گزارشی از حضور سیاستمداران در توییتر
ماجرای فیلتر یک پرنده آبی
توئیتر در میان اصولگرایان نیز با استقبال روبرو شد. از رییس اسبق صداوسیما تا دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به عضویت توییتر درآمدهاند.نمایندههای مجلس خبرگان هم البته راه به توییتر باز کردهاند.
اعتمادآنلاین| «هر عملی که صلاحیت افراد را مخدوش کند، قطعا شورای نگهبان نسبت به آن عکسالعمل نشان خواهد داد.» این پاسخ عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در مواجهه با این سوال است که آیا توییتهای خلاف منافع ملی برخی نمایندگان مجلس در زمان بررسی صلاحیت آنها برای انتخابات مجلس مورد نظر شورای نگهبان قرار خواهد گرفت. البته کدخدایی به «اعتماد» گفته است که این اظهارنظر مربوط به یک نشست خبری قدیمی است که خبرنگاری در مورد متن توییتر برخی فعالان سیاسی پرسیده شده و او هم پاسخی کلی داده است. با این حال ماجرای توییتر فارغ از اینکه در جلسات بررسی صلاحیتهای فقها و حقوقدانان نگهبان مورد اعتنا قرار میگیرد یا نه همان داستان آشنای این روزهای تلگرام است. شبکهای مجازی که در زندگی و کنش سیاسی مسوولان نقش ویژهای ایفا میکند و البته در بزنگاههایی که عمدتا مقارن با استقبال مردم بود زیر تیغ فیلتر رفت. حالا 3 هزار و 264 روز از فیلتر توییتر میگذرد اما مخاطبان عادی و اشخاص حقوقی عضو آن هر روز رو به افزایش است.
8 سال ویازده ماه و 8 روز بعد
یک نشانه آبی رنگ به شکل پرنده. نماد یا نشانی که از انتخابات امریکای شمالی تا جنوب شرقی آسیا را تحت تاثیر قرار میدهد؛ اشتباه نکنید! این لوگوی یک حزب امریکایی یا محفل و گعدهای ایرانی نیست که به برد و باخت یک طیف یا چهره سیاسی کمک کند. این پرنده آبی یک شبکه اجتماعی و سرویس ارایهدهنده میکرووبلاگ است که به کاربرانش اجازه میدهد در 280 کاراکتر پیام مورد نظر را با میلیونها نفر به اشتراک بگذارید: توییتر. شبکه اجتماعی که سال 2018، 12 ساله شد. این شبکه اجتماعی که هنوز به سن نوجوانی هم نرسیده در ابتدا با شعار «چکار میکنید؟» آغاز به کار کرد که سال 2009 این شعار به «چه چیزی در حال رخ دادن است؟» تغییر ماهیت داد، درست زمانی که مخاطبانش رو به افزایش و البته در ایران هم با اقبال گستردهای مواجه شدهبود، روزهایی مقارن با هیجانات و حوادث انتخابات 1388. این اقبال ایرانی اما برای توییتر بداقبال به همراه داشت چرا که 23 خرداد 1388 (13 جون 2009) این شبکه اجتماعی با محدودیت در دسترسی مواجه شد.
درست زمانی که توییتر بر اساس آمار سایت «الکسا» چهارمین وبگاه پربازدید برای ایرانیان بود این شبکه اجتماعی هم در ایران فیلتر شد. فیلتری که قریب به 3 هزار و 264 روز از آن میگذرد.
قصه سرنوشت این پرنده پیامرسان آبی برای یک پیامرسان آبیرنگ دیگر تکرار شد. قصه توییتر در آستانه یک سالگی انتخابات 96 برای «تلگرام» رخ داد. گرچه حوادث دی ماه 96 نیز در تصمیم تصمیمگیران برای فیلترینگ بیتاثیر نبود. این مشابهت تاریخی اما این سوال را ایجاد کرد که اهمیت و جایگاه یک شبکه اجتماعی اینترنتی چقدر در کنشهای سیاسی موثر است که برخی زمانی که از سرعت انتقال آن جا میماند دست به کار شده و محدودیتهایی اعمال میکنند؟
سیاستورزی توییتری
از ترامپ تا کلینتون، از رییسی تا روحانی، فرقی ندارد. اگر قرار باشد پیامی سیاسی، بیواسطه و به سرعت برای مخاطب، رقیب یا هوادار مخابره شود احتمالا یک توییت 280 کلمهای بهترین گزینه است. در عصر مینیمالها همین تعداد کاراکتر کافی است تا بنا بر اهمیت موضوع توییتریها یک به اصطلاح «توفان یا انقلاب توییتری» به راه بیندازند و آنقدر بحث در مورد یک موضوع دامنه گسترهای پیدا کند تا حتی ماجرایی داخلی به «ترندی جهانی» تبدیل شود. بیواسطه بودن، سرعت و حتی موجز و مختصر بودن شاید ادله کافی باشد برای اینکه سیاستمداران ایرانی و غیرایرانی فضای توییتر را برای انتقال پیامهای سیاسیشان در عصر سرعت و تکنولوژی انتخاب کنند تا جایی که حتی محمود احمدینژاد که در دولت او توییتر در ایران زیر تیغ فیلتر رفت هم با انتشار « «بسمالله الرحمن الرحیم؛ ... ... follow me... . that's me!» حضور خود را در این فضای مجازی اعلام کند یا توییتر 201 اکانت وابسته به دولت روسیه را که در انتخابات ریاستجمهوری امریکا مداخله ایجاد کرده بودند، به بازرسان مجلس سنای امریکا تحویل دهد. همین نشانههای اندک نشان میدهد که سیاستورزی توییتری اینروزها بخش مهم و قابل اعتنای زندگی سیاسی آنها است.
سلبریتیهای سیاسی توییتر
علیرضا رحیمی، نماینده مجلس یک بار در راهروهای پارلمان گفتهبود همانطور که در جلسات صحن، آییننامه داخلی مجلس را کنار دست دارد توییترش هم همیشه باز است و هر لحظه از آن استفاده میکند. او البته تنها سیاستمداری نیست که زندگی سیاسیاش با توییتر گره خورده؛ محمود صادقی، دیگر نماینده عضو فراکسیون امید بارها و بارها برای اخباری که از طریق این شبکه اجتماعی منتشر کرده جنجالآفریده است. از ماجرای املاک نجومی گرفته تا سعید طوسی یا حتی رد اتهام جاسوسی برای فعالان محیط زیستی.
توییتر گرچه فیلتر است اما شما به محض اینکه این فیلترینگ را دور بزنید و وارد فضای توییتر شوید دیگر خبری از فیلترهای رسانههای مکتوب در آن به چشم نمیخورد. همین ویژگی در کنار برخی دیگر از پارامترهای تاثیرگذار در عرصه انتقال خبر این شبکه اجتماعی را تاثیرگذار کرده است. البته تنها نمایندگان اصلاحطلب یا حامی دولت تحت این تاثیر قرار ندارند و چهرههایی چون حمید رسایی یا سید حسین نقوی حسینی هم به نفع جریان متبوعشان از این فضا بهره میبرند و شاید همچون رسایی بیهیچ قاضی و دادگاهی حکم مفسد فیالارض برای رییسجمهوری مستقر صادر میکنند.
علاوه بر نمایندگان مجلس دولتیها هم اقبال خوبی به توییتر نشان دادند و شاید بتوان گفت فعالیت توییتری یکی از وزرای روحانی در این شبکه و بازخوردهای آن بود که باقی دولتمردان را به سمت توییتر کشاند. توییتر محمد جواد ظریف و باقی اعضای تیم مذاکرهکننده 6 قدرت جهانی در فصل برجام به مهمترین منابع خبری تبدیل شدند و حتی از رسانههای رسمی پیشی گرفتند. البته دیدار حسن روحانی با فعالان فضای مجازی پس از انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری و سخنرانی او در این محفل هم نشان داد که به فاصله 4 سال فضای مجازی که توییتر نیز بخش مهمی از آن بود چه تاثیر شگرفی بر پیروزی در یک انتخابات گذاشته است؛ موضوعی که شاید در سختگیریهای بعد از انتخابات در مورد فضای مجازی که با تلگرام آغاز شد بیتاثیر نبود.
اصولگرایان مجازی
این شبکه مجازی در میان اصولگرایان نیز از همان روز اول با استقبال روبرو شد. از رییس اسبق صداوسیما تا دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به عضویت توییتر درآمدهاند. عزتالله ضرغامی، رییس پیشین صداوسیما که خود روزگاری سکاندار تنها رسانه ملی بوده این روزها در واکنش به هر خبری سراغ توییتر میرود و در 280 کاراکتر اظهارنظر میکند؛ گویی رییس اسبق نیز دریافته که دوران انحصار صداوسیما مدتها است گذشته. سعید جلیلی هم که زمانی دبیر عالیترین مرجع امنیتی یعنی شورای عالی امنیت ملی بوده دست کمی از ضرغامی ندارد.
نمایندههای مجلس خبرگان هم البته راه به توییتر باز کردهاند برای مثال عباس کعبی، عضو خبرگان و جامعه محققین و مدرسین حوزه علیمه قم در این شبکه اکانت شخصی دارد. حتی آیتالله محمدتقی مصباحیزدی، رییس موسسه امام خمینی در قم نیز در میان توییتریها دیده میشود.
قانون دوگانه
در میان این سلبریتیهای سیاسی توییتر اما یک ماجرا مغفول مانده است و آن فیلترینگ و دور زدن فیلترینگ است؛ محدودیتی که برای مردم اعمال میشود اما برای مسوولان نه. استاندارد دوگانهای که افکار عمومی را یاد ضرب المثل یک بام و دوهوا میاندازد.
3هزارو 264 روز از فیلتر توییتر میگذرد و هر روز سیاستمداران بیشتری فیلترینگ را دور میزنند و به خیل توییتریها میپیوندند. گرچه برای دور زدن فیلترینگ و استفاده از وی پی ان هنوز قانونی وضع نشده است اما استفاده از شبکه اجتماعی که فیلتر شده اما مسوولان حتی در ردههای بالا هم از آن استفاده میکنند محل سوال است. گرچه اغلبشان اذعان دارند که توییتر برای آنها فیلتر نیست و به همین دلیل عمل خلاف قانونی مرتکب نمیشوند. چه آنکه محمدجواد آذریجهرمی، در شهریور 96 در گفتوگو با برنامه رادیویی ذرهبین رادیو تهران گفتهبود با توجه به جایگاه حقوقیاش درخواست اینترنت بدون فیلتر داده و به همین دلیل توییترش فیلتر نیست گرچه طبق قانون دور زدن بسترهای مخابراتی کشور به واسطه فیلترشکن جرم و منع شده است.
این در حالی است که عبدالصمد خرمآبادی، معاون قضایی دادستان کل کشور پیش از این گفته بود «از آنجا که توییتر با دستور و حکم قضایی فیلتر شده استفاده از این شبکه اجتماعی هم نوعی تخلف و عدم رعایت مقررات محسوب میشود.» او همچنین تاکید کرده بود «اگر عضویت مسوولان وزارت ارتباطات در توییتر صحت داشته باشد این عضویت از سه جهت اشکال دارد.»
با وجود همه این اختلافات و حرف و حدیثهای ضدونقیض مسوولان چه آنها که هنوز شخصیت حقوقی دارند و چه آنان که مدتی است از کرسی حقوقی بلند شده و در قامت یک شخصیت حقیقی فعالیت میکنند هر دو گروه در یک گزاره با مردم مشترک هستند و آن دور زدن فیلترینگ توییتر است. هرچند مسیر این دور زدن متفاوت باشد.
این ماجرا البته عینا در مورد تلگرام اتفاق نیفتاد چرا که در گام اول بسیاری از اشخاص حقوقی به ویژه دولتیها از تلگرام کوچ کردند و همان زمان کاربران فضای مجازی که این ماجرا را به عقبنشینی به خصوص دولتیها تعبیر کردند با به راه انداختن پویشی از مسوولان دولتی و غیردولتی خواستند تا توییتر را هم ترک کنند. با این حال توییتر همچنان فیلتر و سیاستمداران سابق و فعلی همچنان در حال «توییت کردن» هستند درصورتی که هنوز پاسخی به این پرسش وجود ندارد که چرا باید توییتر برای گروهی فیلتر و برای گروهی دسترسی به آن آزاد باشد؟
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید