«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
شوهرم 5 سال قبل ما را ترک کرد؛ حالا طلاق میخواهم
زنی که میگوید شوهرش 5 سال قبل خانوادهاش را رها کرد، برای طلاق اقدام کرده است.
پروانه میگوید شوهرش سالها قبل خانه را ترک کرده و او حالا میخواهد رسماً از او طلاق بگیرد. این زن که زندگی سختی داشته از روزهایی میگوید که از بچههایش به سختی مراقبت میکرد.
پروانه برای اعتمادآنلاین از زندگیاش میگوید:
*چند سال است با همسرت زندگی میکنی؟
شوهرم 12 سال قبل با من ازدواج کرد؛ اما 5 سال پیش خانه را ترک کرد و دیگر نیامد.
*یعنی 5 سال است بدون همسرت زندگی میکنی؟ چرا در این مدت درخواست طلاق نکردی؟
5 سال قبل شوهرم گفت تحمل زندگی را ندارد و رفت. من دو دختر دارم. آنها دوقلو هستند. بچهها 5 ساله بودند که پدرشان رفت و حالا دارند نوجوان میشوند.
*چرا شوهرت خانه را ترک کرد؟
او گفت نمیتواند مسئولیت زندگی را قبول کند. سر کار نمیرفت. اگر پدر و مادرش پول میدادند، ما خرجی داشتیم و اگر نمیدادند، پول نداشتیم. آنها میگفتند خودتان مسئولیت زندگی را قبول کنید. شوهرم هم قبول نمیکرد. من دو بچه داشتم و نمیتوانستم سر کار بروم.
*خبر داشتی شوهرت کجا رفته است؟
خانوادهاش میگفتند به یونان رفته، بعد گفتند به آلمان رفته و بعد هم دیگر جواب تماسهای من را ندادند.
*در این مدت چه کسی هزینه زندگیتان را تأمین میکرد؟
من روزهای بسیار سختی را تحمل کردم. حتی پول نداشتم قبض برق خانه را بدهم و این خیلی برایم اذیتکننده بود. خرج بچهها را به سختی جور میکردم و بعضی وقتها هم همسایهها کمک میکردند.
*خودت خانواده نداشتی؟
سالها قبل وقتی من بچه بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. گاهی در خانه پدرم و گاهی در خانه مادرم بودم. آنها هم هیچ کمکی به من نکردند. حتی در ازدواجم نقشی نداشتند.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
ما در خیابان با هم آشنا شدیم. مدتی با هم دوست بودیم و بعد ازدواج کردیم.
*حالا وضع زندگیات چطور است؟
من بعد از مدتها سختی تصمیم گرفتم کار خانگی شروع کنم. با کارهایی مثل سرخ کردن سبزی و پیاز و بادمجان زندگیام را میگذراندم. فقط یک خانه داشتم که متعلق به شوهرم بود و آن را از ما پس نگرفت. با کار خانگی توانستم کمکم پول دربیاورم و بعد که بچهها بزرگتر شدند بیشتر توانستم کار بکنم. وضع زندگی خیلی خوب نیست اما حالا در حدی که خرجی خودم و بچهها را بدهم پول درمیآورم.
*چرا بعد از 5 سال تصمیم به طلاق گرفتی؟
از طلاق میترسیدم، چون فکر میکردم بچههایم بدبخت میشوند. در حالی که بچههایم 5 سال است پدر ندارند و من تنهایی آنها را بزرگ میکنم. شوهرم جایی در زندگی من و بچهها ندارد. میخواهم اسمش هم از شناسنامهام پاک شود.
دیدگاه تان را بنویسید