دو بازاری ورشکسته با رمالی از مردم کلاهبرداری میکردند
دو شریک که پس از ورشکستگی با رمالی و دعانویسی اقدام به کلاهبرداری کرده بودند، دستگیر شدند.
دو شریک که پس از ورشکستگی با رمالی و دعانویسی اقدام به کلاهبرداری کرده بودند، دستگیر شدند.
به گزارش سایت جنایی، چندی قبل زنی برای طرح شکایت به دادسرای جنایی تهران رفت و وقتی مقابل بازپرس عظیم سهرابی نشست، گفت: از یک رمال که پیج اینستاگرام داشت، شکایت دارم. او از من کلاهبرداری کرده است.
این زن در تشریح نحوه کلاهبرداری گفت: دخترم خواستگار نداشت یا اگر هم خواستگار میآمد دخترم بهانه میگرفت و جواب رد میداد. به همین خاطر نگران بودم که دخترم با وجود زیبایی و تحصیلکرده بودن بدون شوهر بماند. همانموقعها بود که بستگان و زنان فامیل گفتند پیش رمال و دعانویس برو. تعدادی دعا گرفتم اما بخت دخترم باز نشد. فردی رمال دیگری را به من معرفی کرد و این شخص در پیج اینستاگرام رمالی را تبلیغ میکند و یک میلیون فالوور هم دارد. در آن صفحه پیامهای زیادی از رضایت مشتری وجود داشت. به همین خاطر با مدیر آن پیج تماس گرفتم و آن رمال هم تعدادی دعا داد و گفت یکی را بسوزانید، یکی دیگر را دفن کنید، یکی را باید در پارچه به لباس دخترم بدوزم، یکی را هم در آب بریزم و خودش و خودم از آن آب بخوریم.
این زن ادامه داد: همه این کارها را انجام دادم. دو سه ماه گذشت و از خواستگار خبری نشد. برای همین دوباره سراغ پیج رفتم اما دیدم پیج مسدود شده بود. آدرسی هم نداشتم. آنها دعاها را تلفنی یا با پیک ارسال میکردند که هزینه پیک هم با ما بود.
شاکی دوم مردی بود که خودرواش سرقت شده بود. او در طرح شکایت خود گفت: پنج ماه پیش ماشینم را دزدیدند و کلانتری و پلیس هم نتوانستند ماشینم را پیدا کنند. به من گفتند این رمال حرفهای است و سارق و محل ماشین را به راحتی اعلام میکند. مدتی گذشت و چیزهایی گفت اما ماشین پیدا نشد. برای همین خواستم سراغش بروم و پولم را بگیرم که دیدم پیج بسته شده است.
شاکی سوم زنی است پسرش گم شده است. او به بازپرس سهرابی گفت: یک روز با پسرم بگومگو کردیم و او از خانه خارج و سپس ناپدید شد. برای یافتن ردی از او به هر جایی که فکرش را بکنید سر زدم اما هیچ ردی از پسرم به دست نیاوردم تا اینکه یکی از دوستان پیشنهاد داد که از رمال و آینهبین برای پیدا کردن فرزندم کمک بگیرم. من که همه راهها را رفته و به نتیجه نرسیده بودم، با خودم گفتم این راه را هم امتحان میکنم. با مرد رمال در صفحه اینستاگرام آشنا شدم. داخل صفحهاش نوشته بود ما گمشده شما را پیدا میکنیم، البته من کسی را ندیدیم و فقط تلفنی با او صحبت کردم و برگهای را داخل پارچه برایم فرستاد و گفت باید در بیابان زیر تکدرختی چال کنم. کیسه را پیک برایم آورد و من هم طبق دستور انجام دادم. بعد از مدتی به من گفت پسرت در مهمانخانهای در فلان شهر است. چند باری آدرس مسافرخانههای مختلف را داد و در نهایت هم ۳۰ میلیون تومان از من پول گرفت اما ردی از پسرم به دست نیامد. چند روز قبل خواستم به صفحهاش بروم و ببینم چه باید بکنم که متوجه شدم صفحه بسته شده است.
با این شکایات، به دستور بازپرس تحقیقات آغاز شد و در ادامه کارآگاهان پلیس آگاهی با شکایتهای مشابه مواجه شدند.
با توجه به افزایش تعداد شاکیان به هشت نفر، تحقیقات برای یافتن عامل یا عاملان کلاهبرداری به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دیافت و کارآگاهان پلیس در رصد اطلاعاتی موفق شدند هویت مرد رمال و دوستش را شناسایی و دستگیر کنند.
متهمان در تحقیقات اولیه به کلاهبرداری به شیوه رمالی اعتراف کردند و گفتند: ما بازاری بودیم و چون ورشکست شده بودیم و باید پول طلبکارها را میدادیم به فکر کلاهبرداری افتادیم.
در حال حاضر هر دو متهم در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید