کد خبر: 166773
|
۱۳۹۷/۰۲/۰۵ ۱۱:۵۹:۰۰
| |

توضیحات مجید انصاری درباره بیانیه دی‌ماه مجمع روحانیون مبارز؛

مردم یکبار دیگر بیانیه را بخوانند/ عده‌ای تصور می‌کردند مردم پس از اعتراضات دی‌ماه به سوی آن‌ها می‌روند/ مردم حافظه‌شان را از دست نداده‌اند

مجید انصاری گفت: از مردم خواهش می‌کنم یک بار دیگر آن بیانیه (دی ماه مجمع روحانیون) را بخوانند. اگر باز بخوانند می‌بینند که ما از حقوق اساسی مردم دفاع کرده‌ایم.

مردم یکبار دیگر بیانیه را بخوانند/ عده‌ای تصور می‌کردند مردم پس از اعتراضات دی‌ماه به سوی آن‌ها می‌روند/ مردم حافظه‌شان را از دست نداده‌اند
کد خبر: 166773
|
۱۳۹۷/۰۲/۰۵ ۱۱:۵۹:۰۰

اعتمادآنلاین| مجید انصاری به مناسبت سی‌امین سالگرد تاسیس مجمع روحانیون مبارز گفتگویی داشته که مهم‌‌ترین بخش‌های آن در ادامه می‌آید:

وی در این گفت و گو با اشاره به حوادث دی ماه 96 توضیح داد: «ما در بیانیه مجمع روحانیون مبارز ابتدا به حق قانونی و مشروع اعتراض به حکومت اشاره کردیم. سپس گفتیم دولت هم به خواسته های مشروع مردم عمل کند و یا صادقانه موانع را با مردم در میان بگذارد. در سومین بخش هم گفتیم مردم هم مراقب باشند تخریبی صورت نگیرد. نهایتا هم به این اشاره کردیم دشمنان اعتراضات مردم را به نفع خود مصادره نکنند. اما همین بیانیه کافی بود تا زخم خوردگان از اصلاحات همه با هم متحد شوند تا انتقام خود را از آن بگیرند.»

برای ورود به بحث، دو قرائت در قبال اسلام از جانب امام خمینی (ره) مطرح شده بود؛ یکی قرائت «اسلام ناب محمدی» و دیگری «اسلام آمریکایی». واژه ای که «سید قطب» پیشتر از آن سخن به میان آورده بود. ایشان در این خصوص می گوید: «اسلامی را که آمریکا و همپیمانانش برای شرق می‌خواهند، آن اسلامی نیست که در مقابل استعمار و طاغوت مقاومت کند، بلکه از دیدگاه آنان اسلامی خوب است که فقط در مقابل کمونیسم قیام نماید و آن را برنتابد» تاکید امام خمینی بر این عبارت و پیشینه تاریخی آن این تصور را به وجود می آورد که اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام کاپیتالیست و سرمایه داری مطرح می شود.

بیان عباراتی مانند انقلاب مستضعفین از جانبی و حکومت های عربی منطقه را متصف به صفاتی مانند اسلام نکبت و ذلت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه‌ها نیز از جانب دیگر این تصور را تقویت می کند. حال «مجمع روحانیون مبارز» در اجازه نامه خود از امام خمینی، مهمترین هدف خود را حرکت و حمایت از اسلام ناب محمد بر می شمرد.

*برخی از فقها در باب حضور زنان در اجتماع بر اساس برخی ظواهر روایات مخالفت های جدی می کردند، از شاغل شدن آن ها گرفته تا رای دادنشان. اما امام با نوع نگاه امروزین فقهی این مسئله را مطرح می کنند که زنان از حیث مسئولیت های سیاسی و اجتماعی کاملا با هم برابر هستند و هیچ فرقی از نظر مسئولیت الهی و شخصیت فردی ندارند. اما به مقتضی وضعیت جسمانی دارای محدودیت هایی می شوند که امری طبیعی نیز هست. ولی این محدودیت های نباید موجب محرومیت بشود. به همین دلیل امام خمینی نظرات متفاوتی با فقهای پیش از خود در این زمینه نیز ارائه داده اند.

*درست است که مجمع روحانیون مبارز بر اسلام ناب و بر مبانی فقه سیاسی امام تکیه دارد اما علت تشکیل مجمع صرفا این نبوده، به صورتی که تعدادی در جامعه روحانیت مبارز هم همین مبانی فکری و اعتقادی را داشته اند و دارند. باید گفت یک سری علل سیاسی باعث انشعاب شد که بی شک علل دیدگاهی نیز آن را قوت می بخشید یا حتی از اخلافات اندیشه ای نشات می گرفت. مثلا در امور اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و... اختلاف دیدگاهی موجود بود و اختلافات ریشه در طرز تلقی طرفین از تفقه نیز داشت، اما آنچه که باعث ظهور و بروز این مسئله شد اختلافات به وجود آمده برای تعیین لیست انتخاباتی بود.

*در انتخابات دور سوم مجلس شورای اسلامی، سلیقه برخی از افراد تصمیم گیر در جامعه روحانیت مبارز بود که افراد خاصی را با دیدگاه سیاسی و اجتماعی خاص برمی تابید و می خواست برای کاندیداتوری مطرح کند. اما مجمع روحانیون مبارز می گفت که باید افراد روشنفکرتری وارد میدان شوند و عرصه باید بازتر باشد و برای فعالیت های سیاسی هر روز فضا را تنگ تر نکنیم و دایره خودی و غیر خود را محدودتر نسازیم. همین مسئله نیز منجر شد که برخی از اعضای اصلی جامعه روحانیت مبارز از جمله آقایان کروبی، خاتمی، توسلی، امام جمارانی، موسوی خوئینی ها و... تصمیم گرفتند که تشکل روحانی دیگری ایجاد کنند و اندیشه های متفاوت خود را پیش ببرند. اندیشه های متفاوتی در حوزه هایی مانند سیاست، نگاه به دنیا، اقتصاد و...

*(انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز) سیاسی بوده است، اما اختلافات سیاسی زاده اختلافات در اندیشه هاست. یعنی پشت این انشعاب سیاسی، منشع اندیشه ای وجود داشته است.

*آن زمان این نتیجه حاصل شد اموالی که به صورت نامشرع به دست آمده است مصادره شده و در اختیار دولت قرار گیرد. با اینکه من مدعی نیستم همه این مصادره ها درست بود اما این سخن را می توانم مطرح کنم که این رویکرد، یک رویکرد عدالت محورانه بود. در حوزه قوه مجریه نیز برنامه دولت مهندس موسوی این بود که ارزاق مردم را سهمیه بندی کند و با کوپن ها، حداقلی را برای همه مردم تامین سازد. عده ای با این مخالف بودند و می گفتند دولت چون کوپن تقسیم کرده کمونیست شده است. حتی می نوشتند «کوپنیست = کمونیست» و دولت را به واردی از این دست متهم می کردند. این در حالی نمود می یافت که بحث اداره جامعه در زمان جنگ در زمان جنگ مطرح بود نه رویکرد جامع اقتصادی. مجمع روحانیون هم در آن مقطع از این سیاست و دولت آقای مهندس موسوی حمایت می کرد. ولی هرگز این حمایت به این معنا نیست که تا ابد ما کشور را بخواهیم با کوپن اداره کنیم یا به بخش خصوصی اجازه ندهیم که پا به میدان بگذارد و صرفا دولت را موظف اداره اقتصاد جامعه بدانیم.

* اوضاع فرق کرده است، ما معتقدیم در شرایط عادی دولت تاجر، سرمایه گذار و صنعتگر خوب نیست. باید در این حوزه های مختلف اقتصادی و صنعتی کار را به مردم واگذر کند. اما در همین شرایط نیز معتقد هستیم که باید جلوی رانت ها گرفته شود، نور چشمی ها در سیستم نباشند و... حال اگر بپرسید که اندیشه های ما تغییر کرده است یا خیر باید بگویم که اصول همان است، مانند تلاش برای عدالت و مبارزه با فساد و تبعیض، اما در مصداق تفاوت هایی دارد، حتی شاید تفاوت های چشم گیر اما اصول همان چیزهایی هست که بود. خلاصه کلام من و نظر مجمع روحانیون مبارز این است که نسخه های اداره کشور با شرایط متفاوت، متفاوت خواهد بود. بی شک اگر روزی دوباره اوضاع مانند دهه شصت شود، ما هم همان جنس نسخه ها را پیشنهاد می دهیم اما امروز شاهد شرایط جنگی نیستیم.

*مطلقا نظر ما در رابطه با مسائل اجتماعی و حق مردم و نقش مردم نه تنها تغییر نکرده بلکه مستحکم تر نیز شده است.

*از دید ما جمهوری یعنی رای و اراده مردم و اسلامی احکامی هستند که بر این اساس اجرا می شوند. هر کدام از این دو پایه نیز سست شود نظام آسیب دیده است. پس اگر کسی حق مردم را در انتخاب تضعیف کند، قبل از آسیب به مردم یا هر کس و چیز دیگر به خود اسلام ضربه زده است. این روش نه یک روش ابداعی، بلکه از پیامبر و حضرت علی تا عصر حاضر و نظر امام خمینی و انقلاب ما بر همین استوار بود و امام خمینی همین را به رفراندوم گذاشت. اینجاست که ما اختلاف جدی با برخی جریان های راست و اصولگرا داریم که محدودیت های فراقانونی و فراقانون اساسی را در مسیر انتخابات های مختلف تحمیل کرده اند، همین را انحراف از راه امام، انقلاب و اسلام می دانیم.

*از بدو تاسیس مجمع که در سال 67 بوده تا امروز ما همیشه از حق مردم، آزادی ها، حق انتخابات آزاد و... دفاع کردیم و اگر اعتراضی هم داشتیم در زمانی بوده که این موارد نقض شده اند. اتفاقا از همین رهگذر بر اعضای مجمع محدودیت هایی تحمیل شده اما هیچ کدام حاضر نشدیم از حقوق مردم عقب نشینی کنیم.

* ما در دفاع از اندیشه اصلاح طلبی و دفاع از حقوق مردم همیشه ایستاده ایم و هزینه اش را پرداخت کردیم و هنوز هم هزینه های زیادی را سران مجمع، مانند حاج آقای خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی ها می پردازند. ما معتقدیم در همین چهارچوب ولایت فقیه نیز حقوق و آزادی های مردم قابل تضمین است.

*ما نسبت به برخی از قرائت ها درباره ولایت فقیه که جدیدا مطرح می شود نیز منتقد هستیم. ما می گوییم بسیاری از این حرفهای جدید بیش از حمایت ولایت فقیه، تخریب آن است. تفاسیر و قرائت هایی که ولایت فقیه را فراقانونی، در جلوی تصمیمات ملت، فوق قانون اساسی و... معرفی می کند نه خواست امام بوده و نه خواست مردم در همه پرسی جمهوری اسلامی. خود ولی فقیه، رهبر معظم انقلاب هم مخالف آن است و رسما می گوید این حرف ها را نزنید و از من انتقاد کنید. با این شرایط می بینیم که گاهی کسی مثلا در سخنرانی، نقدی نه به رهبری، که به یکی از نهادهای زیرمجموعه ایشان کرده است و به همین واسطه در انتخابات ها رد صلاحیت می شود یا مورد تعقیب قضائی قرار می گیرد. این تفسیر بیشتر به ولایت فقیه لطمه می زند. برخی نهادها نیز برای قدرت طلبی خود سپر ولایت فقیه را پیش روی خود گرفته اند و صرفا دارند از این عنوان سوء استفاده می کنند. ما معتقد هستیم همه این موارد هم به اسلام، هم به ولایت فقیه و هم به جمهوری اسلامی آسیب می زند.

*معترضین به حرف ما و به بیانیه مجمع روحانیون مبارز (در اعتراضات دی ماه) دقت کافی را نداشتند. البته انگیزه سیاسی شیطنت آمیزی نیز در این میان وجود داشت. ما در بیانیه مان سه مطلب را ذکر کردیم. مطلب اول تاکید ما بود بر حق انتقاد و اعتراض از سوی شهروندان. در قسمت دوم هم تاکید کردیم که مسئولان نظام باید گوش شنوا داشته باشند و اعتراضات مردم را بپذیرند و اقدام کنند برای عمل به آن صحبت ها. با افراد یا نهادهایی که باعث در تنگنا قرار گرفتن مردم شده اند نیز برخورد شود. در بخش سوم هم گفته ایم جریان اعتراضی و مردم دقت کنند در شرایط اینگونه ای دشمنان درصدد سوء استفاده بر می آیند و بر موج اعتراضات به حق مردم می نشینند و اقدامات ساختارشکنانه ای می کنند برای انحراف اعتراضات مردم. به صورتی که در سال 88 هم همین اتفاق افتاد.

*در سال 88 بی شک چندین میلیون نفر آدمی که به خیابان آمدند و فقط در تهران بیش از دو و نیم میلیون نفر بودند، نه برانداز بودند و ساختارشکن. خواسته به حقی داشتند و بیان می کردند. اما پس از مدتی جریانی مرموز وارد میدان شد و دست به انحراف جریان زد. شروع کردند شعارهای ساختارشکن دادند. البته هنوز کسی بررسی نکرده است که منبع این جریان چه افرادی بودند. مردم ایران به امام حسین(ع) احترام می گذارند اما یک سری اقدامات تخریبی صورت گرفت که آن جریان زلال را متهم کنند و بر پایه آن اتهام، فضا را مساعد کردند که برخوردهای تندی را با افراد سالم جریان انجام دهند. انسان های شریف و پیراست، چه دانشگاهی و چه حوزوی برخوردهایی را دیدند که از ساحت آن ها به واقع دور بود.

*ما با توجه به تجربه (سال 88) خواستیم بگوییم (به معترضان دی ماه 96) مراقب باشند دشمنان جریان موجود با رخنه میانشان فضا را آلوده نکنند. نهایتا هم اشاره کردیم که کشورهایی مانند امریکا و اسرائیل و رسانه های بیگانه صادق نیستند. چون همزمان با حمایت از اعتراضات درصدد نابودسازی برجام بودند و می خواستند تحریم های جدید بر دولت و مردم ایران وضع کنند. این حرف های ما در بیانیه دقت نشد و اتفاقا آن جریان شیطنت گری که اشاره کردم، جریان ضدانقلاب، منافق و در کل همه کسانی که از اصلاحات لطمه خورده بودند دست به دست هم دادند که به شکلی چهره اصلاحات را در این فرصت مخدوش کنند و تصور می کردند پس از این اتفاق مردم به سراغ آن ها می روند. اما نمی دانند مردم هرگز پیشینه آن ها را فراموش نمی کنند. مردم هرگز فسادهای گذشته حکومت سابق، مجاهدین خلق و سایر گروه های معاند ملت ایران را فراموش نکرده و نخواهند کرد.

*از مردم خواهش می کنم یک بار دیگر آن بیانیه (دی ماه مجمع روحانیون) را بخوانند. اگر باز بخوانند می بینند که ما از حقوق اساسی مردم دفاع کرده ایم. حتی گفته ایم اگر مردم از سر غلیان احساسات و یا تحریک بیرونی عملی انجام دادند که موجب تخریبی شد، باز اولویت را بر حقوق مردم بگذارید. لذا تاکید می کنم ما همچنان بر همان میثاقی که با مردم بستیم هستیم. آقای خاتمی هنوز با همان مشی نجیبانه و مردم سالارانه خود به عنوان رییس مجمع در مسیر مردم گام بر می داریم و بر خط امام تاکید می کنیم.

منبع: جماران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها