بهروز نعمتی، سخنگوی هیات رئیسه مجلس:
رفع حصر پس از ملاقات ذوالنور با کروبی متوقف شد/ نامه کروبی متاثر از انتقال بیانات ذوالنور بود
سخنگوی هیات رئیسه مجلس: حتما بخشی از نامه مهدی کروبی ناشی از انتقال بیانات آقای ذوالنور است. به گفته او متن آن نامه نشان می داد که ایشان تحریک شده است. موضوع رفع حصر داشت به خوبی پیش میرفت که پس از آن ملاقات همه چیز به هم ریخت.
اعتمادآنلاین| بهروز نعمتی، از جمله نمایندگانی است که با لیست امید به مجلس رفت و باعث ناامیدی نسبت به این لیست شد. چرا که او نیز همانند تعدادی دیگر از نمایندگان به رای مردم وفادار نماندند و حاضر نشدند با ورود به مجلس به عضویت فراکسیون اصلاحطلب امید درآیند؛ فراکسیونی که میتوانست فراکسیون اکثریت مجلس را تشکیل دهد و به نوعی نبض مجلس را در اختیار بگیرد. اما او و تعدادی دیگر از نمایندگان مسیر خود را در همان ابتدا جدا کردند تا فراکسیون مستقیلن ولایی را تشکیل دهند؛ فراکسیونی که قرار بود نه وابسته به اصولگرا باشد،نه اصلاحطلبان بلکه اعتدال گرا باشد و میانهرو. این تصمیم او اما به مذاق اصلاح طلبان خوش نیامده و همین امر سبب شده تا این گمانه قوت گیرد که ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بعید است دیگر تکرار شود.
نعمتی همچنین با رد ادعای بیتفاوتی مجلس دهم نسبت به مسئله حصر تاکید می کند:«اتفاقات خوبی در این مجلس افتاده است. همین که کمیتهای برای پیگیری حصر تشکیل شده است. چرا قبلا چنین کمیته ای تشکیل نمیشد؟» او همچنین با اشاره به ملاقات ذوالنور نماینده عضو جبهه پایداری مجلس با مهدی کروبی و این موضوع که گفته می شود اصولگرایانی چون ذوالنوز بیشتر پیگیر رفع حصر هستند تا امثال بهروز نعمتی می گوید: «آیا صرف ملاقات آقای ذوالنور با آقای کروبی کافی است؟ حصر رفع شد؟ معتقدم نامهای که آقای کروبی نوشت، حتما بخشی از آن ناشی از انتقال بیانات آقای ذوالنور است. متن آن نامه نشان می داد که ایشان تحریک شده است. موضوع رفع حصر داشت به خوبی پیش میرفت. یک نفر مشخص شده بود برای ارتباطات میان دو طرف. فقط و فقط یک نفر تا برود و وظیفهاش تا رفع کامل حصر انجام دهند. هم از طرف کمیته و هم از طرف بعضی از مجموعهها، کارش هم خوب پیش رفته بود و تقریبا همه برای رفع حصر به نتیجه رسیده بودند اما ناگهان آن ملاقات انجام شد و همه چیز به هم ریخت.»
* هنوز به دنبال تاسیس حزب رهروان ولایت هستید؟
بله درصدد تاسیس این حزب هستیم و جلسات آن نیز بهصورت منظم هر دو هفته یکبار تشکیل میشود. امیدواریم که هرچه زودتر کارهای اساسنامهاش تمام شود که البته تقریبا هم تمام شده، باید به یک جمعبندی برسیم که بعد اعلام کنیم.
* قرار است همین اعضای فراکسیون رهروان ولایت این حزب را تشکیل دهند؟
نه اعضای حزب بسیار گسترده خواهد بود. این حزب با تکیه بر تجربه خوبی که در بحث ستاد اصولگرایان ریاست جمهوری داشتیم تشکیل خواهد شد و از پتانسیل دوستانی که در سراسر کشور در آن ستاد با ما همکاری داشتند در تشکیل این حزب استفاده خواهیم کرد. یعنی گستردگی اعضا فراتر از موضوع بین فراکسیونی است.
* صحبت از این بود که بنای حزب رهروان برای این گذاشته شده تا کمکی باشد به آقای لاریجانی در انتخابات 1400. این ر ا تأیید میکند؟
اصلاً اینطور نیست. مبنای این حزب بر این است که یک حزب فراگیر باشد تا بتواند در همه حوزههای کشور اثربخش باشد. بحث آقای لاریجانی یا دوستان دیگر بحثهای بعدی است که الان هم موضوعیتی ندارد و قرار هم نیست این حزب بخواهد فردمحور باشد. تلاش خواهد شد به تحزب کمک شد موضوعی که در کشور جایش خالی است و ممکن است هر ازگاهی این موضوع اوج بگیرد اما واقعیت این است که بحث حزب و تحزب در کشور خیلی فعال نیست و ما بیشتر به دنبال این موضوع هستیم.
* دعوتی داشتید از آقای لاریجانی که عضو حزب شما شود؟
با آقای لاریجانی همصحبت کردیم که اگر بشوند در خدمتشان هستیم و اگر هم نشوند اتفاقی نمیافتد.
* شما از نزدیکان آقای لاریجانی در مجلس هستید...
آقای لاریجانی به خیلیها نزدیک است.
* به هر حال یکی از آن خیلی ها هستید. برخی از دوستان شما معتقدند که آقای لاریجانی میتواند گزینه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در انتخابات 1400 باشد. با توجه به شرایطی که الان در کشور وجود دارد به نظر میرسد که ضرورت دارد آن مسیر اعتدالی که از سال 92 شروع شده، ادامه بیابد و علی لاریجانی میتواند ادامه دهنده آن راه باشد نظر شما چیست؟
به اعتقاد من ائتلافی که تشکیل شد یک ائتلاف مبارکی بود و نتیجهاش را در دو انتخابات اصلی کشور - مجلس و ریاست جمهوری- دیدیم، اما بعضاً مسائلی هم مطرح میشود و بعضی دوستان میگویند ما باید تعهد میدادیم یا تعهدنامه امضا میکردیم، درصورتیکه اصلاً موضوع این نبود. یعنی شاید یک سال و نیم قبل از انتخابات مجلس دهم جلسات متعددی برای اینکه این ائتلاف شکل بگیرد، برگزار شد و تمام تلاش هم بر این بود که بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم که درواقع جلوی خیلی از تندرویهایی که در کشور ایجاد شده بود، گرفته شود و خوشبختانه این توفیق هم حاصل شد. الان هم معتقدیم این ائتلاف باهمه معایبی که ممکن است داشته باشد، باید ادامه پیدا کند که مصر به ادامه آن هستیم. بر این اساس راهی هم جز ائتلاف نداریم، بالاخره جریان مقابل جریان منسجمی است و مشخص است که چه برنامههایی دارند و تفکرشان هم مشخص است. این ائتلاف میتواند ادامه پیدا کند و جمعبندی ائتلاف هم مهم است؛ فرق نمیکند که در آن جمعبندی به آقای لاریجانی برسیم - که خیلی خوب است- اگر به غیر از آقای لاریجانی به افراد دیگری که مطرح هستند برسیم هم مهم نیست. اولویت و اهمیت این مسئله بیشتر بر
تدام ائتلاف است و فکر نمیکنم که دوستان اصلاح طلب هم به دنبال آن باشند که فقط تنها فرد مورد نظرشان انتخاب شود. اما نگرشی که شما نسبت به آقای لاریجانی دارید در جامعه هم وجود دارد. با خیلی از دوستان اصلاحطلب و مستقل و معتدل صحبت کرده ام، این تفکر وجود دارد و آقای لاریجانی هم جز یکی از این گزینهها است. عقلا باید باهم همفکری کنند و منفعت کشور را در نظر داشته باشند. دکتر لاریجانی شان و جایگاهش مشخص است، برآیند نیروها باید به سمتی حرکت کند که آن برآیند مثبت باشد، اگر آقای لاریجانی جزو آن برآیند بود خوب است، اگر آقای جهانگیری بود خوب است اگر دوستان دیگر مورد توافق قرار گرفتند هم خوب است. مهم این است که تفکر جمعی به یک اجماع همه جانبه برسد در این صورت حتماً پیروزی از آن ائتلاف خواهد بود اگر به جمعبندی نرسند مطمئن باشید یک جریان مخالف و تندروترین فرد جریان مخالف پیروز انتخابات خواهد شد.
* جریان اصلاحطلب معتقد است که بعد از ائتلاف با اصولگرایان میانه رو در انتخابات مجلس به نوعی سرش کلاه رفته یا منتفع نشده است. اصلاح طلبان معتقدند یک جریانی آمده از پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان استفاده کرده وارد مجلس شده اما پس از آن مسیر خود را از پایگاه اجتماعی که به آنها رای داد جدا کرده است و نه تنها اصلاحطلبان در هیئترئیسه مجلس به سهمشان نرسیدند بلکه حتی در کمیسیونها هم سهم اصلاح طلبان و لیست امید داده نشد. در این شرایط معتقدند با این قاعده ائتلاف برای آنها معنایی ندارد. نظر شما در مورد این تحلیل اصلاحطلبان نسبت به ائتلاف با جریان اعتدالی چیست؟
قبل از اینکه مجلس تشکیل شود، جلسات متعددی را با دوستان داشتم و آفتهای اختلاف میان ائتلاف پس از انتخابات را هم خدمت دوستان عرض کردم که اگر از برنامهریزیهایی که وجود دارد، استفاده نکنیم، طبیعی است که در بسیاری موارد مشکل به وجود میآید. اما اینکه بخواهید مشکل را به گردن طرف مقابل بیندازید، جفا است. همین الان اگر هیئت رئیس مجلس را نگاه کنید، دو نفر از نواب رئیس خود آقای رئیس و آقای آشوری، نعمتی، وکیلی، کاتب از جریان ائتلاف هستند. غیر از یکی دو نفر مابقی از ائتلاف هستند. در بحث کمیسیونها اما دوستان حرف بنده را گوش نکردند. اگر بخواهم این موضوع را باز کنم، خیلی حرفها برای گفتن است اما چون بنا بر این است که دوستیها و ائتلاف ادامه پیدا کند فعلا از بیان آن خوداری می کنم. با همه این ها الان هم در مجلس فضای حاکم فضای ائتلاف است. ممکن است میان دو فراکسیون امید و رهروان ولایت در یک جاهایی اختلافنظر وجود داشته باشد اما در مجموع معتقدم که فضای قالب مجلس فضای ائتلاف است. مثلاً در تشکیل دولت یازدهم، مجلس نهم به سه نفر از وزرای پیشنهادی رأی اعتماد نداد. ولی در این فضای ائتلافی اکثر وزرا پیشنهادی آقای روحانی برای
دولت دوازدهم از مجلس دهم بالای 200 رأی کسب کردند و این نشانه موفقیتدر ائتلاف است. یک واقعیت را باید در نظر گرفت. جریان رقیب هم در حال سوءاستفاده از فرصت ایجاد شکاف میان ائتلاف است؛ هر گاه دوستان عضو ائتلاف خدشهای به ائتلاف وارد میکنند جریان رقیب با رسانههایی که در اختیار دارد حداقل دو ماه روی آن کار میکند. آنها به دنبال این هستند که به نوعی یک پای ائتلاف را که ما هستیم را از ادامه ائتلاف منصرف کنند.
* دوستان معتقد بودند آن زمان فرمولهای متعددی پیشنهاد شده بود، یکی از فرمولها این بود که آقای لاریجانی رئیس مجلس شود، نواب و هیئترئیسه یا روسای کمیسیونها هم از جریان اصلاحطلب یا جریان ائتلاف باشد. ولی این محقق نشد، شکست این مسئله را در چه میبینید؟
بعضی از نمایندگان مجلس از وزن و پتانسیل ویژه ای برخوردار هستند، ما این مسئله را در تعیین ترکیب هیات رئیسه و روسای کمیسیون ها نباید نادیده بگیریم. برخی از روسای کنونی کمیسیون ها فارغ از اینکه در کدام گروه و فراکسیون قرار می گیرند از وزن و پتانسیلی برخوردارند که نمی شود آن را نادیده گرفت. این موضوعی است که دوستان ما در فراکسیون امید به آن توجه نمی کردند. اما اینکه چرا ما برخی از کمیسیونها را از دست دادیم را نباید از ما نپرسید، این را باید ضلع یا عضو بعدی ائتلاف پاسخ دهد. چون همه این موارد را حداقل بنده در چند جلسه سه ساعت و نیمه با دوستان مطرح کردم که این اتفاقات خواهد افتاد و بیایید همفکری کنیم. آن زمانی که برخی دوستان به دنبال این بودند که جایگاهی را در مجلس داشته باشند، عرض کردم امروز زمان این کار نیست، امروز زمان این است که ما در کمیسیونهایی مجلس نفرات مورد نظر خودمان را را تعیین کنیم. اما کسی این حرف را گوش نکرد. هرچه به این موضوعات دامن بزنیم، کدورتها بیشتر میشود.
* به نظر میرسد مهمترین عاملی که باعث اختلاف و شکاف در ائتلاف شد، انتخاب رئیس بود. آیا قبول دارید که این باعث شد که بعضی از افراد از جمله شما که با لیست امید وارد مجلس شدید، مسیرتان را جدا کنید؟
من جدا نشدم
* پس چرا در فراکسیون امید باقی نماندید؟
از اول قرار نبود که عضو فراکسیون امید باشم. قرار بود که همگی عضو یک 250 نفره قوی باشیم.
*چرا آن فراکسیون تشکیل نشد؟
از ما نپرسید.
* مشکل روی اسم فراکسیون بود ؟ یعنی شما نمی خواستید زیر نام فراکسیون امید قرار بگیرد؟
اصلاً بحث اسم نیست... در آن فضا نه بحث رئیس بوده نه هیئت رئیس و نایبرئیس. هیچ بحثی نبوده. هدف اصلی این بود که این ائتلاف بتواند یک نوع مبارزه با تندرویهایی داشته باشد و این محقق شد. هیچگاه در جلسات ائتلاف، نگفتند که آقای لاریجانی رئیس باشد یا دکتر عارف.
* آن جلساتی که آقای واعظی هم حضور داشتند...
آقای واعظی در جلسات حضور داشتند، اما تمام هموغم آقای واعظی، آقای بانک، آقای جنتی، آقای کاظم جلالی و بهروز نعمتی، فقط این بود که جلوی تندرویهایی که بالاخره در مجلس نهم دیده بودیم را بگیریم. بنده به سیدالشهدا اگر یک تار مویم راضی به حضور در مجلس بودم. آقای دکتر جلالی هم اصلاً راضی نبود و بسیاری از دوستان دیگر هم همینطور. مبنای ائتلاف این بود، 10، 10، 10. یعنی در فهرست 30 نفره تهران قرار بود 10 از اصلاحطلبان معتدل، 10 نفر از تیم آقای لاریجانی، 10 نفر هم تیم دولت باشد. قرار اول این بود. اما بعداً رد صلاحیتها و برخی مسائل دیگر خروجی اش شد لیست امید. بنابراین در این فضا بحث ریاست و نایب ریاست و هیئترئیسه نبود.
* هیچ راهی وجود نداشت که فراکسیون 250 نفری فراکسیون اکثریت تشکیل شود، و فراکسیون رهروان شکل نگیرد؟
خیلی تلاش شد اما نشد
* یعنی اصلاح طلبان نخواستند؟
بالاخره نخواستند یا نگذاشتند
* در مورد انتخابات 1400 صحبتهایی هست مبنی بر اینکه اصولگرایان تحت مدیریت آقایان جلیلی، رئیسی و قالیباف از همین الان ائتلافی را تشکیل دادهاند برای اینکه مانع از حضور آقای لاریجانی در عرصه انتخابات شود. آیا از این ائتلاف اطلاع دارید و برای مقابله با آن برنامه ای در دستور کار هست؟
این ائتلاف وجود دارد. ائتلاف جمنا وجود دارد که اتفاقا منسجم هم بوده و هستند. در انتخابات گذشته هرکاری هم که خواستند کردند و انرژی هم گذاشتند اما نتوانستند و موفق نشدند. تنها مسئلهای هم که باعث شد آنها موفق نشوند ائتلاف طرف مقابل آنها بود؛ ائتلاف اصولگرایان معتدل با اصلاحطلبان و مجموعه اعتدال و توسعه و... ائتلاف منسجمتری نسبت به ائتلاف اصولگرایان بود. بنابراین اصولگرایان آن ائتلاف که مورد اشاره قرار گرفت را دارند نه برای 1400 بلکه حتی برای 1500. آنها تفکری هستند و به تفکرشان هم پایبند هستند. مثلاً آقای ضرغامی چندی پیش خدمت آقای ثمره هاشمی رسیدند. چرا؟ معلوم است برای آنها به ائتلافشان انسجام و گستردگی بیشتری بدهند.آنها به دنبال آن هستند که در این ائتلاف مجموعه آقای احمدینژاد را با خود همراه کنند. بالاخره اینها موضوعاتی است که وجود دارد و اصولگرایان آن ائتلاف خود را با قدرت دنبال خواهند کرد. امکانات خوبی هم در اختیارشان هست. بالاخره مجموعه رسانهای متعددی در اختیار دارند. مجموعههای حتی نظامی هم دنبالشان هستند. اما ائتلاف اصولگرایان با همه زر و زور و قدرتی که در اختیارش است، در مقابل ائتلاف اصولگرایان
معتدل و اصلاحطلبان حتما زانو خواهد زد. بنابراین باید ائتلاف خود را حفظ کنیم چرا که راه نجات کشور هم همین است.
* فکر نمیکنید خیلی خوشبین هستید در مورد تشکیل دوباره ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان ؟
خوشبین نیستم، واقعبین هستم
* به هر حال بازخوردها در پی ائتلاف اول برای انتخابات مجلس دهم حکایت از آن دارد که این ائتلاف ممکن است شکل نگیرد.
بعید میدانم
* نتیجه انتخابات مجلس دهم را چقدر متاثر از ائتلاف می دانید و چقدر متاثر تَکرار می کنم آقای خاتمی؟
تَکرار، ائتلاف و موضوعات مختلف دستبهدست هم دادند که آن نتیجه حاصل شد. اگر بخواهیم در سرنوشت کشور اثرگذار باشیم مجددا هم راهی بهجز تَکرار و ائتلاف نداریم. این ائتلاف اجتنابناپذیر و ضروری است. به طور حتم این ائتلافها باید اتفاق بیفتند، ممکن است ایراداتی داشته باشیم که باید آن ایرادات را رفع کنیم نه اینکه کل بازی را برهم بزنیم.
* ولی به هر حال نسبت به این ائتلاف انتقاداتی وجود دارد از جمله آنکه پایگاه اجتماعی ائتلاف که البته نزدیک به اصلاح طلبان هستند قائل به این هستند که این ائتلاف به اهدافی که وعده دسترسی به آن را داده بود نرسید...
اتفاقا رسیدیم، دولتی که امروز تشکیل شده، وزرا، استاندارانی که در مصدر کار هستند، فرمانداران و بخشداران، مدیران کلی که هستند، مجموعه اینها از همین مجموعه ائتلاف هستند و ما نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. آقای علی ربیعی وزیر دولت کنونی اصلاحطلب است یا خیر؟ آقای عباس آخوندی، بیژن نامدار زنگنه، سیدحسن هاشمی، حجتی اصلاحطلب هستند یا اصولگرا؟...
* آقای نعمتی ما شما را در مقایسه با خیلی از نمایندگان به عنوان یک نماینده فعال در شبکههای اجتماعی می شناسیم، اینکه میگوییم گفته میشود لیست امید موفق نبوده، به این دلیل است که نارضایتی عمومی در پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان و کسانی که به این فهرست و تکرار آقای خاتمی رأی دادند، دیده میشود و الان نارضایتی عمومی سبب شده که این تفکر ایجاد شود که راهی که ائتلاف رفت اشتباه است و ضرورتی ندارد که آن را تکرار کرد.
قبول دارم که یک نارضایتی عمومی وجود دارد اما این نارضایتی عمومی نباید صفر تا یکی نگاه کنیم، باید صفر تا صدی نگاه کنیم. نمیشود بگوییم سیاه است یا سفید. توفیقاتی که وجود داشته کنار هم بگذارید ایراداتی که وجود داشته را هم قبول داریم و باید آنها را رفع کنیم. اینکه فرض کنید در دولت یا مجلس مثلاً بهروز نعمتی حضور داشته باشد خوب است یا آقای رسایی ؟ اگر در دولت فرض کنیم آقای حسینی وزیر ارشاد باشد خوب است یا همین آقای صالحی؟
* فرق زیادی داشته؟ خروجی وزیر این دولت هم شده است عدم ایستادگی در برابر صدور مجوز اکران فیلم «من عصبانی نیستم».
این موضوع در حال پیگیری است تا مشکلش حل شود. اما در گذشته جلوی خیلی از فیلمها گرفته می شد و هیچ بحثی هم درباره آن نبود. بالاخره یک سری تندرویها در قالب ائتلاف وجود دارد که اصلاً تفکر شما را قبول ندارد، اصلاً بارها شما را تا حتی پای ریشه کنی کامل هم برده است. خب اگر بدنه اجتماعی می پذیرند که آنها دوباره به مجلس بازگردند ما با کمال میل کنار میرویم.
* یکی از توقعات پایگاه اجتماعی لیست امید تشکیل مجلس و دولتی برای تلطیف روابط با حاکمیت بود که بخشی از آن محقق شده بخشی محقق نشده است. اما یکی از مهمترین توقعات حلوفصل جریانات سال 88 بود که هنوز محقق نشده است. اگر شما و یا آقای لاریجانی بهعنوان یک همپیمان پذیرفتید در این ائتلاف حضور داشته باشید چرا در این موضوع نقش سازندهای ایفا نکرده اید. اما بر عکس به نمایندگی از جریان تندرو آقای ذوالنور پیگیر این مسئله و رفع حصر هستند.
برخلاف آن چیزی که گفته می شود در ارتباط با مسئله حصر یک نوع بی تفاوتی در این مجلس وجود دارد باید بگویم برعکس اتفاقا در همین فاصله اتفاقات خوبی در این مجلس افتاده است. همین که کمیتهای برای پیگیری حصر تشکیل شده است. چرا قبلا چنین کمیته ای تشکیل نمیشد؟ جریانات سیاسی یا افراد سیاسی دنبال این نیستند که بگویند «من آنم که رستم بود پهلوان»، هر کسی نقش خود را بازی میکند. اینها موضوعات کلیدی و اساسی است. فردی را داریم که مصاحبه میکند که ما پیگیر حصر هستیم. ممنون، اما در عمل چه گامهایی برداشتید؟ آیا صرف ملاقات آقای ذوالنور با آقای کروبی کافی است؟ حصر رفع شد؟ معتقدم نامهای که آقای کروبی نوشت، حتما بخشی از آن ناشی از انتقال بیانات آقای ذوالنور است. متن آن نامه نشان می داد که ایشان تحریک شده است. موضوع رفع حصر داشت به خوبی پیش میرفت. یک نفر مشخص شده بود برای ارتباطات میان دو طرف. فقط و فقط یک نفر تا برود و وظیفهاش تا رفع کامل حصر انجام دهند. هم از طرف کمیته و هم از طرف بعضی از مجموعهها، کارش هم خوب پیش رفته بود و تقریبا همه برای رفع حصر به نتیجه رسیده بودند اما ناگهان آن ملاقات انجام شد و همه چیز به هم ریخت.
چرا از این طرف تحلیل نمیکنید؟ چرا تا قبل از رفتن این آقا به ملاقات همه چیز خوب پیش میرفت اما بعد از ان همه چیز به هم ریخت؟
* این روایت دست اولی است که میگویید، که کمیتهای تشکیل شده و این کمیته نفری را تعیین کرده، میشود بیشتر توضیح دهید؟
یک کمیتهای در سطح بالای کشور تشکیل شده که این مسئله را حل کند.
* از مجلس نمایندگانی دارد؟
اصلاً این موضوع بالاتر از مجلس و دولت است.
* و این کمیته فردی را انتخاب کرده برای تحقق رفع حصر؟
بله و این کار داشت انجام میشد
* نماینده کمیته با آقای موسوی و کروبی هم دیدارداشت ؟
با آقای کروبی یک فرد مشخص شد و با آقای موسوی فرد دیگری.
* هدف این دیدار چه بود؟ راضی کردن موسوی و کروبی به پذیرش مناسبات حاکم بر کشور پس از حصر؟
بالاخره موضوعات مختلفی بوده در این زمینه. فقط بحث یک موضوع نیست که فرض کنید که اگر بیرون آمدند چنین شود یا چنان. کدورتیهایی وجود دارد، گلهمندیهایی وجود دارد، و نگرانیهایی از دو طرف وجود دارد که باید رفع میشد. این کار داشت انجام میشد. یک دفعه موضوع به هم ریخت. این مسائل قابل تأمل است.
* خب گویا تمایل ندارید بیشتر از این به جزییات بپردازید بگذریم. تحلیل شما از رفتارهای اخیر آقای احمدینژاد چیست؟
آقای احمدینژاد تمام شده است. اما ایشان میخواهد با این حرکات در پازل قدرت بماند، و به نوعی خود را در موقعیت تثبیت کند و یا رهبری یک اپوزیسیون را برعهده بگیرد. ولی به اعتقاد من خیلی اهمیت ندارد.
* به نظر می رسد که آقای احمدی نژاد به نوعی آینده سیاسی برادران لاریجانی هدف قرار داده است...
فکر میکنم باید بین بحث آقای علی لاریجانی با موضوع مثلاً لاریجانیها تمایز قائل شد.
* یعنی به طور مشخص بین آقای علی لاریجانی و صادق لاریجانی باید تفاوت قایل شویم؟
هرکسی مسئول کارهای خودش است. ممکن است من یک تفکری داشته باشم برادرم تفکر دیگری. آقای علی لاریجانی در چند سالی که رئیس مجلس بوده خوب رفتار کرده و نگاهش صد درصد ملی بوده و اصلاً موضوع اعتدال را آقای لاریجانی اول بار در این کشور مطرح کرد که همه نیروها باید بیایند و برای اعتلای کشور تلاش کنند. بعد هم به مقابله با صفبندیهایی که اتحاد ملی را به خطر می انداخت پرداخت.
* نوع رفتار آقای احمدینژاد انگار بیش از آنکه تبلیغ گفتمان یک جریان سیاسی باشد، یک نوع درگیری و تقابل شخصی است. آیا این تقابل و وزنکشی منجر به حذف لاریجانی یا لاریجانیها میشود یا به سمت منزوی یا حذف شدن آقای احمدینژاد میشود؟
موضوع آقای احمدینژاد یک موضوع تمام شدهای است و ایشان آن توان را ندارد که آسیبی به افراد بزند، چه آقای علی لاریجانی یا آقای صادق لاریجانی باشد. اینها بیشتر به نظر میرسد موضوعات شخصی است. آقای احمدینژاد اولین بارش نیست که این کارها را میکند، آن یکشنبه سیاه را بخاطر دارید که فیلمی را آورد و پخش کرد، از آن زمان یک زاویهای با لاریجانی ها به وجود آورد که همچنان هم ادامه دارد.
* آقای احمدینژاد گفته که آقای لاریجانی میخواهند در سال 1400 کاندید شوند و ما را سد راه خود میدانند، آیا آقای لاریجانی ایشان را سد راه خود میدانند؟ آیا ایشان برای آقای لاریجانی یک دغدغه است؟
آقای لاریجانی اصلاً به احمدی نژاد فکر هم نمیکند.
* چرا حاکمیت به سمت برخورد با احمدی نژاد نمیرود، آیا آتویی دست این جریان دارد یا مصلحتی در بین است؟
آقای اژهای گفته بود که به دنبال جمعبندی مطالب هستند.
* دی ماه سال گذشته شاهد اعتراضاتی بودیم فارغ از اینکه ممکن است عوامل خارجی در این اعتراضات نقش داشتند و به دنبال سو استفاده از اعتراضات مردم و منحرف کردن آن بودند، اما بسیاری بر این امر تاکید کردند که اعتراضات اصلی به حق بوده است. ریشه این اعتراضات را در چه میبینید و چرا این اعتراضات به این گستردگی شکل گرفت؟
موضوع اعتراضات جنبههای مختلفی دارد، اگر پازلهای مختلف را کنار هم بگذاریم به نتیجه میرسیم. اینکه مثلاً از مشهد شروع شد. این یک سوال جدی است که هنوز در ذهن سیاسیون وجود دارد که چرا از آنجا این اتفاق آغاز شد. اینکه این موضع بعداً به نوعی کانالیزه شد در بحث موضوعات نارضایتیهای اقتصادی و اشتغال، این هم یک جنبه دیگر آن است. در این موضوع سه دسته افراد حضور داشتند؛ یک عده افرادی که روی مسائل معیشتی بحث داشتند که همان روزهای اول آزاد شدند، ظرف مثلاً 24 ساعت که جمعیت قابل ملاحظهای هم داشتند و نسبت به اوضاع اقتصادی کشور نگرانیهایی داشتند و این نگرانیها به حق هم هست اما اینکه باید به خیابانها کشیده میشد، به نظر من نه. در این زمینه وزارت کشور باید تدبیر میکرد، موضوعات اجتماعی را باید قبل از اینکه این اتفاقات رخ دهد حرفهای مردم را میشنید و به دولت منتقل میکرد. بخش دیگر معترضان کسانی بودند که تحت تاثیر مجموعه ای قرار گرفتند که عددشان نصف عدد اولیها بودند که سریع تعیین تکلیف شدند. اما یک عده بودند که اغراض سیاسی داشتند که هم اطلاعات سپاه، هم وزارت اطلاعات و قوه قضاییه دنبال این موضوع هست که همه چیز مشخص شود.
هر کدام از اینها یک مقولهای است که باید رویش کار شود و بخش پر رنگ آن که مسائل معیشتی است هم دولت و هم مجلس باید کمک کنند که این مشکلات حل شود.
* در آن اعتراضات انتقاداتی نسبت به عملکرد دولت در حوزه اقتصادی و معیشتی مطرح شد. چقدر این انتقادات را به حق و به جا می دانید.
بدون تعارف دولت در زمینه اقتصادی ضعیف عمل کرده است. یعنی تیم اقتصادی دولت را در بروز اعترضات مقصر میدانم. تیم اقتصادی دولت تیم هم گون و همگنی نیست. اعتقادم این است که در تیم اقتصادی دولت یک نفر باید حرف اول و آخر را بزند، آن فرد رئیسکل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد یا معاون اقتصادی رئیسجمهور است هرکسی که هست، اگر قرار است در مجموعه موضوع تورم اتفاقاتی بیفتند یک نفر باید حرف بزند، در مورد رونق اقتصادی، مشکل ارز و موارد متعدد یک نفر باید حرف بزند. این همگنی و هماهنگی وجود ندارد.
* این ایراد آنقدر بزرگ است که شما بهعنوان نماینده مجلس میدانید و ما هم بهعنوان خبرنگار و حتی مردم عادی هم آن را میدانند اما چرا اقدامی در این زمینه صورت نمیگیرد. چرا تلاشی نشده که این مسئله را اصلاح کند، دولت تلاشی نکرده، مجلس چرا اقدامی نمیکند؟
مجلس که هم در جلسات مشترک و هم در جلسات فردی این موضوعات را منتقل کرده به دولت.
* این اصلاح روش در تیم اقتصادی باید از دولت یازدهم آغاز می شد اما در دولت دوازدهم هیچ تغییری نکرده است. چرا؟
اعتقاد ما بر این است که رئیس دولتی که رأی از مردم گرفته باید خودش تصمیم بگیرد. ما جاهایی نقد داریم، من بهعنوان حامی رئیسجمهور از ایشان سوال کردم که تکلیف ارز را مشخص کند. متولی سوال من بودم و هنوزم هستم. در موضوعات مختلف هم همینطور بر همین اساس هم شاهد آن هستیم که موج تذکرات، سوال و استیضاحها به راه افتاده است. یقین بدانید مجلس در بعد نظارتی برای اصلاح عملکردها در حوزه اقتصادی کوتاه نخواهد آمد.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید