‌کردند. شوهرش در کار خریدوفروش کالا و خودرو بود و چون دسته‌چک نداشت با دسته‌چک همسرش کار می‌کرد. این مرد که وسوسه رسیدن به پول میلیاردی را داشت، پس از چند معامله سنگین، وقتی بدهی زیادی بالا آورد و نتوانست پول طلبکارانش را بپردازد، تصمیم به فرار گرفت و یک‌شبه غیبش زد؛ به‌طوری‌که هیچ‌کس حتی خانواده‌اش از مخفیگاهش اطلاع نداشتند. از سوی دیگر طلبکاران تصمیم به شکایت گرفتند و چک‌هایی را که از مرد بدهکار در اختیار داشتند به اجرا گذاشتند. چون چک به نام همسر این مرد بود، ‌قاضی دستور بازداشت زن 47ساله که همسر مرد کلاهبردار و صاحب چک‌ها بود را صادر کرد. به این ترتیب او بازداشت شد و چون توان پرداخت بدهی سنگین شوهرش به طلبکاران را نداشت، به زندان افتاد. این درحالی بود که طبق تحقیقات انجام‌شده او هیچ نقشی در کلاهبرداری‌ها و بدهی‌های شوهرش نداشت اما براساس قانون باید محکوم می‌شد و به زندان می‌رفت.

*چه مبلغی برای آزادی این زن پرداخت شد؟

من از مبلغ اطلاع ندارم چون پس از فروش کل کتاب مبلغی که سهم من به عنوان نویسنده بود برای این کار اختصاص یافت. بخشی از پول حاصل از فروش هر کتابی پس از چاپ به نویسنده و بخش دیگر به ناشر می‌رسد. من تصمیم گرفتم پولی را که از فروش کتاب سهم من است صرف آزادی زندانی کنم. به لطف خدا کتاب که چاپ شد، هنرمندان و ورزشکاران زیادی که با آنها در ارتباط بودم و از تصمیم من باخبر شده بودند، در صفحه شخصی اینستاگرام خود، این کتاب را استوری کردند؛ افرادی مانند علی ضیا، حمید سوریان قهرمان کشتی، پژمان درستکار سرمربی تیم کشتی و...

همین موجب شد که با استقبال خیلی‌ خوب در فروش کتاب مواجه شویم به‌طوری‌که در کمتر از 24ساعت نزدیک به 500 نسخه به فروش رفت. ناشر می‌گفت برای نخستین‌بار است که با چنین استقبالی روبه‌رو شده و کتاب در 24ساعت فروش خیلی خوبی داشته است.

*چه چیز باعث شد این کار را بکنید؟

چون خادم حرم امام رضا(ع) هستم و گاهی به مشهد سفر می‌کنم، در جریان یکی از سفرهایم متوجه شدم که خانمی 47ساله به‌دلیل بدهی در زندان است. بخشی از بدهی توسط خانواده وی پرداخت شده بود اما بخش دیگری مانده بود و به همین دلیل وی همچنان در زندان بود. خوشبختانه و به لطف خدا پول فروش این کتاب باعث شد مقدمات آزادی زن زندانی فراهم شود و تا حالا همه کارها انجام شده و او قرار است امروز سه‌شنبه آزاد شود و در آستانه عید فطر نزد دو فرزندش برگردد. به‌نظر خودم این کتاب علاوه بر خواندنی‌بودن داستان و موضوع زندگی قاتلان که براساس واقعیت است، جنبه پیشگیری هم مطرح است تا مردم بدانند چطور در برخورد با یک واقعه خشم‌شان را کنترل کنند تا از فجایع جلوگیری شود. در واقع کتاب برای تاثیر ذهنی است و فروش کتاب برای تاثیر فیزیکی که آزادی این خانم است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها