چرا ابراهیم رئیسی ناراحت است؟
گویا سید ابراهیم رئیسی خیلی ناراحت است. هم لعن و نفرین میکند و هم تحمل دیدن رقیب انتخاباتی خود را ندارد. حتی صبر این را هم نداشت که بهعنوان تولیت آستان مقدس امام رضا(ع) پذیرای رئیسجمهوری بهعنوان میهمان رسمی باشد.
اعتمادآنلاین| مهدی روزبهانی- چرا اینقدر رئیسی ناراحت و عصبانی است؟ آیا واقعاً حضور روحانی باعث ناکامی این سید روحانی دررسیدن به کرسی ریاست جمهوری شد؟ شاید بتوان گفت که رئیسی به پیروزی روحانی کمک کرده است اما نمیتوان علت شکست رئیسی را حضور روحانی دانست. تفاوت اساسی روحانی و رئیسی در زاویه دیدشان به افکار عمومی برای پیشبرد سیاستهایشان است. این دو روحانی هر دو افکار عمومی را معتبر نمیدانند. یعنی قبول ندارند که خواست مردم اساس تصمیمگیریها را تشکیل میدهد. اما حسن روحانی آنگونه که نشان داده تلاش میکند به افکار عمومی احترام بگذارد و به آن پرخاش نکند. روحانی در مراکز مهم تصمیمگیری در مواجه با مشکلات مختلف، این مسئله را بهخوبی نشان داده است.
برای مثال آنچنانکه شنیده میشود حسن روحانی برخلاف خواست مردم، مخالف فیلتر تلگرام نیست اما میداند که این موضوع برای افکار عمومی حساسیت دارد ازاینرو تأکید میکند که «افکار عمومی را باید قانع کرد.» روحانی به اقناع در سیاست و اقتداری که همراه با احترام باشد توجه میکند. هرچند که این شیوه برای مدتی جوابگوست و بعد از چندی رنگ میبازد اما بهتر از این است که در مرحله اول مورد نفرت افکار عمومی قرار بگیرد.
اما سید ابراهیم رئیسی نهتنها افکار عمومی را معتبر نمیداند بلکه آن را نیز محترم نمیشمارد. او تنها یکبار جرئت قرار گرفتن در قضاوت افکار عمومی را پیداکرده است و انتظار داشته بدون توجه به انتظارات و خواستههای روز ملت ایران، بخش قابلتوجهی برای او هورا بکشند و به او رأی پیروزی بدهند. جامعه امروز ایران در هر موضوعی که عقبمانده باشد در تشخیص احترام به خود عقب که نمانده، پیشرفت هم کرده است.
در این انتخابات و در هر انتخابات دیگری اگر رئیسی حتی تنها و بدون رقیب هم باشد، با این نوع مواجهه با افکار عمومی اقبالی ندارد. نهتنها رئیسی، هیچ سیاستمداری اقبالی ندارد. کسی که برای نوع فکر و نگاه دیگران احترام قائل نیست در مرحله اول برای شخصیت سیاسی خود احترام قائل نشده است. او قبل از شروع پیروزی محکوم به شکست است.
رئیسی بدون توجه به خواست و انتظارات مردم، برای شروع، جمعی از شکستخوردگان سیاسی را گرد خود جمع کرد و هنوز بر کرسی ریاست تکیه نزده، مدعی بود همانگونه که ما هستیم باید پذیرفته و پیروز شود. نهایت انعطافش در مقابل خواست مردم یک عکس یادگاری با سلبریتی بود که بدتر به تخریب چهره مذهبیاش هم انجامید. آنکه صدای مردم را نمیشود بهتر است که در سمتهای انتصابی فعالیت کند.
اما رئیسی این را نمیدانست که حضور خودش با این نوع نگاه به افکار عمومی، کمک شایانی به پیروزی حسن روحانی میکند. شاید اگر بهجای رئیسی سیاستمدار مردمدارتری حضور داشت، روحانی نمیتوانست در انتخابات پیروز شود. حضور سیاستمداری که برای افکار و خواست مردم احترامی قائل نیست در انتخابات عامل پیروزی شخصی همچون حسن روحانی شد که برای پیشبرد سیاستهای خود رسماً میگوید باید مردم را قانع کنیم. این سخن یک سیاستمدار دموکرات و آزادیخواه نیست این تنها سخن یک سیاستمداری است که میخواهد از افکار عمومی پلی برای بقای خود بسازد اما با حضور سیاستمداران تند او همیشه پیروز است.
رئیسی به اشتباه فکر میکند که حسن روحانی با چند جمله در مناظرهها و ایام تبلیغات او را شکست داده است. اگر سیاستمداری قرار است با چند جمله تبلیغی و تخریبی شکست بخورد بهتر است در خانه خود بماند چون در سیاست برای کسی فرش قرمز پهن نکردهاند. رئیسی قبل از هر رقابتی در مقابل افکار عمومی، از خودش شکستخورده است. همین لعن و نفرینها و کم تابیها هم نشان میدهد که احتمالاً بیش از همه از خودش عصبانی است از خود مدعی و پرخاشگری که نتوانست رقیب را شکست دهد. او همچنان پرخاش میکند و متوجه نیست کمتابی او در مقابل منتخب مردم، توهین و پرخاش به مردم است. احتمالاً هنوز فکر میکند چون روحانی هست او شکستخورده است پس ترجیح میدهد وقتی روحانی در مشهد است به تهران بیاید. به آقای رئیسی توصیه میکنم خود را با مردم برابر بدانند و به هموطنان خود احترام بگذارند و با مردم باشند. در تاریخ این سرزمین هرکسی با مردم و برای مردم تلاش کرد حتی اگر به رئیسجمهوری هم نرسید اما با نام نیک از دنیا رفت.
دیدگاه تان را بنویسید