کد خبر: 188455
|
۱۳۹۷/۰۲/۱۹ ۰۹:۵۴:۰۰
| |

محمود صادقی نماینده تهران، عضو فراکسیون امید

ترسو نیستم / تسلیم خط‌قرمزهای مصنوعی مرسوم نشده‌ام/ سعی می‌کنم با مطهری هم‌افزایی داشته باشم

محمود صادقی نماینده تهران، عضو فراکسیون امید گفت: جدای از ابعاد سیاسی آن‌که بیشتر پررنگ شده، از بعد تخصصی و قوانینی که تصویب‌شده هم به همان جهت هم‌زمانی با دولت هم‌سو مکمل هم شده‌اند. دیگر اینکه یک مجلس با ترکیب اکثریت قاطع اصلاح‌طلبی بوده و به نظرم موفق‌ترین مجلس، مجلس ششم بوده است.

ترسو نیستم / تسلیم خط‌قرمزهای مصنوعی مرسوم نشده‌ام/ سعی می‌کنم با مطهری هم‌افزایی داشته باشم
کد خبر: 188455
|
۱۳۹۷/۰۲/۱۹ ۰۹:۵۴:۰۰

اعتمادآنلاین| محمود صادقی نماینده تهران، عضو فراکسیون امید و رییس فراکسیون شفافیت و سلامت مجلس با گذشت نیمی از مجلس دهم بی‌شک یکی از حاشیه‌سازترین و جسورترین نمایندگان مجلس بوده است. بی‌باکی را شاخصه خود می‌داند و ضعف مدیریتی را موجب انفعال فراکسیون امید بر می‌شمارد. با وجود دفاع تمام قد از نتیجه انتخابات شورای شهر اما قبول دارد که بهتر بود شورای سیاستگذاری راهکار مجلس را برای شورای شهر هم به کار نمی‌برد. تاکید می‌کند که در شرایط کنونی صلاح نمی‌بیند که فهرست اسامی فراکسیون امید منتشر شود.

آقای صادقی یکی از انتقاداتی که درباره شما مطرح می‌شود این موضوع است که با فراکسیون امید همراهی کمی دارید. به واقع چقدر با فراکسیون همراه هستید؟ موضع‌گیری شما به‌هرحال در برخی مواقع رادیکال‌تر و جلوتر از فراکسیون است. آیا در فراکسیون نسبت به عملکرد شما انتقاد نمی‌شود که چرا برخی مواقع تند موضع می‌گیرید یا برخورد می‌کنید؟

اعتراض نمی‌شود. البته همان‌طور که تعبیر کردید مواضع من متناقض با فراکسیون نیست بلکه در حقیقت من یک حیطه عمل فردی و یک حیطه عمل فراکسیونی برای خود تعریف کرده‌ام. آنجا که باید با فراکسیون هماهنگ باشم کاملا هماهنگ هستم. البته خود فراکسیون چنین توقعی ندارد که همه سرعت‌شان یکسان باشد. برخی مواقع هشدار می‌دهند آن‌هم به این دلیل است که نگران هستند مشکلی در آینده پیش آید نه برای مجموعه بلکه برای خود من.

باوجود اینکه زیاد از شما پرسیده شده اما الان بعد از گذشت نیمی از عمر مجلس دوره بعدی نماینده می‌شوید؟ چون قبلا گفتید که دیگر نمی‌خواهید نماینده شوید و همین یک دوره کفایت می‌کند؟

برحسب شرایط است. از ابتدا گفتم که یک دوره باکیفیت بهتر از 10 دوره بی‌خاصیت است.

بعضی مواقع به‌گونه‌ای عمل می‌کنید که برخی به دوران پس از نمایندگی‌تان فکر می‌کنند و برخی دیگر هم نگرانند که حتی دوره به اتمام نرسد؟

(خنده) می‌خواهم بگویم که این موضوع که گفتم دوره بعد نماینده نمی‌شوم درواقع مقصودم این است که نگاه به دور بعد را برای خودم قیدوبند نکرده‌ام و برایم مهم نیست. ممکن است که شرایط به‌گونه‌ای پیش رود که کاندیدا هم شوم اما سایه آن را بر سر خودم نینداخته‌ام که از ترس مشکلاتی که پیش می‌آید، دچار ضعف شوم.

به نظر خودتان نماینده باکیفیتی بوده‌اید؟

بهتر است این قضاوت بیرونی باشد. حقیقتا می‌خواهم بگویم که شخصا از خروجی‌های عملکردی که داشته‌ایم راضی نیستم؛ کلا و خودم. اینگونه فکر می‌کنم که مقداری دچار بی‌عملی هستیم. در خصوص آن حوزه خاص مجلس که حوزه قانونگذاری و نظارت است. در حوزه نطق، موضع‌گیری و... نسبتا فعال بوده‌ام اما در حوزه قانونگذاری آن‌طور که بایدوشاید مجموعه باهم کار نکرده‌ایم.

به تقسیم‌کار خیلی معتقد هستم و بر همین مبنا شاید بیشتر نخواسته‌ام که در حیطه دیگران مداخله کنم. اما الان بیشتر به این نتیجه رسیده‌ام که باید آچار فرانسه‌ای عمل کنم.

در این مدتی که در مجلس بوده‌اید در کدام زمینه خود را درخشان‌تر می‌دانید؟ یعنی واقعا زمانی که شب می‌خواهید بخوابید، راضی هستید؟

نه، من واقعا عذاب وجدان دارم. نگرانم چگونه می‌توانیم پاسخگوی این مقدار امیدی که مردم به ما بسته‌اند و آن هزینه معنوی که رهبر اصلاحات برای این لیست کرد باشیم؟ این‌همه هزینه و بودجه و آفتابه‌لگنی که در این شرایط عسرت و تنگناهای مردم و کشور از بیت‌المال صرف ما می‌شود چه خروجی دارد و چه مشکلی از مشکلات مردم را حل می‌کند؟ و مهم‌تر اینکه در پیشگاه خداوند و شهدا برای وفا به آن سوگندی که به قرآن خورده‌ایم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب یک سوگند شرعی و مسوولیت‌آور است، چه پاسخی داریم؟

در کدام بخش راضی هستید؟

فکر می‌کنم تا اینجای کار تسلیم خط‌قرمزهای مصنوعی مرسوم نشده‌ام. سعی کرده‌ام که از ظرفیت‌های مجلس برای بیان عقایدی که به آنها می‌رسم، ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب، خواسته‌های مردم، انتقاد و اعتراض به نابسامانی‌هایی که وجود دارد، استفاده کنم؛ به نظرم تا الان نسبتا خوب استفاده کرده‌ام.

اگر بخواهید به‌صورت مصداقی اشاره‌ کنید کجا برای‌تان جذاب‌تر بوده است، نه اینکه به هدف رسیده باشید همین‌که به آن نزدیک شده باشید؟

در آن مسیر حرکت کرده باشم...

چون ما گرفتار بی‌عملی و به تعبیری دیگر می‌توان گفت گرفتار انفعال هستیم. به‌خصوص درباره فراکسیون امید می‌توان درباره آن صحبت کرد. اما مشخصا شما در چه مواردی هدف‌گذاری‌هایی کردید و به آن نزدیک شدید و حداقل وجدان‌تان راحت بود؟

یک سری فعالیت‌های قانونگذاری داشته‌ام که خیلی هم گزارش نمی‌شود. در خود کمیسیون و صحن در مورد لوایح و طرح‌ها، ازجمله یک قانون که لایحه مبارزه با تقلب علمی بود و تکمیل آن را خودم بر عهده داشتم. اینها مواردی هستند که معمولا خیلی گزارش نمی‌شوند و موردتوجه هم قرار نمی‌گیرند. الان لایحه‌ای هست درباره قانون کپی‌رایت یا مالکیت ادبی و هنری که حوزه تخصصی خودم است، آن را گرفته‌ام و با ظرفیت‌های بیرونی دانشگاهی و انجمن علمی که هست در حال اصلاح و تکمیل آن هستم و تا اواخر اسفند تکمیل خواهد شد. این جزو کارهایی است که خیلی ماندنی خواهد بود تاثیرات درازمدت دارد.

چرا گزارش این موارد در مجلس به نسبت کنش‌های سیاسی و...

این موارد معمولا دیده نمی‌شود و بازتاب زیادی ندارد.

خودتان هم آن‌چنان برای رسانه‌ای شدن آنها علاقه‌ای ندارید.

چرا منتشر می‌شود اما دیده نمی‌شود. همچنین علاقه‌مندم که روی قانون آیین دادرسی کیفری کار کنم و معتقد بودم که باید کار دیگران باشد اما اخیرا فکر می‌کنم که باید بیشتر در این زمینه فعالیت کنم. مثلا یکی از مشکلاتی که در حال حاضر داریم در بحث حق دسترسی متهم به وکیل در پرونده‌های امنیتی تبصره ماده 48 معروف است که وکلا حتما باید از لیست قوه قضاییه انتخاب شوند و این موجب محدودیت‌های زیادی خواهد شد. همچنین بحث مرخصی زندانیان، ضابطین دادگستری و... هستند و مدام از برخی از دوستان خواسته‌ایم که این کار را انجام دهند اما اخیرا تصمیم گرفته‌ام که شخصا بیشتر فعالیت کنم و در حال تنظیم پیش‌نویس‌های آن هستم...

برداشت چنین است که شما از اقدام افرادی که قرار است مسوولیت‌هایی داشته باشند و کارهایی انجام دهند ناامید شده‌اید، درست است؟

فکر می‌کنم فراکسیون دچار یک بازی بوروکراتیک شده است؛ دوستان می‌خندند و می‌گویند برای هر کاری یک کارگروه یا یک کمیته تشکیل می‌دهیم و هرکس چیزی می‌گوید او را به آن کارگروه حواله می‌دهیم... اما پس‌ازآن خروجی این کمیته‌ها کارگروه‌ها آن‌چنان ملموس و محسوس نیست.

فراکسیون امید آن‌چنان انقلابی نیست، درست است؟

اکتیو نیست.

اکتیو نیست یا انقلابی نیست؟

می‌توان گفت که انقلابی هم نیست. خیلی تسلیم شرایط و دچار احتیاط شده‌ایم. یعنی به نظرم استراتژی آرامش را بد فهمیده‌ایم. آرامش هم می‌تواند وجود داشته باشد اما آرامش فعال نه منفعل.

سعی کرده‌اید خود را در مجلس تکثیر کنید. سلول به سلول آن چیزی که در ذهن‌تان وجود دارد و تفکرتان را در ذهن دیگر نمایندگان بکارید؟

فکر می‌کنم در مقوله مبارزه با فساد و ضرورت شفافیت این تفکر در مجلس بسیار شیوع پیدا کرده است و من از این بابت واقعا خوشحال هستم. فراکسیون شفافیت را در مجلس به وجود آورده‌ایم و تلاش کرده‌ایم که سیاسی نباشد و همه گروه‌ها در آن مشارکت داشته باشند. شما مثلا آن تبصره مربوط به حساب‌های سه قوه در لایحه بودجه 97 را در نظر بگیرید، فعالیتی که در کمیسیون تلفیق در این خصوص انجام شد (البته این تبصره آن‌چنان هم کامیاب نبود) و فردی مانند آقای امیرآبادی و افراد دیگری که سال گذشته به خاطر آن تذکر به من ایراد می‌گرفتند حالا به صحنه آمده‌اند و موضوع را دنبال کردند. روی این موضوع من دخالت مستقیم نداشتم و شاید بیشتر هم دوستان اصولگرا روی آن کار کردند، این نشان می‌دهد که این دغدغه شیوع پیدا کرده است. یا فراکسیون شفافیت به نظر من جای خود را در مجلس و بین نمایندگان باز کرده است. اصلا مقوله شفافیت و مبارزه با فساد تقریبا در حال تبدیل‌شدن به یک گفتمان در مجلس است. اخیرا هم طرح اعاده اموال نامشروع مطرح شده است.

پس هدف‌تان این است که آن را در مجلس به یک گفتمان تبدیل کنید و از مجلس آن را به جاهای دیگر منتقل کنید؟

تقریبا در مجلس اگر بیاید هم در حوزه قانونگذاری و هم در حوزه نظارت می‌تواند تبدیل به یک گفتمان عمومی شود.

یعنی نمایندگان مجلس همه واقعا دغدغه فساد را دارند یا صرفا خود را دغدغه‌مند نشان می‌دهند؟

دغدغه را دارند اما در کنار این دغدغه یک واهمه هم سنگینی می‌کند.

در خصوص مباحث مبارزه با فساد و تلاش‌هایی که می‌کنید تابه‌حال تهدیدتان نکرده‌اند؟

تهدید جدی نه. تهدیدی که قابل اعتنا باشد نبوده است.

تابه‌حال شده است که برای‌تان پیام بفرستند که تهدید باشد؛ اگر فلان کار را بکنید... یا پیغام‌وپسغام برای‌تان بفرستند؟

غیرمستقیم بوده است اما خوشبختانه به‌صورت مستقیم نه، تابه‌حال با چنین موردی مواجه نشده‌ام.

الگوی سیاسی‌تان در تاریخ معاصر کیست؟

من نمی‌خواهم خود را به کسی تشبیه کنم، از افرادی که در عرصه مجلس فعال بوده‌اند بسیاری را مدنظر دارم. معمولا نطق‌های مرحوم مدرس را مطالعه می‌کنم.

بین گفتمان مرحوم مدرس یا بین مرحوم مصدق و... خود را نزدیک به رفتار آقای مدرس در مجلس می‌دانید؟

اساسا شهید مدرس خیلی فراتر از آن است که ما بخواهیم خود را با او مقایسه کنیم. ایشان یک مجتهد تراز اول بوده‌اند. ابتدا به عنوان مجتهدتراز اول ناظر بر مجلس معرفی شده بودند. خیلی شخصیت پخته‌تر، جامع‌تر، سیاسی‌تر، سالم‌تر از امثال ما داشته است. اما به‌هرحال آن مشی، منش و روشی که داشته‌اند و شهامت و بی‌باکی در مقابل فشارها و اختناقی که در آن دوره وجود داشته است، بسیار مورد توجه بنده است.

پس خودتان را بی‌باک می‌دانید؟

من هیچ پروایی ندارم از اینکه چه اتفاقی می‌افتد. دغدغه‌ام فقط این است و همواره در قنوت‌هایم از خدا می‌خواهم به من قدرت تشخیص وظیفه و پایمردی برای انجام آن را بدهد.

بنابراین اهل ترس نیستید؟

نه به‌هیچ‌وجه.

در میان نمایندگان بعد از جمهوری اسلامی کدام نماینده به نظرتان رفتار درخشان‌تری داشته و گام موثری را در حوزه قانونگذاری و نظارت اجرای وظایف نمایندگی ایفا کرده است.

خیلی به این موضوع فکر نکرده‌ام.

حداقل در همان حوزه‌ای که برای‌تان اهمیت دارد دور از خط قرمزهای مسوولان.

مرحوم پدر خودم در یک دوره کوتاه تا شهادت‌شان در مجلس حضور داشتند، به‌هرحال روحانی بودند و گرایش‌های فقه سنتی داشتند (البته آن زمان هنوز مرزبندی نبود) اما از جسارت لازم برای بیان نظر خود برخوردار بوده است. به عنوان نمونه دو سه نطق کوتاه در مقابل بنی‌صدر داشت و آن فضا را که رییس‌جمهور بر آن سیطره زیادی داشت، ایشان جزو کسانی بود که آن هیمنه را شکست که خیلی هم بازتاب داشت. یا در دیدگاهی که در حوزه قانونگذاری داشت بدون واهمه بیان می‌کرد حتی شنیدم در مواردی که دیدگاه اجتهادی فقهی متفاوتی با مرحوم دکتر بهشتی یا آقای هاشمی داشته مثل مبحث مالکیت خصوصی بدون ملاحظه ابراز می‌کرده است. پیش از انقلاب هم در جریان مبارزات ما از نزدیک شجاعت او را دیده‌ایم؛ در اینگونه موارد الگویم پدرم بوده است.

بسیاری در فضای مجازی در مقابل واکنش‌های شما می‌گویند که محمود صادقی می‌خواهد علی مطهری شود، نظر خود شما در این باره چیست؟ این موضوع را شنیده‌اید؟

بله، این موضوع زیاد مطرح می‌شود. آقای مطهری جایگاه ویژه خود را دارد. برای من خیلی هم شخصیت قابل‌احترامی هستند. اتفاقا در مجلس نهم که حادثه شیراز برای ایشان رخ داد به همراه جمعی تحت عنوان خانواده شهدای 7 تیر به منزل ایشان رفتیم. تعدادمان هم زیاد نبود چون در همان زمان هم عده‌ای احتیاط می‌کردند. از دید من یک فرد آزاده، شجاع، ملتزم به وظایفش است اما احساس می‌کنم که از نظر سابقه تخصصی ایشان گرایش معارف و فلسفه دارند و من بیشتر ذهنیت و تخصص حقوقی دارم. ذهن و چارچوب فکری من حقوقی تربیت شده و بار حقوقی نگاه من بیشتر است اما ایشان ملاحظات مرسوم را ندارد و تصورم براین است که در بسیاری موارد ایشان فراتر از من عمل می‌کند.

دلیل این فراتر عمل کردن را از مصونیت ایشان می‌دانید یا انتصاب به خانواده شهید مطهری تاثیرگذار است؟

باید از خودشان پرسید. فکر می‌کنم ایمان و کاراکتر شخصیتی ایشان بیشتر باعث می‌شود که موضوعات را به جان می‌خرند. من به ایشان به عنوان پیشکسوت نگاه می‌کنم و سعی می‌کنم با او هم‌افزایی داشته باشم.

به نظر شما کدام مجلس بهترین مجلس بعد از انقلاب بوده است؟

مجلس اول که مجلس منحصربه‌فردی بوده از نظر سطح نیروها، کیفیت و نوع گرایش‌های مختلف، به همین دلیل به نظرم باید حساب مجلس اول را کلا جدا کرد، در واقع مجلس اول یک مجلس موسس بود و بسیاری از نهادها و ساختارها را مبتنی بر قانون اساسی پایه‌ریزی کرد. در مابقی دوره‌ها به نظرم با توجه به خروجی‌هایی که مجالس داشته‌اند مجلس ششم موفق‌ترین مجلس بوده است. جدای از ابعاد سیاسی آن‌که بیشتر پررنگ شده، از بعد تخصصی و قوانینی که تصویب‌شده هم به همان جهت هم‌زمانی با دولت هم‌سو مکمل هم شده‌اند. دیگر اینکه یک مجلس با ترکیب اکثریت قاطع اصلاح‌طلبی بوده و به نظرم موفق‌ترین مجلس، مجلس ششم بوده است.

اصولگراها فردی به نام محمدرضا باهنر را در مجلس داشتند که لابیست جریان راست بود و سر بزنگاه‌ها مجلس را بالا و پایین می‌کرد. در حال حاضر لابیست ما کیست؟ چرا بعد از دو سال و نیم که از آغاز به کار مجلس می‌گذرد، به این شکل است؟

انتظار داشتیم برخی از دوستانی که تجربه حضور چند دوره‌ای داشتند، دوستانی مانند آقای حضرتی، آقای تابش، آقای کواکبیان بتوانند چنین نقشی را ایفا کنند. البته برخی از این دوستان این کار را هم انجام می‌دهند به عنوان نمونه آقای تابش در مقاطعی این نقش را ایفا می‌کند و آقای حضرتی هم به همین شکل.

اگر قرار باشد مجلس به جایگاه اصلی خود بازگردد با همین روالی که در این 10 دوره داشته‌ایم، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که مجلس باکیفیتی داشته باشیم یا نه؟ آیا ضرورت ندارد که به سمت تخصصی شدن مجلس برویم، تخصصی شدن به این معنی که هرکسی نتواند کاندیدا شود و اگر کاندیدا شد با توجه به حوزه تحصیلی و تسلط گفتمانی خود به حوزه‌ها ورود کند. می‌بینیم که فرد پزشک است اما در کمیسیون‌هایی ورود می‌کنند که توانایی رتق‌وفتق امور آن را ندارند. چطور می‌شود مجلس را تخصصی کرد؟

پیش‌شرط اولیه آن وجود یک انتخابات رقابتی‌تر و آزادتر است؛ یعنی واقعا یک مجلس انتخابی و در یک رقابت واقعی شکل بگیرد. این بیشترین تهدیدی است که روی مجلس به عنوان یکی از سه قوه سایه انداخته و تقریبا آن را از دور خارج کرده است. این تنگ‌نظری‌هایی که در اعمال نظارت می‌شود؛ من در صحن گفته‌ام و در اینجا هم می‌گویم که با نظارت استصوابی از لحاظ نظری مشکلی ندارم و حتی موافق آن هستم. البته برخی دوستان این دیدگاه را برنمی‌تابند. موافق هستم به دلیل فلسفه‌ای که دارد و آن‌هم این است که مجلس، مجلس وابسته‌ای نباشد، مجلسی باشد که آنچه مردم در صندوق می‌اندازند، همان از صندوق بیرون بیاید. در مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی هرچند تفاسیر مختلفی می‌شود از نظارت مقرر در اصل 99 کرد اما فلسفه وجود نظارت شورای نگهبان بر انتخابات به عنوان یک نهاد ناظر بیرون از قوه مجریه این بوده است که از آرای مردم صیانت کند. من با این فلسفه به این نظارت اعتقاد دارم و اگر فرآیند انتخاب به‌گونه‌ای باشد که آزادی بیشتری برای حضور کاندیداها با گرایش‌های مختلف به وجود آید و اصطلاحا مانع مهندسی انتخابات شود، با آن موافقم.

من منحصر نمی‌کنم به این حلقه بسته اصلاح‌طلب و اصولگرا که مردم الان شعارهایی برای عبور از آنها می‌دهند. اتفاقا من با این مردم همنظر هستم ازاین‌جهت که این تبدیل به یک حلقه بسته شده است. باید طیف‌های دیگر سیاسی هم مجال ظهور و بروز داشته باشند. به فرض طیف‌های شناخته‌شده‌ای مانند ملی- مذهبی‌ها، ملیون و... حتی افرادی که خارج از این حلقه‌ها و افراد تخصصی و صنفی هستند و تعلقات حزبی خاصی ندارد، باید بیایند و رقابت کنند. اگر این اتفاق روی دهد به نظر من بطور طبیعی آن اتفاق هم می‌افتد. به‌خصوص اگر حزبی شود و حزب و اشخاص برنامه داشته باشند، برهمان اساس اگر کاندیدایی بخواهد در لیست امید قرار گیرد باید بگوید که برنامه‌اش چیست و همین‌طور به‌صرف رزومه نباید او را در لیست خود قرار دهند.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها