«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
طلاق بعد از افشای خیانت بزرگ شوهر
زنی که میگوید همسرش به او خیانت کرده است، درخواست طلاق کرد.
آیدا و شوهرش برای جدایی اقدام کردهاند. آیدا میگوید برای طلاق ممکن بود هر دلیلی را حدس بزند بجز اتفاقی که برایش افتاده و حالا این اتفاق کل خانوادهاش را دگرگون کرده است. او شوهرش را متهم به خیانت میکند. آیدا برای اعتمادآنلاین از زندگیاش میگوید:
*چند سال است با شوهرت زندگی میکنی؟
ما سه سال قبل ازدواج کردیم و زندگی خوبی داشتیم.
*از نوزادی که در بغل داری معلوم است که تازگی بچهدار شدی!
بله، پسرم راما اولین فرزند من است. من او را باردار بودم که این اتفاق افتاد.
*یعنی درگیری تو و همسرت از دوران بارداریات شروع شد؟
ما زندگی خوبی با هم داشتیم. خیلی خوشحال بودیم و داشتیم بچهدار میشدیم اما من نمیدانستم شوهرم در دوران بارداریام در حال خیانت به من است.
*چطور متوجه شدی؟
البته من این موضوع را چهار ماه بعد از به دنیا آمدن بچه متوجه شدم اما به هر حال وضعیتی را برای ما درست کرد که خانوادهام به هم ریخته و آشفته شده است.
*آنها هم از خیانتی که به تو شده خبر دارند؟
موضوع فقط خیانت شوهرم به من نیست. او با دخترخالهام به من خیانت کرد. همین باعث شده فامیل دچار آشوب شدیدی شود.
*چطور دخترخالهات قبول کرده ؟
او و شوهرم همکار بودند. من و شوهرم در مغازه با هم کار میکردیم. از وقتی که من باردار شدم و در خانه ماندم، دخترخالهام را به مغازه فرستادم که هم کسب درآمد کند و هم اینکه بتواند به من کمک کند. نمیدانستم مار در آستین دارم.
*چطور متوجه این خیانت شدی؟
شوهرم نسبت به من سرد شده است. اول گفتند زایمان کردی و طبیعی است اما من میدانستم اتفاقی افتاده است. برای همین تصمیم گرفتم موضوع را پیگیری کنم. یک روز پسرخالهام با عصبانیت به خانه آمد و گفت شوهر من با خواهر او رابطه دارد و بعد فهمیدم مدتهاست با هم رابطه دارند.
*وقتی صحبت طلاق کردی شوهرت قبول کرد؟
بله، قبول کرد! خیلی راحت قبول کرد. او میخواهد با ماندانا دخترخالهام ازدواج کند.
*آنها هنوز همدیگر را میبینند؟
شوهرخالهام خانه و زندگیاش را عوض کرد که مثلاً شوهر من آنها را پیدا نکند اما این رابطه دوطرفه است و هر دو خواستار این رابطه هستند.
*بچه با تو زندگی میکند؟
فعلاً که نوزاد است و پیش من خواهد ماند. بزرگتر که شد خودش باید انتخاب کند دوست دارد با پدرش باشد یا با من میماند.
*بعد از طلاق کجا میروی؟
به خانه پدرم، تا بعد ببینم چه کار میتوانم بکنم.
دیدگاه تان را بنویسید