کد خبر: 221240
|
۱۳۹۷/۰۵/۰۲ ۰۸:۲۹:۰۰
| |

مسعود رضایی نماینده اصلاح‌طلب شیراز در مجلس:

اقتصادمان با سیاست گره خورده است

مسعود رضایی نماینده شیراز درباره احتمال تغییر کابینه گفت: اگر بپذیریم تغییر افراد تاثیر چندانی نخواهد داشت، حضور افراد جدید و تازه‌نفس در راس وزارتخانه‌های اقتصادی لااقل این پیام را به بازار و مردم منتقل می‌کند که دولت به فکر چاره‌اندیشی است.

اقتصادمان با سیاست گره خورده است
کد خبر: 221240
|
۱۳۹۷/۰۵/۰۲ ۰۸:۲۹:۰۰

اعتمادآنلاین| مسعود رضایی نماینده شیرازدر مجلس شورای اسلامی با تاکید بر لزوم ایجاد تغییرات در کابینه بیان کرد که تغییرات باید در سطح وطارت اقتصاد و بانک مرکزی در اولویت قرار داشته باشد. مشروح این گفت‌وگو را در زیر بخوانید:


باتوجه به زمزمه‌هایی که در هفته‌های گذشته درمورد ترمیم کابینه یا استیضاح برخی وزرای تیم اقتصادی دولت مطرح بوده، آیا این تغییرات احتمالی فارغ از روش دستیابی به این تغییر، در حل مشکلات راهگشا خواهد بود؟

متاسفانه این روزها وضعیت اقتصادی کشور چندان مساعد نیست و باتوجه به خروج ترامپ از برجام، این مشکلات دوچندان شده است. به نظرم، مشکل اصلی ضعف عملکرد کلی ما در حوزه اقتصاد این است که مباحث و مسائل اقتصادی ما به سیاست و موضوعات سیاسی داخل و خارج گره خورده است. امروز این‌طور عنوان می‌شود که اقتصاد ما براساس اصول بازار آزاد مدیریت می‌شود اما واقعیت این است که اقتصاد و بازار ما به‌معنای واقعی و به‌صورت حقیقی آزاد نیست؛ اگر بازار و اقتصادمان آزاد بود، امروز با این مشکلات روبه‌رو نبودیم و بخش خصوصی نیز راه خود را طی می‌کرد. از آنجا که اقتصاد ما عملا یک اقتصاد دولتی است، اینچنین درگیر سیاست شده و گاهی اوقات با یک سخنرانی یا یک موضع‌گیری اوضاع اقتصادی کشور به هم ریخته و دگرگون می‌شود.

ما سال‌هاست شعار خصوصی‌سازی می‌دهیم.نتیجه اجرای اصل 44 قانون اساسی برای واگذاری بنگاه‌های دولتی به بخش خصوصی چه بود؟

امروز از تعبیر «جنگ اقتصادی» برای توصیف شرایط اقتصادی کشور استفاده می‌شود. در صورتی که بپذیریم وارد یک جنگ اقتصادی شده‌ایم، قاعدتا‌ هم باید جوانب تهاجمی و هم جوانب دفاعی را درنظر بگیریم و علاوه بر آن، نحوه مدیریت و برنامه‌ریزی باید مدنظرمان باشد چراکه اگر در هر جنگی برنامه‌ریزی عقلانی و منطقی صورت نگیرد، احتمال شکست وجود دارد. بنابر این لازم است با نظرداشت استراتژی طرف مقابل و متناسب با آن برنامه‌ریزی کنیم. با این حال به نظر می‌رسد تیم اقتصادی دولت یا توانایی کافی یا امکان اجرای برنامه‌ها را ندارند چراکه نتیجه مطلوب و قابل‌دفاعی حاصل نشده است. با این حال حتی اگر بپذیریم تغییر افراد تاثیر چندانی نخواهد داشت، حضور افراد جدید و تازه‌نفس در راس وزارتخانه‌های اقتصادی لااقل این پیام را به بازار و مردم منتقل می‌کند که دولت به فکر چاره‌اندیشی است. بنابراین به نظر می‌رسد اگر آقای روحانی تغییراتی در ترکیب تیم اقتصادی دولت ایجاد کند، هم به‌لحاظ روانی و هم به‌لحاظ عملیاتی امکان اصلاحات و تغییرات ایجاد خواهدشد.

به نظر شما اولویت تغییر در تیم اقتصادی کدامیک از وزارتخانه‌ها است؟

شخصا فکر می‌کنم اولویت اصلی در راس وزارت اقتصاد و ریاست بانک مرکزی است.

البته دوره بانک مرکزی رو به پایان است؛ همزمان از گزینه‌هایی همچون آقای حمیدپورمحمدی، معاون فعلی سازمان برنامه و بودجه یا دیواندری به عنوان جایگزین آقای سیف در بانک مرکزی صحبت می‌شود؛ نظرتان درباره این گزینه و دیگر گزینه‌هایی که مطرح شده‌اند، چیست؟

بنده شناخت شخصی از آقای پورمحمدی ندارم. اما معتقدم ویژگی مهمی که رییس کل بانک مرکزی داشته باشد، این است مورد وثوق تیم اقتصادی اعم از بخش خصوصی و دولتی باشد و اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه اقتصاد نیز نظرات خود را ارایه دهند چراکه وقتی بدنه بازار و فعالان حوزه اقتصاد نسبت به فردی نگاهی مثبت داشته باشند، ناخودآگاه همراهی بیشتری با او خواهند داشت اما اگر فردی به‌کارگرفته شود که فاقد این ویژگی مقبولیت باشد، طبیعتا با واکنش منفی روبه‌رو می‌شود.

بحث استیضاح وزیر اقتصاد نیز مطرح است. آیا شما موافق استیضاح هستید و مهم‌تر اینکه آیا این استیضاح را درصورت توفیق، راهگشا می‌دانید؟!

متاسفانه آقای کرباسیان از ابتدا مناسب جایگاه وزارت اقتصاد نبود و شاید اگر در همان جایگاه ریاست گمرک به کار گرفته می‌شد، موثرتر بود.

احیانا فراکسیون‌های سیاسی از این استیضاح‌ها حمایت می‌کند. به طور مشخص فراکسیون امید برنامه‌ای برای استیضاح وزرا ندارد؟

البته صحبت‌های کلی صورت گرفته و زمزمه‌هایی هست اما هنوز اینکه به‌صورت عملیاتی و به این شکل که فراخوان بدهند و با تشکیل جلسه مجمع عمومی موضع را مورد بررسی قرار دهند، اتفاقی نیفتاده است.

نظرتان درباره برخی گزینه‌هایی که این روزها به عنوان جایگزین وزرا و اعضای تیم اقتصادی مطرح می‌شوند، چیست؟ به عنوان مثال اخیرا صحبت‌هایی به طور غیررسمی درمورد استفاده از آقای طیب‌نیا در سازمان برنامه و متعاقبا به‌کارگرفتن نوبخت در وزارت اقتصاد مطرح شد.

ببینید آقای طیب‌نیا به‌لحاظ تئوری، مدیری قدرتمند و توانمند است که سابقه دانشگاهی خوبی دارد اما در عرصه عمل در وزارت اقتصاد دولت یازدهم انتقادهایی به مدیریتش مطرح بود. هرچند همه این انتقادات هم وارد نبود اما درمجموع به نظر می‌رسد گزینه مناسبی برای ‌سازمان برنامه و بودجه باشد.

نظرتان درمورد عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه و دبودجه چیست؟

عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه چندان خوب نبود. درواقع اگر نیمی از این مقدار که آقای نوبخت حرف می‌زند، عمل می‌کرد، امروز بسیاری از مشکلات حل شده بود. متاسفانه نوبخت در فضای سیاسی و نزد افکار عمومی بیشتر از آنکه به عنوان یک چهره اصولی و عملیاتی شناخته شود، به عنوان فردی پرحرف شناخته می‌شود.

با این حساب درمورد اینکه احیانا‌ نوبخت بخواهد جایگزین کرباسیان شود، چطور؟

فکر می‌کنم چندان مناسب نباشد. مساله این است که همه نمایندگان می‌دانند که مشکل اقتصاد ما با تغییر یکی، دو مدیر و وزیر حل نمی‌شود. ما می‌دانیم اقتصاد ما رو به افول است و تا زمانی که مسائل سیاسی حل نشود، امکان خروج از این وضعیت وجود ندارد.

اصلاح‌طلبان بر لزوم گشایش روابط بین‌المللی برای حل مشکلات اقتصادی تاکید دارند و اصولگرایان بیشتر بر نگاه به داخل تاکید دارند. نظر شما چیست؟

اگر نگاه اصولگرایان را مدنظر داشته باشیم، باید بگوییم که ما هر آنچه در داخل کشور داشتیم، ارایه کردیم اما توان حل مشکلات اقتصادی را نداریم. تا زمانی که مشکلات سیاسی حل نشود، مشکل اقتصاد نیز مرتفع نمی‌شود.

اما دولت روحانی از ابتدای کار به مساله گشایش روابط بین‌المللی واقف بود و تلاش فراوانی انجام داد اما حالا بعد از حدود 5 سال می‌بینیم برجام به عنوان مهم‌ترین دستاورد سیاست خارجی دولت به بن‌بست رسیده است.

بیایید کمی واقع‌بین باشیم. این درست است که امروز طرف مقابل علنا زیر میز مذاکره زده و بدعهدی می‌کند اما ماهم آنچنان به تعهدات‌مان پایبند نبودیم. ما همواره با شک و تردید به رابطه با جهان نگاه کردیم. ما باید برنامه‌های طرف مقابل‌مان در عالم سیاست را بدانیم و براساس برنامه‌های آنها تصمیم‌گیری کنیم و حرف بزنیم. اگر صرفا به‌دنبال به کرسی نشاندن حرف خودمان باشیم، راه به جایی نمی‌بریم. واقعیت این است که ما نیز دست به اقدامات فراوانی زدیم که در وضعیت امروز برجام موثر است و اگر آن اتفاق‌ها نمی‌افتاد، امروز برجام شرایط دیگری داشت.

اتفاقا اخیرا گروهی از فعالان سیاسی پیشنهاد مذاکره مستقیم با امریکا را مطرح کردند که البته به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت. هرچند اخیرا آقای ناطق نوری و برخی دیگر از بزرگان گفته‌اند که پیشنهاددهندگان از سر دلسوزی چنین پیشنهادی داده‌اند. نظر شما درباره این شیوه مذاکره چیست؟!

من هم معتقدم چاره‌ای جز مذاکره مستقیم با امریکا نداریم. ما باید واقعیت را بپذیریم و قبول کنیم که دچار برخی بیماری‌ها هستیم. اگر نپذیریم که بیماری داریم، مشکلات و بیماری‌های اقتصادمان حل نمی‌شود. بنابراین اول باید مشکلات را بپذیریم و در درجه دوم بپذیریم که بخش قابل‌توجهی از این مشکلات دست خودمان نیست و ناچاریم در برخی امور ارتباطات‌هایی برقرار کرده و حرف‌هایی بزنیم تا بتوانیم معادله جهانی که برای‌مان پیش آورده و مجهول شده را معلوم کنیم.

باتوجه به مخالفت‌ها با این پیشنهاد، آیا فکر می‌کنید همچنان امکان تحقق آن وجود دارد؟

بحث همین است. مساله این است که در برجام نیز نتوانستیم آنچنان که انتظار می‌رفت به نتیجه برسیم همین است که نتوانستیم در داخل هماهنگی ایجاد کنیم. اگر بحث داخل را حل کنیم و یکپارچه به نتیجه برسیم بیماری خاصی داریم که درمانش نیز فلان کار است، آنگاه ممکن است با اقدام منسجم و یکپارچه و درنظر گرفتن زیان و سود این مذاکرات، مشکلات را حل کنیم.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها