مصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی:
نباید چشممان را ببندیم و فقط دهانمان را باز کنیم/ از روی دلسوزی، ثروت مردم را خوردهایم/ هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی در عمل یکی بودند
مصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی گفت: آنچه که مردم را امیدوار میکند حق و حقیقت است باید به مردم گفت شرایط مملکت این است و حالا ما میخواهیم این کار را بکنیم آنگاه مردم امیدوار میشوند. کشوری که استقلال دارد و به دهن آمریکا میزند و امید دارد.
اعتمادآنلاین| مصطفی هاشمیطبا، کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بیان کرد: به نظر من منهای بعضی از نظرات شخصی که پنهانکاری میکنند و منهای بعضی از اعمال نفوذهایی که برخی به خاطر سمت و عنوانشان میکنند، آزادی تا حد زیادی وجود دارد. مردم در اینکه چه رایی بدهند، آزاد هستند. حالا اینکه چگونه میشود این آرا موثر واقع شود، بعضیها این را ناقض آزادی میدانند، اما در حد عرف معمول در حد زیادی در کشور به آن آزادی که میخواستیم رسیدهایم. ضمن اینکه این شعارهایی که در اوایل انقلاب داده میشد و مردم میگفتند، هیچ کدام تصویر دقیقی از آن نداشتند. بالاخره آزادی کلمه خوبی است و همه دوست دارند که آزاد باشند. مهمترین بخشهای صحبتهای هاشمی طبا را در زیر بخوانید:
*غیر از منافقین که یک گروه ورشکسته است که به نوعی با دیکتاتوری درونحزبی خودشان را نگه داشتند، آدمهای دیگر یک میکروفون و یک اتاق کوچک دارند و حرف میزنند و حرف هم که مالیات ندارد، کاملا جدی میگویم آنها اصلا عددی نیستند ولی ما مشکلی دیگر در داخل داریم و مشکل داخلی ما این است که دولتهای ما نوعا از روی دلسوزی با سیاستهای پوپولیستی میخواهند مملکت را اداره کنند.
*اینکه در نماز جمعه بگویند معیشت مردم را بهتر کنید، مردم که بچه نیستند، داستان را میفهمند چیست. وقتی شرایط ارز و قیمتها به این شکل پیش میآید، چطور بگوییم امید داشته باشید؟ بگویید میخواهیم این کار را کنیم یا اصلا بگوییم ما انقلابی هستیم و زندگیمان بهتر نمیشود. ما وقتی انقلاب کردیم و توی دهن آمریکا میزنیم و با اذناب جهانی و شیخهای منطقه داریم مبارزه میکنیم باید قناعت کنیم و سختی بکشیم. یک معادله خیلی ساده است، نفتمان را نمیخرند معلوم است دیگر.
*حقیقتا باید در این زمینه خیلی هوشیار باشیم که بتوانیم با تدبیر با اینگونه مسائل مواجه شویم. حفظ مملکت چه از شر بی آبی چه از شر دشمنان داخلی و آدمهای نادان و چه از شر بیگانگان، تدبیر سنگینی میطلبد ما نباید چشممان را ببندیم و فقط دهانمان را باز کنیم. انشاالله که تدبیر شود و ما از این خطرات نجات پیدا کنیم.
*رئیسجمهورهای مختلف داشتیم، آقای هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و روحانی همهشان دارند یک کار میکنند. منتها تظاهرات خاصی هم داشتند ولی در عمل یکی بودند در عمل میخواستند با منابع کشور مردم را راضی کنند، همهشان یکی بودند.
*آقای خاتمی که انسان بسیار خوبی هستند و بنده هم ایشان را خیلی دوست دارم و دوره ایشان شاید بهترین دوره بوده که آمار نشان میدهد. آقای خاتمی یک چهره و بیان روشنفکرانه و مردممدارانه داشتند ولی مگر قتلهای زنجیرهای همان موقع اتفاق نیافتاد؟ مگر همان موقع مسائل مربوط به انرژی اتمی اتفاق نیافتاد؟ مگر همان موقع نفت نمیفروختیم؟ مگر واردات نمیکردیم؟
*درباره دشمنی آمریکا هم من خودم اعتقاد دارم روسیه و چین خطرشان اگر برای ما بیشتر از آمریکا نباشد کمتر نیست. حالا آمریکا که آن سوی دنیا است ولی روسیه که نزدیک ماست و در یک نگاه تاریخی زمینهای ما را برده و دین ما را برده است و با تجهیز تودهایها اصل دین اسلام را در ایران داشتند ریشهکن میکردند چراکه تودهایها وابسته به شوروی بودند و استالینیست بودند و میخواستند این تفکر در ایران حاکم باشد.
*آقای احمدینژاد هم که آمد با شعارهای سوپرچپ و مردمی و حزبالهی وارد شد و منابع مملکت را آنطوری هدر داد الان هم همانطور است. اتفاقا مثال شما خیلی خوب است. اینها در حرف زدن با هم خیلی اختلاف دارند ولی در عمل یکی میشوند. چون وقتی عمل میکنند آن عملها عکس العمل دارد و ابتکار عمل میخواهد یعنی باید بگویند من برخلاف اینکه تا به حال اینطور شده میخواهم اینگونه عمل کنم ولی جرأتش نیست و همان سیستم اداری و همان محدودیتها و مردممداریها و راضی کردن مردم همهاش یکی است. یکی کمتر و یکی بیشتر منابع را هدر میدهد.
منیع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید