کد خبر: 294026
|
۱۳۹۸/۰۲/۲۴ ۱۳:۵۶:۰۰
| |

الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نطق‌ میان‌دستور:

جنگ شروع شده است، جنگ روانی برعلیه مردم ایران/ دشمن به‌دنبال ناامیدسازی مردم است/ 12 هزار نفر از منافقین با چهره اصلاح‌طلب، اصولگرا، تندرو، طرفدار نظام و حزب‌اللهی در حال سم‌پاشی روانی هستند/ آخرین پیامی که از آقای موسوی آمده این است: آقای روحانی حوصله کن

الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: از نظام و حکومت انتظار گذشت و بزرگی می‌رود. اگر رفع حصر را آنی حل کنند، ممنوع‌التصویری و محدودیت‌های آقای خاتمی را به عنوان سیاستمداری که تلاش دارد کمک کند، رفع کنند؛ اگر الان کمک نکند چه زمانی می‌تواند، کمک کند؟

حجم ویدیو: 20.58M | مدت زمان ویدیو: 00:10:18 دانلود ویدیو
کد خبر: 294026
|
۱۳۹۸/۰۲/۲۴ ۱۳:۵۶:۰۰

اعتمادآنلاین| الیاس حضرتی،نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نطقی مهم در مجلس شورای اسلامی به تحلیل شرایط جاری و آتی کشور پرداخت و گفت: راهبرد دشمن روی سه محور دارد؛ ناامیدی مردم، دامن زدن به اختلافات درون کشور و فشار اقتصادی.

به گزارش اعتمادآنلاین ؛ متن کامل نطق میان‌دستور الیاس حضرتی به شرح زیر است:

بی‌شک سخت‌ترین برنامه تحریم جهانی و باغلظت‌ترین برنامه محاصره اقتصادی بعد از انقلاب در یک سال گذشته بر سر مردم ما آمده است. دشمنان ما در تلاش‌اند فشار اصلی را برگرده ملت بیاندازند تا آحاد ملت به خصوص مردم و اقشار ضعیف ناامید شوند.

دشمن می‌خواهد به مردم ضعیف، مستضعف و آسیب‌پذیر ضربه بزند تا به رابطه آنها، اعتقاد و باورهای آنها لطمه بزند و از نظام و انقلاب‌شان جدای‌شان کنند.

هدف دشمن در وهله اول حمله نظامی نیست، چه بسا که امکان دارد و محتمل است. در وهله اول خرد کردن شخصیت مردم، لِه کردن آنها در زیر چرخ مسائل، مباحث و مشکلاتی که وجود دارد، از بین بردن اعتماد آنها و تبدیل امید و باور آنها به یاس و ناامیدی است.

جنگ شروع شده است، جنگ روانی علیه مردم ایران. با استفاده از همه تکنیک‌ها، ابزار، تکنولوژی، صاحب‌نظران، جامعه‌شناسان، روانشناسان بر سر این مردم و ملت از زمین و هوا و اطراف و اکناف بمباران روانی شروع شده است تا آنها را ناامید کنند.

دشمن روی سه محور حساب باز کرده است؛ محور اول مردم را ناامید کند، به اختلافات دامن بزند، طبل و شیپور اختلافات، تضادها و شکاف‌ها را همچنان بنوازد، همان‌طور که دارند می‌نوازند. فشار اقتصادی را چه بر اثر تحریم و چه بر اثر ضعف مدیریت و دانایی ما مدیران دامن‌گیر مردم کند.

کدام مردم؟ مردمی که از ابتدای انقلاب شبانه‌روز پای این انقلاب ایستاده‌اند. آن کسی که یک پسر داشت و آن که 9 پسر داشت تقدیم کرد، هرچه داشتند تقدیم کردند. هر چه داشتند عرضه کردند. با خلوص نیت و صادقانه دست به یک معامله بزرگ زدند و پای این معامله ماندند و هستند و امروز مورد تهاجم هدف‌ها و تیرهای زهرآگین دشمن در این جنگ روانی قرار گرفته‌اند.

عزیزان من! جنگ روانی دو شاخصه دارد: اول اینکه مسئولان درک نمی‌کنند یا دیر درک می‌کنند؛ زمانی درک می کنند که کار از کار گذشته است و مردم زیر چرخ‌ها لِه می‌شوند.

عزیزان من؛ دشمن از همه توان خود استفاده می‌کند. با اخبار غلط و بزرگنمایی برخی اشتباهات. 1200 نفر از منافقین در آلبانی نشسته و در چهره اصلاح‌طلب، حزب‌اللهی، اصولگرا، مدافع نظام، افراطی و تندرو کار می کنند و در حال سم‌پاشی روانی هستند.

در داخل هم ما بدون اینکه توجهی به این جنگ بزرگ داشته باشیم همچنان به اختلافات دامن می‌زنیم. در این جنگ روانی صداوسیما باید در خط مقدم باشد. رسانه‌های مکتوب و پایگاه‌های خبری، خبرگزاری، جامعه‌شناسان، اساتید دانشگاه‌ها و ... باید مورد مشورت قرار گیرند.

صداوسیمای ما علی‌رغم زحماتی که می‌کشد و من از آن بخش تشکر می‌کنم اما تلاش، برنامه، توان مدیریتی‌اش هیچ تناسبی با نیازهای این جنگ بزرگ روانی ندارد.

روزنامه‌ها هم برای اینکه بتوانند در صحنه بمانند، برنامه‌ریزی می‌کنند اما به دلیل گرانی کاغذ در حال تعطیل شدن هستند. خبرگزاری‌ها هم با محدودیت‌های مختلف روبرو هستند. ما هم به جای اینکه با سعه‌صدر با نشریات و اهالی فرهنگ و اهالی خبر برخورد کنیم، روزنامه و مجله‌ای را به دلیل یک اشتباه در اولین قدم تعطیل می‌کنیم؛ یعنی آن را می‌کشیم. کاری که می‌توان با تذکر یا ارائه پرونده به هیات نظارت حل کرد، اما ما آن را تعطیل می‌کنیم و ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کنیم.

عزیزان من؛ برداران و خواهران عزیز؛ ما در کجای کاریم؟ نمایندگان ملت در کجای این داستان قرار دارند؟ بود و نبودنمان چه اثری دارد؟ از خودمان پرسیده‌ایم اگر یک ماه این مجلس را تعطیل کنند چه ضایعه و خسارتی بر این ملت وارد می‌شود؟ آیا وجود ما اثر مثبتی در این داستان دارد؟ جایگاه ما کجاست؟ نقش ما کجاست؟ این مردم در حال لِه شدن هستند و ما شاهدیم و حتی درک‌شان هم نمی‌کنیم.

هیچ‌گونه درکی از له شدن ملت در زیر چرخ‌های گرانی، تورم، بیکاری، هرج و مرج حاکم بر بازار و اقتصاد نداریم. مرتب هر کدام از ما طبلی برداشته‌ایم و بر اختلافات، تعمیق اختلافات، نقطه ضعف گرفتن و علیه هم حرف زدن، می‌کوبیم. صداوسیما علیه دولت، دولت علیه مجلس، مجلس علیه آن یکی ... و ما همه سرگرم موضوعات پوچ اندر پوچ هستیم، بدون اینکه اثر بیرونی داشته باشیم.

عزیزان ما در سپاه با چشمان تیزبین خود باید تحرکات دشمن را رصد کنند که البته ما به آنها خسته‌ نباشید می‌گوییم. در حوزه سیاست‌خارجی، وزیر امور خارجه باید مقتدرانه با اختیارات کاملی که از رهبری و نظام گرفته است، از همه صاحب‌نظران و همه کسانی که توانایی و ظرفیت دارند و می‌توانند در حوزه سیاست عمومی و میدان سیاست عمومی تاثیرگذار باشند،بهره گیرد.

نظام جمهوری اسلامی باید به همه وطن‌پرستان که در دنیا موثر هستند، فراخوان بدهد. ما تنهایی در حال حرکت هستیم و حاضر نیستیم هیچ قدمی برداریم.

در کنار مسائل حمایتی از ملت، اصلاح برخی از ساختارها، باید به نشاط اجتماعی ملت که منشا بازگشت ذره ای اعتماد است، توجه کنیم.

از نظام و حکومت انتظار گذشت و بزرگی می‌رود. آقای محمدرضا شجریان در شرایط بدجسمانی قرار دارد و اگر وزیر ارشاد عیادتی از او داشته باشد (گیرم که در جایی اشتباهی هم کرده باشد)، نشانه گذشت است. گذشت باید از نظام باشد.

باید رفع حصر را آنی حل کنند، ممنوع‌التصویری و محدودیت‌های آقای خاتمی را به عنوان سیاستمداری که تلاش دارد کمک کند، رفع کنند. اگر آقای خاتمی الان کمک نکند، چه زمانی می‌تواند، کمک کند؟

نظام می‌خواهد خود را از همه نیروهای دلسوزی که 10 سال است در حصر هستند، اما پیام می‌دهند که «ای مردم، دوستان، طرفداران در صحنه باشید و کمک کنید»، محروم کند؟

آخرین پیامی که از آقای موسوی آمده، این است : آقای روحانی حوصله کن، از رهبری فاصله نگیر...

ادامه متن نطق‌ میان‌دستور الیاس حضرتی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی که به دلیل ضیق‌وقت در اختیار رسانه‌ها قرار گرفت:

به گزارش اعتمادآنلاین ؛ در بحث حصر دفعتا پیشنهاد من این است که یک‌شبه اعلام کنند از فردا رفع حصر است. اگر تخلفی شده اگر اهمال‌کاری شده بود 8، 9، 10 سال در حصر بودند به اندازه کافی بودند جایی باید نظام تمام کند. منتظر تمام‌شدن داستان از طرف مقابل نباشیم، نظام منافع ملت را بیشتر متوجه شود. در ادامه از آقای خاتمی و ظرفیت و نفوذشان مخصوصا در مجامع بین‌المللی استفاده شود و به او میدان داده شود که مسافرت‌های خارج از کشور داشته باشد و با دبیرکل سازمان ملل، با شخصیت‌های اروپایی و آمریکایی رفت‌وآمد کند. علاوه‌بر آقای خاتمی افراد دیگری داریم چه آنهایی که جمهوری اسلامی را دوست دارند، چه آنهایی که ایران را دوست دارند و آدم‌های وطن‌پرستی هستند. در این شرایط ما به یک بسیج همگانی با حضور افرادی که قدرت لابی، میدان لابی و نفوذ کلام دارند نیاز داریم، کسانی که می‌توانند ارتباط ایجاد کنند وجودشان در این زمینه می‌تواند موثر باشد.

ما یکسری شخصیت‌های هنری داریم که سلبریتی هستند. آدم‌های بانفوذی که مخاطبان خیلی بالایی دارند، به دلیل یک اشتباه یا به دلیل یک توییت اشتباه نباید اینها را بسوزانیم. اینها وجودشان می‌تواند برای نظام و تحکیم وحدت ملی و برای جلب اعتماد ملی موثر باشد. اینها را دوباره برگردانیم.

برخی از فیلم‌های هنرمندان را بیهوده توقیف کردیم. طرف 3 یا 4 سال فیلمش در توقیف بوده بعد از چندسال به او مجوز دادیم. او فیلم درست کرده، سرمایه‌گذاری کرده، فیلم برای سوژه زمان خودش بوده و بعد از چند سال فیلم از سوژه خود عبور کرده است. شاید بعد از چند سال مجوز هم صادر شود اما ممکن است دیگر فیلمش فروش نداشته باشد. ما باید حالجویی و جبران خسارت کنیم، بگوییم ما باعث شدیم فیلمت، نوارموسیقی‌ات، کنسرتت به دست‌انداز و توقیف بیهوده بیفتد، بعد هم فهمیدیم اشتباه بود و نباید توقیف می‌شد، الان ما داریم مجوز می‌دهیم. جبران است و یک معذرت‌خواهی کنیم.

در بخش دیگر شخصیت‌های ورزشی مثل آقای فردوسی‌پور و علی دایی؛ باید آنها را برگردانیم سرجای خودشان. نباید در این چرخ‌دنده‌های خشک اختلاف‌برانگیز خرابشان کنیم، چون بودنشان مفید است. تعدادی زیادی دلخوش هستند که روز دوشنبه برنامه نود تماشا کنند ما بی‌جهت محرومشان می‌کنیم.

به نظرم برازنده جمهوری اسلامی نیست زندانی سیاسی داشته باشد. در یک عفو ویژه‌ زندانی سیاسی را باید تماما از دامن جمهوری اسلامی پاک کنیم.

آخرین موضوع بحث عفو عمومی برای تمام ایرانی‌هایی است که خارج از کشور هستند. بعد از 40 سال این ارزش است، این اعتبار وجود دارد و می‌شود این کار را کرد؛ به تمام ایرانی‌های خارج از کشور کسانی که دستشان به خون آلوده نشده یک عفو از طرف نظام جمهوری اسلامی و قوه قضائیه داده شود.
این پیشنهادهای من در بخش مربوط به جلب اعتماد، ترمیم اعتماد و درست‌کردن پل اعتماد بین ملت و دولت بود.

در بخش مشکلات مردم بیشترین فشار در این گیرودار به اقشار آسیب‌پذیر بوده است. اقشار آسیب‌پذیر مردمی هستند که اتفاقا بیشترین فداکاری را برای جمهوری اسلامی کردند حتما باید یک چتر امنیتی و امن در زندگی روزمره‌شان برایشان ایجاد کنیم. این چتر امن عبارت است از: خیالشان راحت باشد روزی حداقل 2000 کالری از طریف کوپن یا کارت خرید کالا (که کوپن مناسب‌تر است) در اختیار دارند. خیالشان راحت باشد از سوپرمارکت سرکوچه‌شان می‌توانند کوپن‌هایشان را نقد کنند و اینطور نباشد که در لابه‌لای گران‌، بالا و پایین‌بودن درگیر شوند.

پیشنهاد دوم برای این جمعیت این است که ما باید برای بهداشت بودجه‌ای بگذاریم. بودجه بیمارستان‌های دولتی که محل رجوع محروم‌ترین اقشار جامعه هستند را بیشتر کنیم، تا پولی بابت مداوا و مسائل جراحی‌شان ندهند. طرحی را که آقای هاشمی دنبال می‌کرد تکمیل‌تر کنیم، نقاط ضعفش را برطرف کنیم که براساس برآوردها نهایتا 12 هزار میلیارد هزینه لازم دارد.

در سطح مدارس، بودجه در اختیار مدارس دولتی قرار دهیم تا اولیای مدرسه مجبور نشوند برای اداره آن از خانواده‌ها طلب پول کنند و اگر پرداخت نشود از مدرسه اخراج کنند، در واقع طرح آموزش رایگان را عملی کنیم.

محور سوم پیشنهادم این است که حمل‌ونقل شهری را به گونه‌ای باید تجهیز کنیم. در تمام شهرهای ایران مترو، اتوبوس، ترن‌، مینی‌بوس، تاکسی و ماشین‌های مختلف باید شبه‌رایگان باشد و طرح حمل‌ونقل عمومی را اجرا کنیم. در واقع پولی باشد ولی شبه‌رایگان که مردم مستضعف و مردم آسیب‌پذیر عمدتا از این وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کنند و هزینه سنگینی بابت حمل‌ونقل ندهند.

پیشنهاد بعدی این است که 30 هزار میلیارد تومان به بخش بودجه عمرانی اضافه کنیم تا بتوانیم بخشی از اشتغال را حل کنیم.

آخرین پیشنهاد من است که در موضوع یارانه‌ها، 45 هزار تومانِ 6 دهک پایین جامعه را بتوانیم تا 120هزار تا 150 هزار برسانیم. الان سوال این است که این منابع را از کجا باید بیاوریم؟ این منابع در بحث محور دوم صحبت‌های من و در اصلاح ساختار بودجه بود. در اصلاح ساختار اقتصاد و از طریق مدیریت مصرف سوخت باید به آن برسیم، به نظرم مجلس در بحث مصرف سوخت بی‌خود عقب‌نشینی کرده است. ما نمی‌خواهیم قیمت سوخت را بالا ببریم بلکه قصد داریم مصرف سوخت را مدیریت کنیم تا مردم به اندازه نیاز خود اشتفاده کنند. آمریکایی‌ها بعد از تمرکز بر اختلافات داخلی ما، روی یکی از جاهایی که انگشت گذاشته‌اند مصرف بالایی است که ما داریم. ملتی هستیم که مصرف سرانه‌مان در سوخت، در انرژی‌های مختلف، در قند، شکر، گوشت، نان، آرد، شیرینی، لوازم آرایشی جزو بالاترین‌ها در دنیا است. این نقطه ضعف ماست؛ آمریکایی‌ها اگر فشار بیاورند یکی از نیروگاه‌های ما را بزنند ملت ما نمی‌تواند در تاریکی زندگی کند. مشکلات مردم شدید است ولی این بخش از مصرف انرژی ما تبدیل به یک فرهنگ عامه شده است که البته دولتمردان درباره آن مقصرند، مردم مقصر نیستند.

باید در مدیریت مصرف سوخت، بحث 14 میلیارد ارزی که برای تامین کالاهای اساسی در نظر گرفتیم، 10 میلیارد از آن را به نیما ببریم، به علاوه اینکه تعرفه واردات کالا از گمرک را به ارز نیمایی حساب کنیم؛ همین سه قلم کل آنها را می‌پوشاند و اضافه هم می‌آید. 30 هزار میلیارد هم اضافه می‌آید که می‌توانیم آن را به سیل کمک کنیم.

آخرین موضوع هم دو پیشنهاد من به آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس است که کمیته‌ای در نظر بگیرد برای اینکه 40 سال گذشته بعد از انقلاب را ارزیابی کنند و ببینند راهی که طی شده چه راهی بوده؟ آیا راه درستی آمده‌ایم؟ راه بی‌اشکالی بوده یا پراشکال بوده یا کلا اشتباهی آمده‌ایم؟ مسیر چه مسیری بوده است؟ اگر واقعا اشتباهی داشته‌ایم این کمیته آنها را کاملا بدون دغدغه بررسی کند. در این کمیته قطعا باید تعدادی از نماینده مجلس، وزاری سابق و فعلی، تعدادی از اساتید وارسته صاحب‌نظر دانشگاهی و جامعه‌شناس حضور داشته باشند. بی‌طرفانه ارزیابی کنند، اشکالات کار را دریابند، اگر قرار است انقلاب را ادامه بدهیم باید حتما 40 سال گذشته را نقد کنیم. ارزیابی‌ من این است که حتما باید تغییر رویکرد بدهیم.

پیشنهاد بعدی من راجع به کارکرد خودِ مجلس است که به آقای لاریجانی پیشنهاد می‌دهم شما حتما کمیته‌ای بگذارید برای ارزیابی کارکرد مجلس، با این رویکرد که ببینیم اصلا جایگاه مجلس کجاست، آیا مسیر را درست می‌رویم یا باید آن را تغییر دهیم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها