محمد غرضی، فعال سیاسی درباره راهکار مبارزه با فساد مطرح کرد
توقف سیاست پشت درهای بسته
محمد غرضی، فعال سیاسی درباره راههایی که برای مبارزه با فساد در کشور وجود دارد گفت: مدیریت کشور از اصول اساسیاش عدول کرده و دچار بحران مدیریت در کشور هستیم. امروز دچار بحران دولتداری و سیاستورزی احزاب و گروهها هستیم، نه بحران ملت.
اعتمادآنلاین| با بروز مشکلات اقتصادی و نابسامانی بازار یکی از موضوعاتی که به صورت جدی مورد توجه افکارعمومی قرار گرفته بحث فساد است. محمد غرضی در این باره تاکید دارد که مشکل کشور از ضعف مدیریت است و همه بحرانها از هیمن قسمت نشات میگیرد. ادامه این مصاحبه را در زیر بخوانید:
نارضایتیهای انباشته اجتماعی از مشکلات زیستمحیطی تا مشکلات معیشتی و شوک بازار ارز ناشی از چیست؟وضعیت کنونی کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
کشور در بحران نیست؛ بلکه دولت و مدیریت در بحران است. همین امر نیز باعث شده که رضایت عمومی کاهش یابد. دولت نباید بیش از درآمد، هزینه کند و این از اصول اداره کشور است. وقتی آن را نقض کنیم، دچار دردسر میشویم. در گذشته حرفها را به عمق جامعه بردن سخت بود اما امروز به راحتی میتوان از طریق رسانهها با مردم سخن گفت. نوسانات بازار ارز برای کشور بحران آفریده اما مهمترین علت آن مدیریت نادرست است. وقتی که دلار ارزان قیمت در اختیار دولت هست و به راحتی و بدون برنامه در اختیار برخی قرار میدهد، خواهان برای آن به وجود میآید. همین افراد دلار ارزان را از دولت میگیرند و در بازار آزاد میفروشند و تنها از طریق رابطه و بدون هیچ زحمتی سود کلان میکنند. در یکی از نشستهای شورای عالی اقتصاد در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی بود که ششصد میلیون دلار با نرخ دولت قبلی به عدهای بابت واردات موادغذایی دادند. همان زمانی بود که مجلس سروصدا کرد که در این کار رانت وجود دارد. بابت این دست اتفاقات چه کسی جز دولت مقصر است؟
راهکارهای عملی شما برای متوقف کردن سیاستهای غلط دولتی چیست؟
مساله اینجا است که مدیریت کشور از اصول اساسیاش عدول کرده و دچار بحران مدیریت در کشور هستیم. مساله این است که اشتباهات دولت آقای روحانی به خودش بازگشته و حالا نتیجه همان اعمال و سیاستهای غلط را میبیند. من میگویم امروز دچار بحران دولتداری و سیاستورزی احزاب و گروهها هستیم، نه بحران ملت. وقتی که مردم با دولت هماهنگی نکنند، دولت نیز نمیتواند سیاستهایش را عملی کند. دشمن وقتی میبیند که همسایه ضعیف شده و دچار تنش داخلی است، جرات پیدا میکند تا جنگ اقتصادی را آغاز کند. امریکاییها و اروپاییها به اشکال مختلف سعی میکنند تا از ایران باج بگیرند. علت اصلی اینکه نمیتوانیم در مقابل مشکلات سیاست خارجی تصمیم بگیریم، این است که فاصله بین دولت و مردم زیاد شده است. در روزهای پایانی جنگ به مراتب وضعیت کشور از امروز بدتر بود. ولی به این دلیل که فاصله بین دولت و مردم به این اندازه نبود، مردم به حل مشکلات کشور کمک کردند و ما توانستیم بحرانها را پشت سر بگذاریم. راهحل امروز ما یک جمله بیشتر نیست. باید مجموعه مسوولان به مردم نزدیکتر شوند و اعتماد جامعه را جلب کنند. چون پشتوانه مردمی کمتر شده، امریکاییها سعی میکنند از ما باج بگیرند و به کشور فشار آورند.
همچنین سیاست پشت درهای بسته دیگر جوابگو نیست. اگر درها را باز کنیم، عاملان فسادهای سیاسی در کشور احراز میشوند. معلوم میشود که چه کسی از رانت استفاده میکند؛ چه کسی نفوذی دشمنان در کشور ما است و چه فسادهایی در حال انجام است. مردم وقتی میبینند که مسوولان نسبت به فساد سکوت میکنند، به رسانههای خارجی اعتماد میکنند و از مسوولان حمایت نمیکنند.
امروز با وجود تهدیدات متعدد به تحریم کشور، شما اگر به جای آقای روحانی بودید برای حل مشکلات سیاست خارجی چه تصمیمی میگرفتید؟
من دورههای بدتر از این را گذراندهام. اوایل جنگ من وزیر نفت بودم. اوپک 24 میلیون بشکه نفت تولید میکرد. تولید ایران به 300هزار بشکه در روز رسیده بود. در اوپک به مدت 17 روز من وزرای نفت اوپک را جمع کردم و 24 میلیون را به 16 میلیون بشکه رساندم. تنها قدرت برای انجام این کار این بود که مجموعه عوامل قدرت سیاسی و مردم از وزیر نفت حمایت میکرد و نهایتا به این طریق قیمت نفت تثبیت شد. با تغییر وزیر، رییس بانک مرکزی و اشخاص اتفاق مهمی در کشور نمیافتد، چون روشها و مدیریت به شیوه قبلی ادامه پیدا میکند. در مدیریت کشور تقلیل دادن سم است. یعنی اینکه اگر فکر کنیم میتوان اقتصاد را بدون سیاست و سیاست را بدون اقتدار ملی و سپاه را بدون پشتوانه مردمی اداره کرد، شکست میخورید. مردم وقتی که اعتماد کنند، تمام استعداد خود را در راستای حل مشکلات کشور به کار میبندند.
چرا مشارکت مردم برای حل مشکلات کشور کاهش پیدا کرده است؟
چون فاصله بین مردم و قدرت سیاسی به خاطر قوانین تبعیض آمیز و قدرت سیاسیای که خود را از مردم جدا کرده، زیاد شده است. احزاب مردم را بر سر دو راهی بردند و در هنگامه مدیریت هر دو جناح فساد اقتصادی انجام شد. فساد اقتصادی در زمان مقتضی، مسکوت ماند و اقدام عملی و جدی برای آن نشد و همین امر نارضایتی را در مردم افزایش داد. نجومی بگیرها هنوز هم وجود دارند و با آنان برخوردی نشده است. نجومی بگیرها هنوز در قدرت سیاسی سهیم هستند.
راهکار زودبازده شما در مورد برخورد با فساد چیست؟
بالاخره در زمان خودش با فساد برخورد نشد و این خسارت به بار نمیآورد. همیشه که نمیتوان اشتباهات گذشته را جبران کرد. وقتی مساله حقوقهای نجومی و زمینخواران مطرح بود، توجهی به آن نشد. نزدیک به 30 میلیارد در مدت کوتاهی از کشور خارج شده است، دولت سکوت کرد تا دلار 3 هزار تومانی که تحویل گرفت به 10هزار تومان برسد. دولت قبلی نیز چنین مشکلی داشت. همه دولتها در این مورد مشترک بودهاند و حالا هم انعکاس همان سیاستها را میبینیم. مگر میشود که چشمها را به روی سکوت و بیعملی دولتها بست؟ 20 میلیون نفر در این کشور هستند که دستشان به هیچ کجا بند نیست. شغل و بیمه ندارند. یعنی ما با جمعیتی مواجه هستیم که توانایی تامین تغذیه مورد نیازشان را ندارند. وقتی نان گران میشود جمعیتی هستند که جز مردن چارهای ندارند. به همین دلیل است که پشتوانه حاکمیت سیاسی ضعیف میشود.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید