کد خبر: 255451
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۸ ۱۲:۱۸:۰۰
| |

علی مطهری در مراسم دهمین سالگرد ارتحال آیت‌الله جمی:

اگر مرحوم جمی نبود شاید حصر آبادان شکسته نمی‌شد/ خیلی وقت‌ها نسبت به بزرگان تبلیغی برخورد می‌کنیم

نایب رییس مجلس شورای اسلامی گفت: مدتی نفت داخلی هم تأمین نمی شد و برخی افراد به شهید مطهری گفتند مردم خیلی در سختی هستند. ایشان هم تأیید کردند که ضرورتی ندارد نفت داخلی هم قطع شود.

اگر مرحوم جمی نبود شاید حصر آبادان شکسته نمی‌شد/ خیلی وقت‌ها نسبت به بزرگان تبلیغی برخورد می‌کنیم
کد خبر: 255451
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۸ ۱۲:۱۸:۰۰

اعتمادآنلاین| علی مطهری در مراسم دهمین سالگرد ارتحال آیت‌الله جمی طی سخنانی، با اشاره به ابعاد مختلف شخصیت آیت الله جمی، گفت: غیر از ارتباطی که ایشان در سال های 56 و 57 با شهید مطهری داشت، آنچه در شخصیت او بارز است مقاومتی است که ایشان در سال های 59 تا پایان جنگ در آبادان و خوزستان داشتند. یک وقت انسان خودش می خواهد مقاومت کند و یک وقت می خواهد مردم را به مقاومت وابدارد؛ این دومی سخت تر است.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه پیامبر(ص) فرموده، سوره هود من را پیر کرد، تصریح کرد: در این سوره آمده است «استقامت کن و به استقامت وابدار.» مشکل ترین کار این است که آدم بخواهد مردم را به مقاومت وابدارد و رهبری کند. چون باید اراده خودتان را به آنها بقبولانید تا آنها با اراده خودشان اراده شما را انجام دهند. به همین جهت می گویند امامت بالاتر از نبوت است که، علاوه بر ابلاغ پیام خداوند، مأمور بودند دست مردم را بگیرند و به سوی خداوند حرکت دهند.

وی با اشاره به سفرهای چهارگانه عارفان اظهار داشت: سیر اول عارفان این است که دلبستگی های خود را رها و به سوی حق حرکت کنند. مرحله بعد این است که در ذات خدا و با خدا سیر کنند. سیر چهارم باید در میان مردم بگردد و آنها را به سمت خداوند هدایت کند. کمتر عرفایی داریم که به سیر چهارم موفق شده باشند و حداکثر تا سیر سوم پیش می روند. یعنی خودشان را می سازند و اما اینکه بتوانند دست مردم را بگیرند و هدایت کنند کار هرکسی نیست. گذشته از انبیاء و امامان، می توانیم امام خمینی(س) را مصداق بارز این بدانیم که به سیر چهارم هم موفق شد و توانست دست جامعه را بگیرد و به سمت خداوند به حرکت درآورد؛ این کار سختی است.

مطهری تأکید کرد: آیت الله جمی از روز اول جنگ تحمیلی و محاصره آبادان در آبادان می ایستد و مردم را به مقاومت دعوت می کند. اگر ایشان به تهران یا شهر دیگری مهاجرت می کرد قطعا آن مقاومت در آبادان، خرمشهر و جاهای دیگر انجام نمی شد.

وی در خصوص رابطه شهید مطهری با آیت الله جمی گفت: مقداری که من به خاطر دارم مربوط به سال های 56 و 57 و ماه هایی است که در آستانه پیروزی انقلاب بودیم. من با آقای جمی آشنایی نداشتم و می دیدم که ایشان گاهی به منزل ما می آیند و حتی دو سه شب اقامت می کنند و رابطه نزدیکی با پدر ما داشتند. از آنجا بود که تا حدودی با ایشان آشنا شدم. صمیمت و تواضع ایشان هر کسی را تحت تأثیر قرار می داد. بعد شنیدیم چند شبی که در منزل ما بودند به خاطر این بود که مورد تعقیب ساواک بودند.

فرزند شهید مطهری با اشاره به موضوع اعتصاب کارکنان صنعت نفت آبادان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، اظهار داشت: فکر می کنم آبان یا آذر ماه سال 57 بود که شیرهای نفت را به روی خارج بستند و همین طور نفت داخلی ما هم قطع شد؛ که اقدام بسیار مهمی در پیشبرد نهضت اسلامی بود. بعدها شنیدیم که آیت الله جمی هم نقش مهمی در این موضوع داشتند.

وی تصریح کرد: مدتی نفت داخلی هم تأمین نمی شد و برخی افراد به شهید مطهری گفتند مردم خیلی در سختی هستند. ایشان هم تأیید کردند که ضرورتی ندارد نفت داخلی هم قطع شود. لذا ایشان به امام پیشنهادی دادند و هیأتی را مرکب از مهندس بازرگان، مهندس مرتضی کتیرایی و آیت الله هاشمی رفسنجانی تشکیل دادند که با کارگران پالایشگاه آبادان صحبت و آنها را قانع کنند تا نفت داخلی را تامین کنند.

مطهری ادامه داد: شهید مطهری تلفنی این پیشنهاد را با پاریس مطرح کردند و امام هم پذیرفتند و طی اعلامیه ای این هیأت را مأمور کردند که به پالایشگاه نفت آبادان بروند و کارگران را قانع کنند که نفت داخلی را تأمین کنند تا مردم بی جهت تحت فشار نباشند. البته بعضی ها مخالف این کار بودند و می گفتند باید کاری کنیم که مردم به فشار بیاید تا اینکه بیشتر به حرکت بیایند و انقلاب شتاب بیشتری پیدا کند. شهید مطهری می فرمود این یک فکر مارکسیستی است؛ انقلاب اسلامی انفجاری نیست و انقلاب آگاهانه است. ایشان می فرماید با این کار رهبری امام جنبه ایجابی پیدا می کند؛ انگار اداره کشور کم کم دارد به دست امام می افتد. لذا این کار به نفع انقلاب است.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: مرحوم آیت الله جمی با این هیأت همکاری نزدیک داشتند و اطلاعات مستمر تلفنی از همراهی کارگران با این هیأت و شکستن اعتصاب برای تأمین نفت داخلی به شهید مطهری می دادند. قبل از آن هم شهید مطهری ارتباط خوبی با آیت الله جمی داشتند؛ چند باری در حسینیه اصفهانی های آبادان سخنرانی داشتند و طبعا در آبادان به منزل مرحوم جمی می رفتند. همین در طور سخنرانی هایی که دهه چهل در دانشکده نفت آبادان داشتند ارتباطی میان این دو بزرگوار بود.

وی ادامه داد: مقداری که من از ارتباط این دو بزرگوار می دانم همین است. ممکن است در دوره حوزه علمیه هم ارتباطی بوده است. البته شهید مطهری شش سال بزرگتر از مرحوم آقای جمی بودند. من از روابط آنها در این دوران اطلاعات درستی ندارم.

خیلی وقت‌ها نسبت به بزرگان تبلیغی برخورد می‌کنیم

در این مراسم، نظریان از مسئولین ستاد برگزاری سالگرد رحلت آیت الله جمی گفت: متأسفانه خیلی وقت ها نسبت به بزرگان برخورد تبلیغی می کنیم و فرآیند ذهنی که باید برای ما طی شود طی نمی شود؛ مانند کالایی می شود که تبلیغ می کنیم و کسی نمی خرد. اگر بخواهیم یک ارتباط مؤثر برقرار کنیم، سخت است. متأسفانه بزرگان را تبلیغاتی به ما معرفی می کنید؛ ما از تبلیغات خسته شده ایم.

وی با بیان اینکه عملکرد آقای جمی عمیق نشده است، تصریح کرد: آقای جمی یکی از پایه های نگهداری آبادان بود. آقای جمی یک متفکر اهل صداقت و احترام بود. خیلی وقت ها درگیر چاپ کردن هستیم اما فرآیند ذهنی که باید اتفاق بیفتد اتفاق نمی افتد. ما همه تلاشمان را کردیم که به روش آقای جمی، یعنی غیر مستقیم، این کار را انجام دهیم.

مرحوم جمی نقش مهمی در شکست حصر آبادان داشت

عبدالحسن بنادری نیز یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود و گفت: متأسفانه همان گونه که هنوز دفاع آبادان مغفول مانده نقش مرحوم آیت الله جمی هم مغفول مانده است. حضور آیت الله جمی حضور مردم را رقم زد. در دفاع از آبادان کسی به دنبال سهم خواهی نبود و حضور مردم نقش حیاتی ایفا کرد. نماز جمعه آبادان زیر آتش گلوله و بمباران برگزار می شد. 345 روز آبادان محاصره بود اما این انسان برجسته در شهر ماند. یک سرهنگ ارتش که به آبادان مأمور شده بود را دیدم درجه روی دوشش نیست. گفتم سردوشی هایت کجاست؟ گفت آنها را برداشته ام تا اگر دشمن آمد نفهمد من سرهنگ هستم. یکی دو هفته بعد گفت وقتی آقای جمی را با آن تبسم می بینم شرمم می آید بگویم ارتشی هستم.

بنادری با تأکید بر اینکه اگر بگویم مقاومت آبادان مرهون آقای جمی است حرف گزافی نیست، اظهار داشت: در حصر آبادان قبل از اینکه اسیران را ببیند پرسید آب و غذا خورده اند؟ در آن معرکه به فکر آب و غذای اسیر عراقی بود. در عملیات رمضان ایشان به قرارگاه ما آمد. یک نفر در گوش من گفت دشمن دارد قرارگاه را می گیرد. گفتم حاج آقا را ببرید ولی ایشان ایستاد.

وی ادامه داد: در فتح المبین فرمانده عراقی ها اسیر شد و گفت وقتی کماندوهای ما از بهمن شیر عبور کردند دو سه ساعت بیشتر طول نکشید که فرار کردند و می‌گفتند آبادان قتلگاه است. می گفت ما خوف داشتیم دوباره به آبادان حمله کنیم. بعد از فرمان امام، پنج مهر ماه سال 60 آن حماسه بزرگ رخ داد و مرحوم جمی نقش به سزایی ایفا کرد.

منبع: جماران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها