گزارشی از تغییر رویکرد اصولگرایان ؛
سخت بودن شرایط یا سودای امتیاز
سیاسیون و رسانههای اصولگرا از شنبه تاکنون تغییر رویه داده و از ضرورت وحدت در وضعیت کنونی میگویند و مینویسند. دولتمردان و سیاستمداران نیز این تغییر رویکرد را به فال نیک گرفته و به اعجاز آن وحدتی که از آن سخن میرود، امید بستهاند.
اعتمادآنلاین| آتشبس ادامه دارد. چهار روزی میشود که مخالفان و منتقدان دولت متوجه وخیم بودن اوضاع و احوال کشور شده و تصمیم گرفتهاند «استخوان لای زخم» نباشند. سیاسیون و رسانههای اصولگرا از شنبه تاکنون تغییر رویه داده و از ضرورت وحدت در وضعیت کنونی میگویند و مینویسند. دولتمردان و سیاستمداران نیز این تغییر رویکرد را به فال نیک گرفته و به اعجاز آن وحدتی که از آن سخن میرود، امید بستهاند. همگان انسجام و وحدت ملی را شاغول عبور از این زمانه میدانند اما کمتر کسی به این میاندیشد که این شاغول چطور یکشبه یافت شد. گویی فشارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... جان را به لب دولت و حامیانش رسانده باشد و جملگی یک دم رهایی از زخم زبانهای مخالفان را به واکاوی علت تغییر رفتار آنها ترجیح میدهند. اوضاع و احوال کشور و اضطرار برون رفت از شرایط نیز ایجاب میکند که همه انرژیها صرف توجه به منافع و مصالح ملی و دوری از رفتارهای جناحی شود. شاید هم بیتوجهی به چرایی تغییر رفتار اصولگرایان عامدانه و از این جهت باشد که اکنون زمان بهرهبرداری از همراهی آنها است؛ حتی اگر در پس آن توقعات یا تفاهمات قابل توجهی نهفته باشد. با همه اوصاف نمیتوان از معنای سیاسی تغییر رویکرد رقبای یک شبه رفیق شده، غافل شد. بررسی اظهارات و مواضع برخی رسانهها و چهرههای سیاسی جریان راست میتواند در درک معنای سیاسی رفتارشان مفید باشد.
از کجای راه برگشتند؟
آفتاب صبح شنبه از همان سو برآمد که هر روز میآید. برای همین هم باید به دنبال دلیل واقعبینانهتری برای تغییر رویه اصولگرایان بود. خودشان میگویند که این تغییر رویه پاسخی است به تغییر رویکرد حسن روحانی. استنباط آنان از سخنان رییسجمهور در جلسه روز چهارشنبه با مدیران ارشد دولتی این است که روحانی نگاه خود نسبت به غرب و امریکا را تغییر داده و باید به پاس این تغییر به او فرصت دیگری داد. چنانچه علیرضا زاکانی گفت: «این صحبتها منشأ امید شد؛ نویدی برای آغاز جبههبندی در برابر امریکا.» منتقدان دیروز دولت به گفته عبدالله گنجی به فرد اهمیت نمیدهند و اصول را در نظر دارند. ادبیات و لحن روحانی در جلسه چهارشنبه این باور را ساخته است که او تغییر کرده و شایسته یک فرصت دوباره است. برای اینکه به او فرصت دهند البته شرط و شروطی هم دارند. مثلا حدادعادل، نایبرییس جبهه مردمی نیروهای انقلاب گفته است: «سخنان رییسجمهور نکات مثبت زیادی داشت، اما انتظار داریم این سخنان ادامه یابد و ایشان به شیوههای قبل بازنگردد تا وحدت ملی حاصل شود... امروز و برای حل مشکلات داخلی، در مقابل دشمن خارجی در کنار دولت هستیم، به شرط آنکه، رییسجمهور نیز به سخنانی که گفته است عمل کند». محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران که هنوز از فضای رقابتی سال 96 خارج نشده و از تهران تا خرمشهر به دنبال انجام کارهای تبلیغاتی است، نیز همان سخنان روحانی را مورد اشاره قرار داد و گفت: «ما خوشحالیم که دولت ما یک اعلام موضع روشنی در مقابل امریکا داشت و گفت ما باید در مقابل زیادهخواهی امریکا بایستیم و تاکیدات خوبی به مسوولان در دولت برای حل مسائل اقتصادی داشت؛ ولی علاوه بر گفتن، نیازمند عمل هم هست».
چرا به دولت فرصت میدهند؟
منتقدان و مخالفان دولت تخت گاز علیه دولت میرانند و حرف از عدم کفایت و استیضاح رییسجمهور میزنند اما یکباره تغییر مسیر دادند. حتی کیهان روز شنبه در مطلبی به نقل از کریمیقدوسی، نماینده مشهد نوشت: «جریان انقلابی به دنبال استیضاح یا استعفای رییسجمهور نیست». او در تشریح دلیل این رویکرد نیز گفته بود: «ما معتقدیم باید زمان بیشتری در اختیار جریان غربگرا باشد تا مشتشان برای مردم بیشتر باز شود و مردم خود تصمیم بگیرند با آنها چه کنند.» به استناد این اظهارنظر کریمی قدوسی میتوان به این نتیجه رسید که برخی منتقدان اگرچه در ظاهر کوتاه آمدهاند اما در دل از سختتر شدن عرصه بر دولت خوشحال میشوند. تغییر رویکرد این گروه معنادارتر میشود اگر حرف و حدیثهای موجود در مورد تشکیل یک حلقه اولترافراطی که در ترویج اعتراضات نسبت به دولت دست داشته و اتفاقا در مشهد نیز خانه دارد را هم به یاد آوریم.
در ازای همراهی چه میخواهند؟
گروه دیگری از منتقدان دولت اما صراحت بیشتری به خرج داده و گفتهاند که در مقابل متوقف کردن سیل انتقادات علیه دولت، چه میخواهند. مهدی محمدی، فعال رسانهای اصولگرا طی یادداشتی مفصلا در این باره توضیح داده و نوشته است: «روحانی همچنین باید بتواند متحدان اصلاحطلب خود را کنترل یا به نحو معناداری با آنها مرزبندی کند.» این چهره اصولگرا ضمن اینکه مطالبه مرزبندی روحانی با متحدان اصلاحطلبش را مطرح میکند از بروز و ظهور یک «روحانی جدید» خرسند است. او نوشته است: «واقعیت این است که بخشهایی از جریان اصلاحات در ایران اکنون سخنگویان ترامپ هستند و درباره برنامه موشکی و منطقهای ایران جز آنچه ترامپ و نتانیاهو میگویند حرفی نمیزنند. بدتر اینکه بخشهای مهمی از این ادبیات درون مراکز پژوهشی و مشورتی وابسته به دولت تولید و توزیع میشود. منتقدان حسن روحانی کافیست مطمئن شوند او در حال بازی دادن آنها نیست، از هیچ کمکی به دولت دریغ نخواهند کرد ولی متحدان اصلاحطلب او، معلوم نیست که در مقابل یک «روحانی جدید» که در حال فاصله گرفتن از جزمهای لیبرالی در ایران است چه موضعی خواهند داشت.» مهدی محمدی در حالی از «روحانی جدید» سخن میگوید که رفتارها و رویکردهای حسن روحانی طی یک سال گذشته بارها از سوی جامعه رای او «چرخش به راست» تعبیر شد. نه روحانی و نه اصلاحطلبان حامی او این چرخش را تایید نکردند اما اینطور که معلوم است جریان راست پیش دستی کرده و به سوی روحانی چرخیده و حالا در ازای این تغییر رویه، منتظر فاصله گرفتن روحانی از اصلاحطلبان است.
وحدت در راستای منافع ملی
چرخش اصولگرایان به سوی روحانی به هر دلیل و با هر هدفی که باشد حتما گامی در راستای تحقق منافع و مصالح ملی است. بدون شک بسیاری از مسوولان و سیاسیون اصولگرا نیز با نیت خیر و برای تحقق همین منافع از فشار انتقادات به دولت کاسته و سعی دارند با ایجاد یک رویه وحدت از التهابات موجود کاسته و به رییسجمهور فرصت دهند در یک بستر سیاسی و اجتماعی آرام، تدابیر لازم را اتخاذ کند.
منبع: اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید