کد خبر: 674852
|
۱۴۰۳/۰۶/۲۷ ۲۱:۳۰:۴۴
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

پایان مرگبار رقابت عشقی دو پسر ۱۹ ساله

رقابت دو جوان بر سر یک دختر باعث قتل یکی و محاکمه دیگری شد.

پایان مرگبار رقابت عشقی دو پسر ۱۹ ساله
کد خبر: 674852
|
۱۴۰۳/۰۶/۲۷ ۲۱:۳۰:۴۴

رقابت دو جوان بر سر یک دختر باعث قتل یکی و محاکمه دیگری شد.

به گزارش اعتمادآنلاین، جوان ۱۹ ساله که کارگر یک آشپزخانه بود، متهم است جوانی همسن خودش را به قتل رسانده، چون می‌خواسته با دختر مورد علاقه او رابطه برقرار کند.

یک سال قبل، خبر مرگ پسر جوانی به نام پدرام به ماموران داده شد. پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد اما کسی را که اطلاعاتی درباره مرگ پدرام داشته باشد، پیدا نکرد. ماموران چند روز بعد با بررسی تلفن همراه مقتول متوجه شدند پدرام با جوانی به نام شاهرخ اختلاف داشت. شاهرخ بازداشت شد و به قتل پدرام اعتراف کرد. او گفت: قبول دارم  پدرام را کشتم اما مرگ او کاملاً اتفاقی بود و قصدم کشتن پدرام نبود.

در نهایت، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. نماینده دادستان در جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم را خواند و سپس پدر مقتول و وکیل مدافعش در جایگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص شدند. پدر مقتول گفت: شاهرخ به دوست‌دختر پسر من گیر داده و پسرم را تهدید کرده بود که باید آن دختر را رها کند، چون شاهرخ او را دوست دارد اما پسر من این کار را نکرد. شاهرخ پسر من را تحریک به دعوا کرده و پیام‌هایش هنوز در گوشی تلفن همراه پسرم هست. ما هیچ‌وقت رضایت نمی‌دهیم. او زندگی ما را به آتش کشیده و وضعیت زندگی ما بسیار بد است. همسرم آنقدر بدحال است که حتی نتوانست برای جلسه رسیدگی بیاید. ما دو پسر داشتیم که شاهرخ یکی از آنها را از ما گرفت.

در ادامه وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را قبول کرد اما گفت قصد کشتن نداشت. او گفت: من و پدرام هم‌محلی بودیم. من کارگر یک آشپزخانه هستم و پدرام با دوست‌دخترش به آشپزخانه ما می‌آمد. آنجا با هم آشنا شدیم و من با هر دو دوست بودم. تا اینکه دختر جوان چند بار به من پیام داد و گفت از پدرام جدا شده است و ابراز تمایل کرد که با من دوست شود. وقتی پدرام متوجه این پیام‌ها شد با عصبانیت با من برخورد کرد. توضیح دادم که دختر خودش به من پیام داده است و من قصد دوستی با او را نداشتم اما پدرام عصبانی بود. ضمن اینکه پدرام به من پیام داد تا در پارک قرار بگذاریم.

متهم گفت: دوستم من را سر قرار برد. آنجا پدرام را دیدم و با هم درگیر شدیم. در درگیری‌ که بین ما ایجاد شد پدرام چند مشت به من زد. می‌خواستم چاقو را به کتفش بزنم اما یک‌دفعه پدرام چرخید و چاقو به قلبش برخورد کرد. من قصد کشتن او را نداشتم و بابت این ماجرا خیلی متاسف هستم.

او درباره ضرباتی که بر بدن مقتول با مشت و لگد وارد کرده بود، گفت: من چنین ضرباتی نزدم. ضربات را کسی دیگر زده است. من فقط ضربه چاقو را زدم.

در این هنگام وکیل اولیای دم گفت: موکلان من درخواست دیه ضربات مشت را که منتهی به مرگ نشده است هم می‌خواهند، چون هیچ‌کس بجز شاهرخ با پدرام درگیر نشده بود.

بعد از پایان گفته‌های متهم هیات قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها