گزارش تحلیلی اعتمادآنلاین از درگیری اخیر ضرغامی با حسن روحانی؛
کاندیدایی که خیلی زود باخت یا اسب تروای اصولگرایان که شکست؟
درگیری اخیر ضرغامی با حسن روحانی نشان میدهد که ضرغامی نتوانست دستکم همان خط لاریجانی را دنبال کند؛ او نه قد و قامت اسب تروای اصولگرایی را داشت که اقبال از دسترفته آنها را در جامعه دوباره به دست بیاورد و نه زیرکی تاکتیکی بعضی از اصولگرایان را. دعوای اخیر او، ضرغامی را به همان خانه اول برد تا اصولگرایان تندرو با همان بدنه اجتماعی حداقلی، تنها پشتوانه او برای حضور احتمالیاش در انتخابات آینده باشند؛ با این تفاوت که او از همین حالا بازی انتخابات را واگذار کرده است.
اعتمادآنلاین| روحالله سپندارند- عزتالله ضرغامی و ماجرای درگیری لفظیاش با حسن روحانی رئیس جمهوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی هر چند به گفته بعضیها اتفاق خاصی نیست و از اینگونه بحثها در چنین جلساتی همیشه پیش میآید اما دستکم نشان داد که خاستگاه جریانی و جناحی بعضی از چهرههای سیاسی چه اندازه میتواند کنشگری و حضور در عرصه عمومی با نقابهای متفاوت را زیر سوال برود.
ماجرا از آنجا شروع میشود که حسن روحانی صحبتهایی درباره حجاب و فضای مجازی مطرح میکند، صحبتهایی که مشخصا در نقد سیاستهای بگیر و ببند و ناکارآمدی چنین رویکردهایی بود؛ رئیس جمهوری از دستگیری زنان و فیلترینگ در فضای مجازی انتقاد کرد و همین اظهارات واکنشهایی را به همراه داشت، تا جایی که ضرغامی در جلسه شورای عالی فضای مجازی که ریاست آن با حسن روحانی است، به بهانه این صحبتها با او وارد مشاجره لفظی میشود.
درگیری ضرغامی با روحانی به گونهای بوده که حتی مدیرمسئول روزنامه اصولگرای جوان هم در واکنش به آن، از ضرغامی انتقاد کرده و نوشته است: «شأن حقوقی رئیسجمهور (هر کس که باشد) از ملت و نظام است. نباید در جمع زیردست یا زمانی که مدیر جلسه است چشم در چشم یا انگشت در چشم و دوبهدو تا مرز شکستن او پیش رفت، اشتباه است. نگوییم این روحانی با آن مواضع حقش هست. شأن حقوقی ارجح است. ادبیات فاخر و کوتاه آمدن طرف مقابل معقولتر است.»
عزتالله ضرغامی که قرابت فکری و سیاسیاش با محمود احمدینژاد در دولتهای نهم و دهم از او چهرهای جناحی با رویکردهای نزدیک به پایداری ساخته بود بعد از شکستهای مکرر اصولگرایان در رویدادهای انتخاباتی سالهای اخیر، سعی کرد رویکرد تازهای را در پیش بگیرد. او صبحانههایی با چهرههای سیاسی هر دو جناح ترتیب میداد و در شبکههای مجازی گزارشی از این صبحانهها ارائه میکرد. او در ارائه تصویر جدید از خود، انتقادهایی را نیز نسبت به هممسلکانش وارد کرد. زمانی که خودش را برای کاندیداتوری انتخابات 96 آماده کرده بود تاکید داشت که «یکی از آسیبهای جریان اصولگرایی که امروز تبدیل به جریان انقلاب شده، این است که معمولا در جلب افکارعمومی ضعیف عمل کرده است.»
پس از آنکه از قطار انتخابات ریاست جمهوری جا ماند، حضورش در فضای مجازی پر رنگتر شد تا پس از صبحانههایش با چهرههایی مثل محمدعلی ابطحی یا حسین کروبی فرزند یکی از محصوران، زمزمههایی از چهره متفاوت مردی بر سر زبانها بیفتد که بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه به سپاه پیوسته بود و بعد هم به وزارت فرهنگ راه یافت؛ با این حال حضور ده سالهاش بر کرسی ریاست صدا و سیما باعث شد تا نامش بیشتر سر زبانها بیفتد. اگر سلف او در صدا و سیما هم کاندیداتوری ریاست جمهوری در را در کارنامه خود دارد و در سالهای بعد توانست به ریاست مجلس برسد، ضرغامی نیز خودش را کمتر از لاریجانی نمیدانست با این تفاوت که چرخشهای لاریجانی را در کارنامهاش نداشت. چرخشهایی که لاریجانی را در ریاست صدا و سیما با دفاعیاتش از برنامههای تلویزیونی پرحاشیهای همچون «هویت» و «چراغ» به مواضعی اعتدالی کشاند که حالا بعضی از اصلاحطلبان هم ابایی ندارندکه از کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری 1400 دفاع کنند.
ضرغامی هم کم و بیش سعی کرد همان راه لاریجانی پس از ریاست صدا و سیما را برود؛ خودش را برای انتخابات آماده کرد هر چند مورد اقبال اصولگرایان قرار نگرفت؛ اما برای او هنوز انتخابات 1400 چشماندازی بود که میتوانست تا آن زمان وجهه متفاوتی نشان دهد با این تفاوت که او زیرکیهای علی لاریجانی را نداشت و نتوانست خویشتنداری نشان دهد.
جلسات اخیر در سطوح عالی کشور، پاشنه آشیل ضرغامی شد؛ ابتدا وقتی اعضای این شورا سعیدرضا عاملی را به عنوان دبیر انتخاب کردند او نتوانست خودش را نگه دارد و اعلام کرد « متاسفانه، در جلسه دیشب مکرراً به صورت علنی و غیرعلنی از تماسهای آقای وحید حقانیان به منظور رأی مثبت به این نامزد محترم سخن به میان آمد.»
صحبتهای او باعث شد که یکی از چهرههای اصولگرا در واکنش به او بگوید: «لابد او برای کرسی دبیری شورای انقلاب فرهنگی کت و شلوار دوخته و ناگهان دیده به درد نمیخورد. کت و شلوار را نگه دار سردار؛ انتخابات 1400 نزدیک است!»
اما درگیری اخیر او با حسن روحانی نشان میدهد که ضرغامی نتوانست دستکم همان خط لاریجانی را دنبال کند؛ او نه قد و قامت اسب تروای اصولگرایی را داشت که اقبال از دسترفته آنها را در جامعه دوباره به دست بیاورد و نه زیرکی تاکتیکی بعضی از اصولگرایان را. دعوای اخیر او، ضرغامی را به همان خانه اول برد تا اصولگرایان تندرو با همان بدنه اجتماعی حداقلی، تنها پشتوانه او برای حضور احتمالیاش در انتخابات آینده باشند؛ با این تفاوت که او از همین حالا بازی انتخابات را واگذار کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید