کد خبر: 259166
|
۱۳۹۷/۱۰/۱۹ ۰۹:۱۶:۰۰
| |

محمد هاشمی، عضو اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام:

خاتمی پیروزی در انتخابات را مدیون هاشمی است

محمد هاشمی گفت: مخالفان آقای هاشمی باور دارند که اندیشه او هنوز زنده است و با اعتقاد به همین موضوع به تخریب او ادامه می‌دهند زیرا اندیشه هاشمی خطری برای افراطی‌هاست. گروه‌های مختلف باید بدانند که سیاست اکبر هاشمی‌ رفسنجانی مبتنی بر وحدت، اعتدال و مشارکت مردم بود. اگر این موضوع به‌درستی درک شود، می‌توان راه درست را از نادرست تشخیص داد.

خاتمی پیروزی در انتخابات را مدیون هاشمی است
کد خبر: 259166
|
۱۳۹۷/۱۰/۱۹ ۰۹:۱۶:۰۰

اعتمادآنلاین| محمد هاشمی بردار آیت الله هاشمی رفسنجانی و عضو هیات موسس حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه نقدهای موجود از سوی برخی از نیروها چندان عجیب نیست، زیرا اندیشه هاشمی خطری بزرگ برای جریان‌های افراطی است، گفت: آیت الله هاشمی اساسا مدافع اعتدال و وحدت ملی بوده است.

در ادامه مهمترین محورهای مصاحبه محمد هاشمی را می‌خوانید:

پیش از آقای هاشمی، آقای بنی‌صدر فرماندهی جنگ را بر عهده داشت. در زمان او کشور با شکست‌های متعددی روبه‌رو شد. بنی‌صدر به سپاه بی‌توجه بود و مدام از ارتش حمایت می‌کرد. پس از عزل بنی‌صدر آقای هاشمی مسئولیت فرماندهی جنگ را بر عهده گرفت و رزمندگان را به نحو شایسته‌ای ساماندهی کرد. پس از فتح خرمشهر دو نظریه وجود داشت. برخی باور داشتند که در همان زمان باید قطع‌نامه را می‌پذیرفتیم و برخی دیگر می‌گفتند که ایران نباید در موضع ضعف جنگ را خاتمه دهد و ضرورت دارد که در شرایطی جنگ تمام شود که دست‌ کم بخشی از خاک عراق در اختیار ایران باشد تا در شرایط عزتمندانه وارد مذاکره بشویم. آقای هاشمی نظریه دوم را قبول داشت. در آن زمان شعارهایی مانند «جنگ، جنگ تا رفع فتنه»، «جنگ، جنگ تا پیروزی» و «راه قدس از کربلا می‌گذرد» نیز مطرح بود و شرایط طوری رقم خورد که جنگ ادامه پیدا کرد اما به‌ هر حال در جنگ هیچ خیری وجود ندارد و خسارات مالی و انسانی بسیاری به وجود می‌آید که به نفع هیچکس نیست. آقای هاشمی نیز مدافع جنگ نبودند، بلکه باور داشتند که باید از خاکمان دفاع کنیم.

*همان‌طور که گفتم، دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی از پیش از پیروزی انقلاب وجود داشت. آیت‌الله هاشمی در مکتب امام پرورش یافت. چطور ممکن است فردی که از روزهای نخست فعالیت‌های انقلابی در کنار امام حضور داشته است، در مقابل استعمار آمریکا تساهل و تسامح داشته باشد؟ با دانستن تمام اینها چطور ممکن است که مرحوم هاشمی‌رفسنجانی که در تمام این ادوار در کنار امام بود، نسبت به دشمنی‌های آمریکا بی‌تفاوت بوده باشد؟ قطعا چنین نبود و انتقاد مخالفان از سر انصاف نیست.

*در زمان جنگ بسیاری از کشورها مخالف ایران بودند؛ ارتش صدام و حزب بعث اساسا روسی قلمداد می‌شدند که با حمایت آمریکا و دولت‌های مرتجع عربی قدرتی به دست آورده بودند که توانستند به ما حمله کنند. آیت‌الله هاشمی تمام این موضوعات را می‎دانست و نیازی نیست که کسی این مسائل را یادآور شود اما بعد از جنگ، او سیاست تنش‌زدایی را در پیش گرفت و با کشورهای اروپایی، از جمله آلمان ارتباط خوب و سازنده‌ای برقرار کرد.

*حتی در شورای امنیت ملی تصویب کرد که به‌ جز روابط سیاسی می‌توان در حوزه‌های دیگر با آمریکا وارد ارتباط شد. او نسبت به کشورهای منطقه نیز همین سیاست را در پیش گرفت، چنان که تا سال‌ها عربستان ارتباط خوبی با ایران داشت. برخی باور دارند باید تا ابد جنگ ادامه یابد، در صورتی که آقای هاشمی باور داشت که بعد از جنگ مردم باید آسایش را در پرتو حفظ عزت ملی تجربه کنند که تا حدی به این مهم نیز نائل آمد.

*یکی از موضوعاتی که به آقای هاشمی ایراد می‌گیرند این است که او درها را به روی بخش خصوصی باز کرد و باعث رشد رفاه‌طلبی در جامعه شد. می‌گویند او باعث شد که رفاه‌طلبان اتومبیل بنز سوار شوند و سرمایه‌داری در کشور گسترش یابد؛ در صورتی که چنین مخالفانی اساسا به مفهوم توسعه باور ندارند یا شاید اصلا از درک آن عاجزند.

*طرفداران آقای ناطق در انتخابات سال 76 می‌گفتند که اگر پل‌ساختن ارزش است، مالزی از ما ارزشی‌تر محسوب می‌شود. آنها اساسا به مقوله سازندگی باور نداشتند؛ با وجود چنین دیدگاه‌هایی، آقای هاشمی در دولت، برنامه‌ای با افق سال 1400 تهیه کردند. در آن برنامه اشاره شده بود که ایران با توجه به ظرفیت‌های بسیار بالایش می‌تواند در جایگاهی استثنایی در عرصه بین‌المللی قرار بگیرد.

*مرحوم هاشمی اعتقاد داشت که اگر صنایع میانی و فرودستی فعال شوند، دیگر نیازی به خام‌فروشی نیست. البته این طرح در دولت آقای خاتمی از مجلس پس گرفته شد اما آقای هاشمی باز هم آن را رها نکرد و وقتی مجمع تشخیص مصلحت نظام را در اختیار گرفت، با رهبری صحبت کرد که این برنامه سیاست‌های کلی نظام را تبیین می‌کند و اگر به تأیید شما برسد، می‌تواند راهگشای کشور باشد. با تأیید رهبری آن طرح به سند چشم‌انداز 1404 تبدیل شد. در واقع این سند که اکنون در اختیار همگان است، نیز نشات‌گرفته از افکار و ایده‌های مرحوم هاشمی است.

*گفتمان فرهنگی دوم خرداد سال 76 به نوعی سلب روحیه فرهنگی موجود در دولت مرحوم هاشمی قلمداد می‌شود. حتی برخی باور دارند که رأی به آقای خاتمی یک رأی سلبی برای انکار سیاست‌های دولت سازندگی محسوب می‌شد. با اوصافی که شما ارائه می‌دهید، قاعدتا نباید مشکلی در کشور وجود می‌داشت. این درحالی است که موج اجتماعی خواهان اصلاح وضع موجود، شاهد مثال نقضی بر سخنان شماست. این تناقض را چگونه تعبیر می‌کنید؟

*نیروهای اردوگاه اصولگرایی خلاف دیدگاه شما را ارائه می‌دهند و می‌گویند که خطبه نماز جمعه آقای هاشمی باعث پیروزی آقای خاتمی در انتخابات شد. اساسا پیش از انتخابات سال 76 مفهوم دقیقی به نام اصلاحات وجود نداشت و اصلاح‌طلبان با تشکیل حزب مشارکت این عنوان را ارائه دادند. پس از سال 76 روحانیون مبارز و به‌ خصوص آقای کروبی در مجلس سوم به سیاست‌های دولت آقای هاشمی انتقاد می‌کردند.

*در سال 75 ما حزب کارگزاران را تشکیل دادیم و پس از پیشنهاد به آقای حبیبی به آقای خاتمی پیشنهاد حضور در انتخابات را دادیم و او گفت اگر کارگزاران از من حمایت کند، به انتخابات وارد می‌شوم. آقای خاتمی پیروزی‌اش را مدیون حمایت کارگزاران و مرحوم هاشمی است. مرحوم هاشمی از آقای خاتمی حمایت کرد. این موضوع درست نیست که خاتمی چهره مخالف هاشمی بوده است.

*در زمانی که روحانیون مبارز در انزوای کامل بود و اصلاح‌طلبی به شکل کنونی وجود نداشت، کارگزاران از آقای خاتمی حمایت کرد. جالب است که با چنین حمایت‌هایی پس از انتخابات سال 76 و تشکیل حزب مشارکت، علیه آقای هاشمی سخن‌ها گفته شد و روزنامه‌ها به‌ طور زنجیره‌ای علیه او ‌نوشتند. به هر حال، همه این موضوع را می‌دانستند که آقای هاشمی از پتانسیل بالایی برخوردار است و اصلاح‌طلبان نسبت به او حس رقابت شدیدی داشتند.

*اصلاح‌طلبان در سال 84 سه نامزد یعنی آقایان معین، کروبی و مهرعلیزاده را در مقابل آقای هاشمی قرار دادند و با این سناریو آرای مرحوم هاشمی را گرفتند. جریان راست نیز در سال 76 می‌خواست چنین رویکردی را در پیش بگیرد و به سراغ من آمدند و گفتند که در انتخابات شرکت کن و از تو حمایت می‌کنیم. آقای هاشمی به من گفت که این کار را نکن زیرا آنها می‌خواهند با سیاست سه‌ کاندیدایی انتخابات را به دور دوم ببرند تا در آن مرحله پیروز شوند.

*آقای هاشمی نسبت به آقای خاتمی نظر مثبتی داشت و تمایلش این بود که او رئیس‌جمهور شود. جالب است که بعد از سال‌ها اصلاح‌طلبان کاری را با مرحوم هاشمی کردند که او در سال 76 با آنها نکرد. با چنین اتفاقات تلخی دیدیم که فردی به نام احمدی‌نژاد روی کار آمد که هیچ حدومرزی را رعایت نمی‌کرد.

*برای مرحوم هاشمی حفظ نظام از همه چیز بااهمیت‌تر بود و همواره منافع نظام را بر منافع شخصی ترجیح می‌داد. او هیچ‌گاه به دنبال انتقام‌جویی نبود و به گذشته نگاه نمی‌کرد. در سال 84 برای مردم و کشور به صحنه آمد و در سال 88 نیز آن چه را گفت که فکر می‌کرد مصلحت نظام و ایران را تأمین می‌کند. او در نماز جمعه پیشنهادهایی را مطرح کرد که علاوه بر آن که با شأن نظام اسلامی همخوان بود، می‌توانست راهشگا باشد اما به دلیل آن که قدرت اجرایی نداشت، نتوانست آنها را به مقام اجرا برساند. او می‌دانست با گفتن آن موضوعات هزینه خواهد داد اما برای مردم آن هزینه‌ها را به جان خرید.

*آقای هاشمی به‌ طور مستقیم از آقای روحانی حمایت کرد. وقتی خودش رد صلاحیت شد، آقایان عارف و روحانی باقی ماندند. او با ایشان صحبت کرد که در نهایت آقای عارف از انتخابات کناره‌گیری کرد و آقای هاشمی از مردم خواست که به روحانی رأی بدهند زیرا تعدادی از افراد در ستادهای برخی از نامزدها می‌گفتند که هاشمی از نامزد مورد نظرشان حمایت می‌کند. با اعلام موضع صریح مرحوم هاشمی این مناقشات پایان یافت. البته این که او تصمیم‌گیرنده دولت روحانی بود، موضوع چندان دقیقی نیست زیرا آقای هاشمی فقط در حوزه مسائل بین‌الملل مانند برجام توصیه‌هایی به آقای روحانی می‌کرد.

*مخالفان آقای هاشمی باور دارند که اندیشه او هنوز زنده است و با اعتقاد به همین موضوع به تخریب او ادامه می‌دهند زیرا اندیشه هاشمی خطری برای افراطی‌هاست. گروه‌های مختلف باید بدانند که سیاست اکبر هاشمی‌ رفسنجانی مبتنی بر وحدت، اعتدال و مشارکت مردم بود. اگر این موضوع به‌درستی درک شود، می‌توان راه درست را از نادرست تشخیص داد. نفاق و دورویی مانند موریانه نظام را می‌خورد؛ بنابراین باید همه نیروهای سیاسی به وحدت بیندیشند. مردم در کوچه و خیابان‌ها ما را که می‌بینند، می‌گویند اگر هاشمی زنده بود، وضعیت به اینجا نمی‌رسید.

*مردم آقای هاشمی را دوست دارند و ای ‌کاش سیاسی‌ها نیز بر طریق مردم عمل کنند و تفکرات آقای هاشمی را سرلوحه کار خود قرار دهند.

منبع: روزنامه شرق

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها