جزییات قتل یک میلیارد تومانی مدیرعامل شرکت لوازم آرایشی
قاتل مدیرعامل شرکت لوازم آرایشی در بازجوییها اختلاف مالی میلیاردی با مقتول را انگیزه جنایت اعلام کرد.
مردی که متهم است مدیرعامل شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی را در شمال تهران به قتل رسانده در شمال کشور بازداشت شد. او اعتراف کرد بهخاطر اختلاف یک میلیارد تومانی با مقتول دست به ارتکاب جنایت زده است.
به گزارش روزنامه جوان، مردی که متهم است مدیرعامل شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی را در شمال تهران به قتل رسانده در شمال کشور بازداشت شد. او اعتراف کرد بهخاطر اختلاف یک میلیارد تومانی با مقتول دست به ارتکاب جنایت زده است.
دقایقی مانده به ساعت پنج بعدازظهر روز سهشنبه ۲۸ فروردینماه، مأموران کلانتری ۱۴۱ گلستان تلفنی با قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران تماس گرفتند و اعلام کردند مرد جوانی در یکی از برجهای منطقه کوهک در شمال غرب تهران به طرز مشکوکی به قتل رسیده است.
با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه و داخل پذیرایی واحد مسکونی در طبقه پانزدهم برج ۲۰ طبقه با جسد خونین مردی به نام پرهام روبهرو شد که با حدود ۳۷ ضربه چاقو به قتل رسیده بود.
بررسیها نشان داد مقتول مرد پولداری بوده و شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی بزرگی را اداره و در این برج مسکونی هم به صورت تنها زندگی میکرد. وسایل پذیرایی و میوههای روی میز حکایت از آن داشت مقتول لحظه حادثه به احتمال زیاد میهمان داشته و در درگیری با میهمانش به قتل رسیده است. همچنین بههمریختگی خانه هم نشان میداد عامل یا عاملان قتل پس از حادثه در جستوجوی وسیله یا اسنادی بوده و سرقت کردهاند.
یکی از کارمندان مقتول که موضوع را به پلیس خبر داده بود، گفت: «پرهام، مدیرعامل یکی از شرکتهای آرایشی و بهداشتی بود و من هم یکی از کارمندان او بودم. پرهام هر روز صبح ساعت ۹ به دفتر میآمد، اما امروز دیر کرد و من هم نگرانش شدم و به خانهاش آمدم. سرایدار گفت پرهام امروز از برج خارج نشده، اما دو مرد جوان صبح میهمان او بودند. سپس همراه سرایدار در خانه پرهام را باز کردیم و با جسد خونینش روبهرو شدیم.»
در حالی که معاینات پزشکی قانونی حکایت از آن داشت مقتول حدود ساعت ۹ صبح به قتل رسیده، تیم جنایی دوربینهای مداربسته محل حادثه را بازبینی کردند و دریافتند ساعت حدوداً ۸:۳۰ صبح دو مرد با موتورسیکلتی در نزدیکی برج مسکونی توقف میکنند که اول ترکنشین وارد برج میشود و نیم ساعت بعد هم راننده که از نزدیکان مقتول است وارد محل حادثه میشود و لحظاتی بعد هر دو سراسیمه از برج مسکونی خارج میشوند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت و ساعتی بعد مأموران متوجه شدند راننده موتورسیکلت به نام وحید به نزدیکی محل حادثه بازگشته است. بدین ترتیب تیم جنایی وحید را بازداشت کرد. وی در ادعایی گفت: «پرهام از مدتی قبل با فردی به نام احسان اختلاف مالی پیدا کرده بود. احسان امروز از من خواست با هم به خانه پرهام برویم و من او را تا نزدیکی خانه مقتول رساندم. احسان خودش به تنهایی به خانه پرهام رفت و نیم ساعت بعد از من خواست نزد آنها بروم. وقتی وارد خانه پرهام شدم صحنه عجیبی دیدم؛ پرهام غرق در خون بود و احسان گفت که ناخواسته او را به قتل رسانده است. سپس دو نفری فرار کردیم و الان خبر ندارم احسان کجا گریخته است.»
با سرنخی که متهم از قاتل در اختیار مأموران قرار داد، احسان به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار گرفت، اما تیم جنایی وقتی به خانه او رفت متوجه شد متهم به مکان نامعلونی فرار کرده است.
مأموران پلیس در تحقیقات فنی پس از گذشت ۴۸ ساعت از حادثه رد قاتل را در شهر رودسر گیلان زدند و به سرعت عازم آنجا شدند و ساعت سه بامداد ۳۰ فروردین، متهم را بازداشت و به تهران منتقل کردند.
متهم پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد و مدعی شد به خاطر اختلاف مالی درگیری خونین را رقم زده است. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
پشیمانم
متهم در نخستین بازجوییها وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به قتل اعتراف کرد و گفت حادثه قتل ناخواسته رخ داده و به شدت پشیمان است.
* احسان چه شد که مرتکب قتل شدی؟
من و پرهام با هم اختلاف مالی داشتیم و او میگفت یک میلیارد تومان از من طلب دارد. این موضوع از مدتی قبل باعث اختلاف ما شده بود. روز حادثه به خانهاش رفتم تا با هم درباره اختلاف مالیمان صحبت کنیم، اما ناخواسته این اتفاق افتاد.
* چطور با پرهام آشنا شدی؟
پرهام در کار خرید و فروش لوازم بهداشتی و آرایشی بود و شرکت بزرگی داشت و حدود یک سال قبل وحید که از نزدیکان مقتول است ما را با هم آشنا کرد. پس از آن ما با هم کار میکردیم.
* شما هم خرید و فروش لوازم آرایشی و بهداشتی میکردی؟
من دلالم و کارم واسطهگری است. فرقی نمیکند چه بفروشم و برای چه کالایی مشتری پیدا کنم. مدتی قبل دو نفری زمینی به صورت شریکی در شمال خریدیم. همچنین مقتول سه خودروی کوئیک داشت که من برایش مشتری پیدا کردم و فروختم. در خرید و فروش لوازم آرایشی و بهداشتی هم واسطهگری و با پرهام همکاری میکردم.
* چقدر با هم اختلاف مالی داشتید؟
حدود یک میلیارد تومان.
*درباره روز حادثه توضیح بده؟
آن روز با وحید به خانهاش رفتیم تا درباره اختلاف مالیمان صحبت کنیم که با هم درگیر شدیم و من هم ناخودآگاه چاقوی روی میز را برداشتم و به او ضربه زدم.
* وحید مدعی است زمان قتل آنجا نبوده؟
بله، او ارتباطش با پرهام خوب نبود و پرهام او را به خانهاش راه نمیداد. نیم ساعت بعد، از او خواستم به خانه پرهام بیاید.
* اموالش را هم سرقت کردی؟
دنبال یکسری اسناد و مدارک بودم.
* چرا فرار کردی؟
ترسیدم، از تهران خارج شدم و تصمیم داشتم به جایی بروم که مأموران مرا پیدا نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید