کد خبر: 250824
|
۱۳۹۷/۰۹/۲۶ ۰۹:۱۵:۰۰
| |

محمد کیانوش‌راد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

جریان ضد اصلاحات می خواهد با هر روشی اصلاح‌طلبان را از چشم مردم بیندازد/ موفقیت شورایعالی سیاست‌گذاری به خاطر انتساب به خاتمی است/ اصلاح‌طلبان اگر به منافع دراز مدتشان توجه نکنند با آزادترین انتخابات هم شکست می‌خورند

محمد کیانوش‌راد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت: اگر اصلاح‌طلبان خودزنی کنند، با فسادهای مالی و اقتصادی برخورد نکنند، به منافع درازمدت اصلاحات توجه نکنند، در آن صورت، اصلاح‌طلبان حتی با آزادترین و عادلانه‌ترین انتخابات هم شکست می‌خورند.

جریان ضد اصلاحات می خواهد با هر روشی اصلاح‌طلبان را از چشم مردم بیندازد/ موفقیت شورایعالی سیاست‌گذاری به خاطر انتساب به خاتمی است/ اصلاح‌طلبان اگر به منافع دراز مدتشان توجه نکنند با آزادترین انتخابات هم شکست می‌خورند
کد خبر: 250824
|
۱۳۹۷/۰۹/۲۶ ۰۹:۱۵:۰۰

اعتمادآنلاین| تشکیل پارلمان اصلاحات موضوعی است که از طرف برخی چهره‌های حزبی جریان اصلاح‌طلب مطرح شده تا به‌وسیله آن بتوان انسجام را درون این جریان بیشتر کرد. از طرف دیگر مطرح می‌شود که با این کار نقش و وزن احزاب در این جریان پررنگ‌تر می‌شود. محمد کیانوش‌راد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی می‌گوید نام مهم نیست بلکه آنچه باید مدنظر قرار گیرد این است که راهی در پیش گرفته شود تا اختلاف‌ها به حداقل برسد.

او همچنین درباره احتمال جایگزینی پارلمان اصلاحات با شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان تاکید می‌کند: باید توجه داشت اگر شورای عالی سیاست‌گذاری هم موفقیتی داشته به خاطر انتساب این شورا به آقای خاتمی بوده است. در هر صورت شورای هماهنگی یا شورای سیاست‌گذاری یا پارلمان اصلاحات با نام خاتمی است که هویت می‌یابد و مردم به تصمیمات آن احترام می‌گذارند.

متن گفت‌وگوی محمد کیانوش‌راد با «اعتمادآنلاین» را در زیر بخوانید:

*آقای کیانوش‌راد، با طرح موضوع پارلمان اصلاحات اختلافاتی بر سر مفید بودن یا نبودن این کار بین اصلاح‌طلبان وجود دارد. شما به وجود آمدن پارلمان اصلاحات را در جریان اصلاح‌طلبی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسئله سر اسم نیست. هر نامی می‌خواهید بنامید. مسئله ایجاد نظام و سیستمی برای هماهنگی و توافق میان اصلاح‌طلبان است. وقتی احزاب شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان، در برخی از برهه‌های زمانی نمی‌توانند توافق کنند، یا همین موضوع توافق را ندارند، پس تحت هر عنوان دیگری هم همین اتفاق، یعنی عدم هماهنگی امکان دارد رخ بدهد. آنچه اهمیت دارد، یافتن عامل اصلی وحدت اصلاح‌طلبان است. در این رابطه شخصیت محوری و قابل‌قبول خاتمی از موقعیت ممتازی برخوردار است، که باید حفظ شود. البته پارلمان اصلاحات با جمعیت زیاد هم معایبی دارد و هم محاسنی. مزیت آن این است که برخورد از سوی جریان مخالف با پارلمان مشکل‌تر خواهد بود و شکل نهادینه‌تری خواهد یافت، اما تجربه نشان داده تفاوت نگاه‌ها و منافع بعضاً متفاوت که علت اصلی برخی جدایی‌هاست، در آن وضعیت هم وجود دارد. اکنون در کنگره برخی احزاب هم به دلیل اختلاف، انشعاب صورت می‌گیرد حالا فرض کنید در یک جمعیت 500 نفره با گرایش‌های مختلف چه خواهد شد. مسئله اساسی و مورد اختلاف بیشتر در مباحث انتخاباتی است که به شیوه فعلی هم قابل‌حل است؛ یعنی «محوریت خاتمی» و «اصل بودن شورای هماهنگی احزاب» اضافه شدن برخی چهره‌های مورد اعتماد خاتمی. درواقع همان کارکرد پارلمان را در کمیتی کوچک‌تر با خود دارد.

*آیا وجود پارلمان اصلاحات با آن گستردگی می‌تواند موثرتر از سازوکار فعلی باشد که زیر چتر شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان اداره می‌شود؟

به نظرم فرقی نمی‌کند. در آن صورت هم باز همان تفاوت دیدگاه و تضاد منافع درون جناحی وجود دارد. باید توجه داشت اگر شورای عالی سیاست‌گذاری هم موفقیتی داشته به خاطر انتساب این شورا به آقای خاتمی بوده است. در هر صورت شورای هماهنگی یا شورای سیاست‌گذاری یا پارلمان اصلاحات با نام خاتمی است که هویت می‌یابد و مردم به تصمیمات آن احترام می‌گذارند. با وجهه مخالفتِ با خاتمی که نمی‌توان از اصلاحات به این معنی شناخته‌شده نزد مردم سخن گفت.

*اراده لازم در سران این جریان برای تأسیس پارلمان اصلاحات وجود دارد؟

اطلاع دقیقی ندارم. اما علی‌الاصول مخالفتی نباید باشد، بحث‌ها بیشتر بر سر اجرایی بودن یا نبودن آن است. مسئله مهم «کارکرد توافق بخش» است که باید ترمیم شود.

بعضی احزاب به وجود برخی افراد حقیقی اشکال وارد می‌کنند. اشکال آن‌ها هم مشخصاً افراد نیستند، اشکالشان به کارکرد آن شورا است. می‌گویند افراد حقیقی که از سوی خاتمی معرفی‌شده‌اند، به‌گونه‌ای است که نهایتاً و در رأی‌گیری‌ها وزن برخی احزاب بیشتر خواهد بود. سخن آن‌ها می‌تواند قابل‌تأمل باشد. به‌هرحال اگر این تصور که در برخی احزاب ایجادشده اصلاح و یا اقناعی صورت گیرد، فکر می‌کنم شکل تشکیلات مسئله فرعی معترضان باشد.

*با وجود گستردگی زیادی که در میان احزاب اصلاح‌طلب وجود دارد، راهکار پارلمان اصلاحات می‌تواند به تجمیع آن‌ها بینجامد؟

می‌دانید در جامعه گاهی به فعالیت‌های حزبی، مردم از عنوان «حزب‌بازی» استفاده می‌کنند و این گویای کارکرد ناقص و یا کژ کارکردی برخی احزاب حکایت دارد.

حزب باید پایگاه و جایگاه اجتماعی و وزن سیاسی قابل‌توجهی داشته باشد. این یک واقعیت است که برخی احزاب چند نفره هستند، و اصلاً فعالیت ندارند یا بسیار محدود است. طبیعی است نباید همه این احزاب را دارای یک وزن دانست. به‌هرروی بخشی از اختلاف همین مسئله است، که باید با تعیین شاخص‌های کمی و کیفی، احزاب از تعداد کرسی‌هایی متناسب با وزنشان برخوردار شوند.

اگر واقعاً احزاب به دنبال ایده‌آل‌های ارزشی و یا حتی منافع مادی خویش هستند، بهتر است احزاب کوچک در احزاب بزرگ‌تر ادغام شوند و نهایتاً دو یا سه حزب بزرگ اصلاح‌طلب به وجود آید. البته متاسفانه فعالان حزبی آمادگی فکری و انگیزه‌های شخصی‌شان اجازه چنین امری را نمی‌دهد، و از سوی دیگر جریان رقیب، این پراکندگی و تشتت به نفع خود می‌داند. درهرحال، جامعه ما روزی باید به سمت تشکیل چند حزب فراگیر و بزرگ حرکت کند.

*با توجه به انتقادهایی که جریان اصلاحات با آن روبرو است آیا پیگیری امور در این سطح کارساز خواهد بود یا اصلاح‌طلبان باید امور دیگری را برای احیای خود پیگیری کنند؟

مسئله مهم تولید گفتمان، اعتمادسازی و مسئولیت‌پذیری و همراهی اصلاح‌طلبان در کنار مردم است. در انتخابات شورای شهر تهران برخی راهشان را جدا کردند و ضرر هم کردند.

با اتحاد و هماهنگی همه سود می‌برند، حالا یکی بیشتر و یکی کمتر، اما با اختلاف در شرایط حساس، همه ضرر می‌کنند. تلاش جناح مخالف و برخی تندروها گسترش اختلاف در میان اصلاح‌طلبان است. بی‌توجهی و ندیدن این مسئله از سوی هر حزبی اقدامی منفی است.

*جریان اصولگرایی با توجه به همین انتقادهایی که نسبت به جریان اصلاحات و حمایت آن از آقای روحانی وجود دارد تاکید می‌کنند که کار از دست اصلاح‌طلبان خارج‌شده و علاوه بر انتخابات مجلس انتخابات 1400 را هم ازدست‌داده‌اند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

در سیاست هیچ چیزی قابل پیش‌بینی نیست. البته انتخابات با نظارت استصوابی تا انتخابات بدون نظارت استصوابی متفاوت است. جریان ضد اصلاحات و جریان ضد اصلاح‌طلبان، تلاش می‌کنند تا با انواع روش‌ها، اصلاح‌طلبان را از چشم مردم بیندازند، بین آن‌ها اختلاف را گسترش دهند، نیروهای مؤثر آن‌ها را از صحنه انتخابات و اجرائیات دور کنند. اما اگر اصلاح‌طلبان هم خودزنی کنند، با فسادهای مالی و اقتصادی برخورد نکنند، تضادهای کم‌اهمیت و فرعی میان خود را به‌عنوان تضاد اصلی بگیرند، به منافع درازمدت اصلاحات توجه نکنند، در آن صورت، اصلاح‌طلبان حتی با آزادترین و عادلانه‌ترین انتخابات هم شکست می‌خورند. از سوی دیگر جبهه اصلاح‌طلبان باید متکثرتر و گسترده‌تر شود. منافع قشر فرودستان اقتصادی را نیز در گفتمان خویش پررنگ‌تر کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها