کد خبر: 311380
|
۱۳۹۸/۰۳/۲۳ ۱۰:۳۰:۰۰
| |

جلال جلالی‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

حمایت تمام قد از روحانی اشتباه راهبردی اصلاح‌طلبان بود/ ناتوانی روحانی به اصلاح‌طلبان ضربه زد/ نه مجلس و نه دولت در اختیار اصلاح‌طلبان نیست/ وقتی جهانگیری می‌گوید به اندازه یک رییس دفتر قدرت ندارم مشخص می‌شود که اصلاح‌طلبان هیچ تاثیری در دولت ندارند/ بران

جلال جلالی‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: اگر قرار باشد اصلاح‌طلبان از گردونه قدرت محروم و در انتخابات ردصلاحیت شوند از نظر پایگاه اجتماعی به نفع براندازان است. مردم وقتی احساس می‌کنند که کاندیدای آنها نمی‌توانند در انتخابات حضور فعال داشته باشند و از تصمیم‌گیری‌های سیاسی در کشور محروم می‌شوند، بنابراین بیشتر متمایل به براندازان می‌شوند.

حمایت تمام قد از روحانی اشتباه راهبردی اصلاح‌طلبان بود/ ناتوانی روحانی به اصلاح‌طلبان ضربه زد/ نه مجلس و نه دولت در اختیار اصلاح‌طلبان نیست/ وقتی جهانگیری می‌گوید به اندازه یک رییس دفتر قدرت ندارم مشخص می‌شود که اصلاح‌طلبان هیچ تاثیری در دولت ندارند/ بران
کد خبر: 311380
|
۱۳۹۸/۰۳/۲۳ ۱۰:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| مهتاب اسفندیاری- جلال جلالی‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره تضیف بدنه اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات 92 و 96 و عدم تحقق وعده‌های حسن روحانی به مردم می‌گوید: بزرگ‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان این بود که بعد از احمدی‌نژاد با همه توان تلاش کردند که از آقای روحانی حمایت کنند. اصلاح‌طلبان با حمایت از آقای روحانی و ناتوانی او در برآورده کردن مطالبات بدنه جریان اصلاحات و خود اصلاح‌طلبان موجب شدند بیشتر از چشم مردم بیفتند.

او با تاکید بر اینکه جریان اصلاح‌طلب نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کند، افزود: در بسیاری از استان‌ها بعد از دو دوره هنوز مدیران احمدی‌نژاد بر سرکار هستند و اصلا با دولت هماهنگ نیستند و بیشتر ایجاد نارضایتی می‌کنند و هرچه نارضایتی و ضعف در این دولت ایجاد می‌شود به حساب اصلاح‌طلبان نوشته می‌شود. بنابراین ورود به قدرت با هر شرایطی کار عاقلانه‌‌ای نیست، زمانی باید یک حزب، گروه یا جناح وارد رقابت‌های انتخاباتی شود که منافع خودش را تامین شده ببیند. مشروح گفت‌وگو با جلالی‌زاده را در ادامه بخوانید:

اقبال مردم به اصلاح طلبان بیشتر از اصولگرایان است/قدرت اصولگرایان در بدنه اجتماعی نیست/ریزش پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان در وضعیت جناح مقابل هم تاثیرگذار است

*جریان اصلاحات در شرایطی قرار دارد که بسیاری از صاحب‌نظران و تحلیلگران معتقدند که بدنه اجتماعی آن ریزش زیادی کرده و آقای خاتمی هم اخیرا گفته است که حتی اگر من هم این بار تکرار کنم دیگر کسی با من تکرار نمی‌کند و مردم رای نمی‌دهند. به نظر شما راهکار جریان اصلاحات برای فائق‌آمدن به این مشکل چیست؟

به نظر من این یک مسئله کلی است و ربطی به اصلاح‌طلبان و جریان اصلاحات ندارد. یعنی مربوط به تصمیم‌گیرندگان نظام است و افرادی که در انتخابات مسئولیت دارند تا فضا برای برگزاری یک انتخابات پرشور فراهم شود.قطع به یقین وقتی مردم به یک گروه یا یک جناح اعتماد می‌کنند، انتظار دارند این جناح یا حزب آرزوی آنها را برآورده کند و به مطالبات آنها جامه عمل بپوشاند؛ قطعا اگر اصلاح طلبان موفق نشوند، بخش زیادی از هوادارن این گفتمان سیاسی هم دچار یاس می‌شوند.

مشخصا با توجه به اینکه جریان اصولگرا نشان داده که نمی‌تواند به خواسته‌های مردم از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه عمل بپوشاند، بنابراین استقبال مردم بیشتر از جریان اصلاحات است. اما برعکس جریان رقیب دارای قدرت فراوانی در نهادهای مختلف است و بیشتر تصمیم‌گیری‌ها و اعمال قدرت‌ها در دست آنها است. به هر حال اگر شرایط انتخابات به سمتی پیش برود که نیروهای موثر و کارآمد اصلاح طلبی مجوز حضور در انتخابات را نگیرند بی تردید انتخابات،پرشور نخواهد شد.

از این نظر این ریزش پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان، در وضعیت جناح مقابل هم موثر و تاثیرگذار است و آنها هم بیشتر دچار ریزش بدنه اجتماعی خواهند شد. کلا نگاه مردم اگر به‌ وسیله این دو جریان اصلی کشور تامین نشود قطعا به دنبال یک چهره، جناح، حزب و گروه دیگری که به گونه دیگری به اسلام می‌اندیشند، خواهند رفت.

مهم‌ترین خطای استراتژیک اصلاح‌طلبان، معرفی و حمایت از افراد غیر اصلاح طلب بود

*اگر بخواهیم در مورد خطاهای جریان اصلاحات صحبت کنیم، مهم‌ترین خطای استراتژیک و راهبردی اصلاح‌طلبان را در این مدت چه می‌دانید؟

مهم‌ترین خطای استراتژیک اصلاح‌طلبان، معرفی کاندیداها و نیروهایی است که یا اصلاح‌طلب نبودند، یا اصلاح‌طلب فرصت‌طلب بودند؛ یا اینکه اصلاح‌طلبانی هستند که کسی شناختی نسبت به آنها ندارد. این افراد از نظر تجربه، سواد و معلومات در حد یک نیروی شناخته شده اصلاح‌طلب نیستند. معرفی و حمایت این افراد به نام اصلاح‌طلب که هیچ وابستگی به اصلاح‌طلبان ندارند موجب شده که مردم اعتمادشان نسبت به اصلاح‌طلبان کمتر شود.

کسی که اعتمادش به اصلاح‌پذیری کمتر است و تعهد و التزام کمتری هم دارد، می‌تواند موجب دلسردی مردم شود و برهمین اساس مردم هم نسبت به اصلاح‌طلبان کم‌اعتمادتر می‌شوند.

یکی از اشتباهات اصلاح‌طلبان این است که همیشه تلاش دارند در انتخابات شرکت کنند

*با توجه به اینکه شما معتقدید که اشتباه اصلاح‌‌طلبان انتخاب افرادی بوده که شناختی نسبت به آنها نداشتند، اگر در انتخابات آتی چهره‌های مدنظر اصلاح‌طلبان تایید صلاحیت نشوند، بعضی‌ها می‌گویند بهتر است اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نکنند، شما هم چنین نظری دارید؟ یا اینکه راهکار دیگری مدنظرتان است؟

به نظر من یکی از اشتباهات اصلاح‌طلبان این است که همیشه تلاش دارند در انتخابات شرکت کنند. حتی انتخاباتی که کاندیداهای آنها تایید نشوند یا کاندیداهای سرشناسی نداشته باشند. این بینش اصلاح‌طلبان نسبت به شرکت در انتخابات هم به خودشان ضربه زده و هم موجب سلب اعتماد مردم از آنها شده است. قرار نیست وقتی شما در یک انتخابات اجازه معرفی کاندیدا ندارید، در آن شرکت کنید. بنابراین وقتی که رقیب به شما اجازه نمی‌دهد که در حوزه‌ای، در شهرستانی یا در کل کشور کاندیداهای خودتان را معرفی کنید قطعا حضور در این انتخابات به کل جریان اصلاح‌طلبان ضربه می‌زند و موجب سلب اعتماد مردم از آنها می‌شود، چه برسد به اینکه نیروهایی معرفی کنید که ارتباط تشکیلاتی و شکلی با اصلاح‌طلبان ندارند یا نیروهایی معرفی می‌کنید که ضعیف هستند و در مجلس و مقاطع مختلف بعد از گرفتن رای به سایرین جهت می‌دهند. این عدم تدبیر و تصمیم‌گیری درست و عدم دوراندیشی کلا به زیان جریان اصلاحات تمام می‌شود.

ناتوانی روحانی به اصلاح طلبان ضربه زد

*فکر می‌کنید در انتخابات پیش‌رو باید چه کار ‌کنند با توجه به اینکه شما می‌گویید وضعیت ریزش بدنه اجتماعی مخصوص اصلاح‌طلبان نیست، اصولگرا هم با آن روبه‌رو هستند، اگر اصلاح‌طلبان بخواهند در قدرت بمانند راهکارشان چیست؟ درواقع صحبتی که مطرح می‌شد این بود که سال 92 و 94 راهکار اصلاح‌طلبان آن شد، چون نمی‌خواستند جریان‌های تندرو دوباره روی کار بیایند که مجلس و دولت را بگیرند. الان با توجه به شرایط و تجربه‌ای که از قبل مانده راهکار چیست؟

بزرگ‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان این بود که بعد از احمدی‌نژاد با همه توان تلاش کردند که از آقای روحانی حمایت کنند. چون با توجه به سوءمدیریت و مشکلات فراوانی که احمدی‌نژاد برای کشور پیش آورده بود اگر اصلاح‌طلبان وارد انتخابات نمی‌شدند و جریان رقیب چه تندرو یا ... به قدرت می‌رسیدند، قطعا واکنش مردم بدتر می‌شد و مردم بیشتر از آنها دور می‌شدند.چرا که با وجود مشکلات فراوان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی ناشی از دوره احمدی‌نژاد، قطعا مشکلات متراکم و موجب یک انفجار اجتماعی می‌شد.

اصلاح‌طلبان با حمایت از آقای روحانی و ناتوانی او در برآورده کردن مطالبات بدنه جریان اصلاحات و خود اصلاح‌طلبان موجب شدند بیشتر از چشم مردم بیفتند.

در بسیاری از استان‌ها بعد از دو دوره هنوز مدیران احمدی‌نژاد بر سرکار هستند و اصلا با دولت هماهنگ نیستند و بیشتر ایجاد نارضایتی می‌کنند و هرچه نارضایتی و ضعف در این دولت ایجاد می‌شود به حساب اصلاح‌طلبان نوشته می‌شود.

بنابراین ورود به قدرت با هر شرایطی کار عاقلانه‌‌ای نیست، زمانی باید یک حزب، گروه یا جناح وارد رقابت‌های انتخاباتی شود که منافع خودش را تامین شده ببیند.

عملکرد ضعیف آقای روحانی، نفوذ اجتماعی و سیاسی آقای خاتمی را هم خدشه دار کرد

*یعنی عکس بسیاری از افرادی که معتقدند اصلاح‌طلبان سال 92 برای حمایت از روحانی اشتباه نکرده‌اند، فکر می‌کنید این نحوه حمایت اشتباه بوده است؟

من خودم یکی از افراد ستاد روحانی بودم و از او حمایت کردم، اما معتقدم اگر اصلاح‌طلبان آن زمان حمایت نمی‌کردند قطعا جریان اصلاحات ضربه نمی‌خورد و آقای خاتمی هم هزینه نمی‌شد.

به عقیده من متاسفانه آن نفوذ اجتماعی و سیاسی آقای خاتمی که همیشه مورد احترام مردم بود، مورد خدشه قرار گرفته و این آثار منفی را در پی داشت.

براندازان منتظر سرخوردگی هواداران اجتماعی اصلاح طلبی اند

*اگر بخواهید درباره رقیب جریان اصلاحات صحبت کنید به نظر شما رقیب این جریان چه کسی یا چه چیزی است؟

اگر قرار باشد اصلاح‌طلبان از گردونه قدرت محروم و در انتخابات حضور نیابند،قطع به یقین این شرایط از نظر پایگاه اجتماعی به نفع براندازان است؛ هرچه مردم در انتخابات شرکت نکنند، قطعا به نفع آنها تمام می‌شود. مردم وقتی احساس می‌کنند که کاندیدای آنها نمی‌توانند در انتخابات حضور فعال داشته باشند و از تصمیم‌گیری‌های سیاسی در کشور محروم می‌شوند، بنابراین سرخوردگی بیشتری پیدا می کند و این سرخوردگی همان جایی است که براندازان انتظارش را می کشند.

رقیب اصلاح‌طلبان از نظر ساختار قدرت، جناح اصولگرا و از نظر پایگاه اجتماعی براندازان است/مردم علاقمند به پیگیری مطالبات شان از طریق راه‌های مسالمت‌آمیز هستند

*پس به نوعی فکر می‌کنید اصولگرایان نمی‌توانند رقیبی باشند و رقیب جریان اصلاحات براندازان هستند؟

ببینید رقیب اصلاح‌طلبان از نظر ساختار قدرت، جناح اصولگرا است اما از نظر پایگاه اجتماعی رقیب این جریان براندازان هستند. به عقیده من هرچه اصلاح‌طلبان از ورود به قدرت محروم شوند، نیروهای اجتماعی آنها به سمت اصولگرایان قطعا متمایل نمی شوند.

* به نظر می‌آید که جریان اصلاحات الان هم دیگر آن بدنه اجتماعی را ندارد که بخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد؛ مثلا می‌بینیم که مدام تاکید می‌کنند نه اصلاح‌طلب و نه اصولگرا. یعنی حتی با این روش‌هایی که گفتید هم این احتمال وجود دارد که باز هم بدنه اجتماعی قبلی به سمت او باز نگردد.

باز هم مردم به نوعی علاقمند به آرامش و پیگیری مطالبات از طریق راه‌های مسالمت‌آمیز هستند. یعنی هنوز افرادی در داخل نظام حضور دارند که پیگیر مطالبات مردم از طریق روش‌های مسالمت‌آمیز هستند و دوست ندارند که این مطالبات از طریق راه‌های هزینه‌بر و مشکل‌ساز تامین شود.

قطعا هم به نفع اصولگرایان، هم نظام و هم به نفع اصلاح‌طلبان است که بیشتر به فکر فضای باز سیاسی مملکت و برگزاری انتخابات آزاد باشند. در غیر این صورت با توجه به شرایطی که در کشور وجود دارد و معضلات داخلی مانند بیکاری، گرانی، فقر و ... مطمئنا اگر این فضا باز نشود و مشکلات ادامه پیدا کند و از طرف دیگر مجلس و دولت حاضر به پاسخگویی به وعده‌ها و شعارها خودشان نباشند، شرایط خوبی در انتخابات فراهم نخواهد شد.

نه مجلس و نه دولت در اختیار اصلاح‌طلبان نیست/وقتی جهانگیری می‌گوید به اندازه یک رییس دفتر قدرت ندارم مشخص می‌شود که اصلاح‌طلبان هیچ تاثیری در دولت ندارند

*از آن طرف وقتی با اصولگرایان صحبت می‌کنیم می‌گویند دولت را که اصلاح‌طلبان حمایت کردند روی کار آمدند مجلس هم دست اصلاح‌طلبان است شورای شهر هم دست اصلاح‌طلبان است ولی از این مطالبات و شعارهایی که جریان اصلاحات و نماینده‌هایشان چه در دولت چه در مجلس و چه در شورای شهر مطرح کردند هیچ‌کدام محقق نشده است چه فکری باید در مورد این موضوع کرد ؟

اگر این صحبت‌ها را درباره زمان ریاست‌جمهوری آقای خاتمی یا مجلس ششم بگویند بله درست است. اگر آن زمان را نگاه کنید، فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در مقایسه با امروز یا دوره احمدی‌نژاد، از زمین تا آسمان تفاوت دارد. اما امروز نه مجلس و نه دولت در اختیار اصلاح‌طلبان نیستند. کدام یک از وزرای کابینه را اصلاح‌طلب می‌دانید، کدام یک از نیروهای شناخته شده اصلاح‌طلبی هستند. در مجلس هم زمانی که کاندیدای اصلاح‌طلبان رای نمی‌آورند دلیل بر این است که مجلس، مجلس اصلاح‌طلبی نیست و هیچ طرح اصلاح‌طلبی هم در مجلس تصویب نمی‌شود. بنابراین ما امروز نمی‌توانیم بگوییم دولت و مجلس در دستان اصلاح‌طلبان هستند. خود آقای روحانی هم چنین ادعایی را مطرح نکرده است. وقتی که آقای جهانگیری می‌گوید که من به اندازه یک رییس دفتر قدرت ندارم مشخص می‌شود که اصلاح‌طلبان هیچ تاثیری در دولت ندارند. بنابراین به نظرم این حرف درستی نیست.

*اگر بخواهیم درباره بحران‌ها صحبت کنید به نظر شما مهم‌ترین بحرانی که اصلاح‌طلبان در سال آتی با آن روبه‌رو هستند، چیست؟

به نظر من اصلاح‌طلبان در فرایند تخریبی رقیب، تبلیغات مسموم و اتهامات بر ضد خود هستند که قصد دارند اصلاح‌طلبان را از چشم مردم بیندازند و ضعف‌ها و شکست‌های دولت روحانی را به آنها نسبت دهند. فکر می‌کنم مهم‌ترین استفاده‌ای که از این مسئله به واسطه جریان رقیب انجام می‌شود، انتصاب ضعف‌های دولت روحانی به اصلاح‌طلبان است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها