درخواست طلاق بعد از افشای خیانت شوهر

سمیرا و شوهرش تصمیم گرفته‌اند از هم جدا شوند. زندگی مشترک آنها خیلی کوتاه بوده است. سمیرا از علل این جدایی برای اعتمادآنلاین می‌گوید.

*چند سال با هم زندگی کردید؟

سه سال.

*چطور با هم آشنا شدید؟

شوهرم دندانپزشک است و من به عنوان دستیار برایش کار می‌کردم. ما شش سال با هم کار کردیم. در این مدت مهدی به من علاقه‌مند شد. مدتی با هم رابطه داشتیم و بعد خواستگاری کرد و ازدواج کردیم.

*خانواده‌ات راضی بودند؟

بله. خیلی راضی بودند. خانواده مهدی هم راضی بودند، چون فکر می‌کردند ما همدیگر را به خوبی می‌شناسیم.

*حالا چرا می‌خواهید از هم جدا شوید؟

شوهرم به من خیانت کرده است. من دیگر تحملش را ندارم.

*چرا به تو خیانت کرد؟

بعد از اینکه من و مهدی با هم ازدواج کردیم او گفت دیگر درست نیست زن و شوهر در یک‌جا کار کنند. من نمی‌توانم مرتبه همسرم را پایین بیاورم و تو بشوی دستیار من.  می‌خواهم تو خانم خانه بشوی. خلاصه با خواست مهدی من مدتی سر کار نرفتم و بعد از آن هم  در یک شرکت فروش لوازم پزشکی کار پیدا کردم. چند ماه قبل متوجه شدم او با دستیار جدیدش رابطه دارد.

*چطور متوجه شدی؟

مدتی بود که بسیار سرگرم بود. خیلی مراقب بود به گوشی تلفنش نزدیک نشوم. مشکوک و حساس شدم و وقتی که بیشتر دقت کردم متوجه رابطه آنها شدم. با منشی مطب تماس گرفتم و پرس‌و‌جو کردم. بالاخره منشی مطب همه چیز را فهمید.

*جدایی تصمیم هر دوی شماست؟

بله. مهدی هم با وضعیتی که پیش آمده با جدایی موافقت کرده است.

*فکر این را کرده‌ای که بعد از طلاق می‌خواهی چه کنی؟

برای مدتی پیش پدر و مادرم می‌روم و با آنها زندگی می‌کنم. من زن مستقلی هستم. می‌توانم هزینه‌های زندگی خودم را تامین کنم. اما می‌دانم روزهای سختی را در پیش دارم، چون عاشق شوهرم بودم.