بررسی پیام سیاسی تغییر پوستر خیابان ولیعصر در گفتوگو با زهرا نژادبهرام
مثلث توسعه در حال شکلگیری است
نژادبهرام گفت: قضییه تغییر پوستر میدان ولیعصر پالس مثبتی است که نشان میدهد ما در حلقه مدیریت کشور قرار داریم و آن مثلث توسعه در حال شکلگرفتن است.
اعتمادآنلاین| زهرا نژادبهرام عضو شورای شهر تهران گفتگویی درباره پیام سیاسی تغییر پوستر خیابان ولیعصر داشته که مشروح آن در ادامه میآید؛
پوستر تبلیغاتی در خیابان ولیعصر با حواشی بسیاری همراه بود و نهایتا هم تغییر کرد. نظر شما در مورد این تاثیرگذاری افکار عمومی چیست؟
شبکههای اجتماعی فرصتی شدند برای اینکه ما بتوانیم مطالبات شهروندان را بشنویم و تاثیرگذاری آن را ببینیم. اتفاقی که در جریان تغییر پوستر میدان ولیعصر افتاد دقیقا مصداق شنیدهشدن شهروندان بود. مطالباتی که شاید کمتر شنیده میشد. نکته جالب این بود که این مطالبات صرفا از سوی جامعه زنان طرح نشد و مردان هم در مورد آن نظر داشتند و همه معتقد بودند که پوستر نصبشده گویای وضعیت امروز جامعه ما نیست. با توجه به اینهمه دختران علاقهمند به فوتبال و اینکه نمایش غرور ملی فرصتی است برای بازآفرینی امید در سراسر شهر و کشور، فرصتی برای تجمیع سرمایههای اجتماعی و فرصتی برای همگرایی و وحدت ملی.
حسن قضیه این بود که مطالبات طرحشده، شنیده شد. من خودم از جمله منتقدان بودم و توصیه کردم که بهتر است این پوستر اصلاح یا حداقل برداشته شود. دیدیم که این اتفاق افتاد و پوستر را برداشته و اصلاح کردند.
اینکه صرفا حذف صورت نگرفت، گامی به سمت جلو است. به نظر من موضوع تغییر پوستر خیابان ولیعصر اتفاقی از جنس بهبود بود.
البته پوستر دوم هم کمحاشیهتر نبود.
درست است که شور و نشاط پوستر قبلی را در پوستر دوم ندیدم اما کوتاه بودن زمان برای تغییر پوستر را نباید نادیده گرفت. پوستر اصلاحشده خیلی رسمیتر و سازمانیافتهتر بود اما تغییر آن در کمتر از 24 ساعت نمیتوانست با خلاقیت لازم همراه باشد و آن مفاهیم شور و نشاط را در هم آمیزد. شاید اگر زمان بیشتری بود، پوستر بعدی اینقدر رسمی و کلاسیک نبود مثل پوستر اول مردمی بود.
اینبار هم زنان در حاشیه بودند.
نه، زنان در حاشیه نبودند. چند زن در فاصلههای مختلف در پوستر بود و بعد از بازیکنان که آقا بودند، قرار گرفتند. به نظر من کوتاهی زمان طراحی موجب نواقص موجود شد.
اگر از موضوع پوسترها عبور کنیم باید از شما بپرسم که فکر میکنید این اثرگذاری افکار عمومی به الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی تبدیل شود؟
مدیریت شهری جدید مطالبات جمعی را کاملا میشنود و نسبت به آنها واکنش نشان میدهد. قبلا اینطور نبود و ما همیشه ارتباط یکسویه داشتیم. مدیریت شهری اقدامات خود را انجام میداد بدون اینکه نظر مخاطبان را جلب کند. اگر هم جلب میکرد به یک سطح خاص و کوچک محدود بود. اینبار اما به صورت جمعی و در قالب یک ارتباط دوسویه با مردم تعامل کرد.
چه عاملی سبب ارتقا به روابط دوسویه شده است؟
این تغییر به اعتقاد من ناشی از توسعه فضای مجازی است و این است که ما یاد گرفتیم حرفهای خود را بزنیم. ما پیش از این حرفهای خود را درگوشی میزدیم اما اینبار با صدای بلند حرف خود را زده و خواستیم که شنیده شویم. نکته مهم این است که از این رابطه تعاملی ایجاد شده و افزایش تمایل شهروندان برای تاثیرگذاری میتوان در عرصه مدیریت شهری و توسعه کلان کشور بهره برد. این گام مهمی بود و در سایر موارد نیز میتوان از این حساسیت افکار عمومی و تعامل مدیران استفاده کرد.
منظورم فقط حوزه مدیریت شهری نیست. میتوانیم منتظر افزایش توجه به نظرات مردم و اثرگذاری نظرات آنان در سطح کلان سیاسی باشیم؟
حوزه مدیریت شهری میتواند مفاهیمی را بسازد که برای سطح کلان اجتماعی الگو باشد. به عقیده من اکنون جامعه به سطحی از گفتوگو رسیده است. میدانیم که گفتوگو حاصل یک فرایند توسعهیافتهای است؛ فرآیندی که در آن من شهروند نسبت به مسائل مختلف پیرامونی خود حساسیت و حتی راهکار نشان دهم و خواهان بهبود باشم. این همه در عرصه تصمیمسازی و رفتار اجتماعی بسیار موثر است.
ما اکنون به سطحی از تعامل میان جامعه و جامعه تصمیمساز رسیدهایم که میتوانیم جنس حرفهای هم را بفهمیم. آنچه از جنس بهبود است خیلی اثرگذارتر از انتقادات صرف است. ما باید به سمت بهبود و مسوولیتپذیری اجتماعی حرکت کنیم. ما گفتوگو را از سطح نقادی به سمت ارایه راهکار بردهایم و حالا باید از سمت تصمیمگیرندگان بهبود پیدا کند و راهکارهای ارایهشده، عملیاتی شود. من فکر میکنم توانستهایم به مجموعهای از رفتارهای جدید دست پیدا کنیم که هم تصمیمگیرندگان و هم شهروندان با یکدیگر گفتوگو کنند. از طرح مطالبات فراتر رفتهایم و اکنون در مورد اینکه ما چه میخواهیم؟ چطور میخواهیم؟ و برای تحقق آن، چه کاری میتوانیم انجام دهیم، صحبت میشود.
رابطه سهگانه بین آنچه میخواهیم، آنچه باید انجام داد و آنچه من به عنوان شهروند باید انجام دهم؛ مثلث توسعه است و اینجاست که ما میتوانیم به سوی توسعهیافتگی حرکت کنیم.
پس باید ماجرای پوستر تبلیغاتی و حواشی سیاسی و اجتماعی جامجهانی را به فال نیک گرفته و به حرکت در مسیر توسعه سیاسی امیدوار شویم.
بله، من احساس میکنم که دهه چهارم انقلاب دهه تقویت این مثلث است. مثلثی با اضلاع مسوولیت شهروندی، بیان مطالبات با صدای بلند و تاثیرگذاری بر مسیر تصمیمگیری. ما وارد حلقه مدیریت توسعهیافتگی کشور که به بخشهای برنامهریزی، انجام عمل، ارزیابی و اقدام تقسیم میشود، شدهایم. در برخی نقاط ضعف و در برخی نقاط قوت داریم. در بخش مسوولیت شهروندی ضعفهایی داریم که باید جبران شود. این ناشی از حس اعتماد مشترک میان تصمیمسازان و شهروندان است. این حس اعتماد باید به صورت مداوم تقویت شود و همه احساس کنند که نظرات آنها در تصمیمگیریهای کلان تاثیر دارد.
قضییه تغییر پوستر میدان ولیعصر پالس مثبتی است که نشان میدهد ما در حلقه مدیریت کشور قرار داریم و آن مثلث توسعه در حال شکلگرفتن است.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید