کد خبر: 657358
|
۱۴۰۳/۰۱/۲۸ ۰۸:۱۰:۱۶
| |

زنم دیر به خانه برمی‌گشت؛ کشتمش و خودکشی کردم

مردی که همسرش را کشته و اقدام به خودکشی کرده بود، زنده ماند و دستگیر شد.

زنم دیر به خانه برمی‌گشت؛ کشتمش و خودکشی کردم
کد خبر: 657358
|
۱۴۰۳/۰۱/۲۸ ۰۸:۱۰:۱۶

مرد سمنانی که پس از خوردن قرص برنج به قصد خودکشی، به همسرش ضربات متعدد چاقو زده بود، زنده ماند و به  اتهام قتل دستگیر شد.

به گزارش سایت جنایی، این مرد به خاطر اختلافاتی که از مدتی قبل با همسرش داشت، پس از خوردن قرص برنج دست به چاقو برد و ضرباتی به همسرش زد. پس از آن هر دو به بیمارستان انتقال یافتند. این مرد که با اقدامات درمانی اولیه در سمنان خطر مرگ را از سر گذرانده بود، نیاز داشت اقدامات تخصصی برایش انجام تا احتمال مرگش به طور کامل رفع شود.

سرانجام در روزهای گذشته این متهم در تهران بهبود نسبی خود را بدست آورد. به همین دلیل او که تحت نظر پلیس از سمنان به تهران آورده شده بود، پس از بهبود به دادسرای جنایی تهران برده شد تا در حضور مقام قضایی مورد تحقیق قرار گیرد. به این ترتیب با ثبت اظهارات اولیه این مرد، پرونده‌‌اش با قرار عدم صلاحیت به دادسرای سمنان ارسال شد. چون رسیدگی به اتهام و پرونده قتل در صلاحیت دادسرای محل وقوع جرم است.در ادامه گفت‌وگو با این متهم به همسرکشی را بخوانید:

*شغلت چیست؟

در سمنان کارمند یک شرکت هستم.

*در مورد همسرت و زندگی مشترک‌تان بگو.

همسرم هفت سال از من بزرگتر بود. ۱۴ سال قبل یکی از همکارانم او را به من معرفی کرد، بعد از این که به هم علاقه‌مند شدیم با هم ازدواج کردیم. البته او سالها قبل از آن در حالی که دو فرزند داشت از همسرش جدا شده بود. خانواده‌ام نمی‌دانستند او قبلا ازدواج کرده و دو فرزند هم دارد، اختلاف اولیه از همینجا شروع شد. نتیجه زندگی مشترک ما هم یک دختر ۱۲ ساله است. در حال حاضر فرزندان همسرم هم ازدواج کرده‌اند و گاهی به دیدن ما می‌آمدند.

*یعنی خودتان هم سر فرزند داشتن همسرت دچار اختلاف شدید؟

نه، اوایل شرایط زندگیمان خوب بود. اما خانواده من وقتی فهمیدند او قبلاً ازدواج کرده از من هم دلخور شدند و کم کم در روابط ما هم تاثیر گذاشت. اخیرا هم مدتی بود اخلاق و رفتارش عوض شده بود . ساعت‌ها از تلفن همراه استفاده می‌کرد. بدون اطلاع من بیرون می‌رفت و دیر برمی‌گشت. هر بار که از او سوال می‌کردم می‌گفت پیش خانواده یا فرزندانش رفته بود. اما گاهی می‌فهمیدم دروغ گفته است. حتی می‌خواستم طلاق بگیرم. اما از طرفی عاشق همسرم بودم و از طرف دیگر دوست نداشتم دختر 12 ساله‌مان سرنوشت بدی داشته باشد.

*چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟

سه ماه قبل از حادثه نزد خانواده‌اش رفتم و گفتم با او اختلاف دارم و اگر این رفتارهایش را تغییر ندهد، خودم را می‌کشم یا او را به قتل می‌رسانم. اما آنها ماجرا را جدی نگرفتند. سه روز قبل از حادثه رفتم و قرص برنج خریدم تا جلوی چشم زنم خودم را بکشم. قرص را زیر مبل پنهان کردم. آن شب هم که او را با چاقو زدم دوباره دعوایمان شد. بعد رفت خوابید و مدتی بعد که بیدار شد دوباره دعوایمان ادامه یافت. عصبانی‌تر شدم، به همین خاطر قرص برنج را برداشتم و خوردم. بلافاصله به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و چند ضربه به زنم زدم که زخمی شد. بعد از آن بود که سرم گیج رفت، گوشه‌ای از خانه افتادم و کم کم بیهوش شدم.

*چطور از مرگ نجات پیدا کردی؟

فقط صدای گریه های دخترم در ذهنم مانده است، بعد از آنکه بهوش آمدم در بیمارستان بودم بیست روز از ماجرا گذاشته بود و فهمیدم زنم یک روز بستری بوده و بعد فوت شده است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها