مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
مخالفان دولت و زنگنه، منفعتطلبی مالی دارند/ یکی از دلایل انتقادها رانتخواری است/ صداوسیما روشهای تخریبی گذشته خود را کم و بیش دارد/ نیازمند تشکیل ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی هستیم
مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نمیخواهم همه کسانی که از وزارت نفت انتقاد میکنند را به رانتخواری متهم کنم اما مطمئن هستم که یکی از علل این است.
اعتمادآنلاین| مجیدانصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تخریبها و حملات گسترده علیه وزیرنفت بیان کرد: میتوانم بر اساس تجربیات گذشته بگویم که برخی از این اقدامات بیشتر انگیزه منفعتطلبی اقتصادی و مالی دارد و احتمالا درخواستهایی از سوی برخی اشخاص یا مراکز مطرح میشود که برآورده نمیشود و سپس با یک یا دو واسطه از طریق تریبونهای رسمی یا غیررسمی به هجمه و تخریب تبدیل میشود.
بخشیهایی از این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
درحالی که تحریمهای ظالمانه برای کشور رقم خورده است،به لحاظ اختیارات رییسجمهوری نیز بنا به گفتههای حسن روحانی در شرایط مطلوبی قرار نداریم. به نظر شما این هجمهها و حملهها نوعی بازی انتخاباتی محسوب میشود یا باید مرتبه این دعوا را فراتر از انتخابات تحلیل و تفسیر کرد؟
واقعیت این است که نمیتوان نیتخوانی کرد اما میتوانم بر اساس تجربیات گذشته بگویم که برخی از این اقدامات بیشتر انگیزه منفعتطلبی اقتصادی و مالی دارد و احتمالا درخواستهایی از سوی برخی اشخاص یا مراکز مطرح میشود که برآورده نمیشود و سپس با یک یا دو واسطه از طریق تریبونهای رسمی یا غیررسمی به هجمه و تخریب تبدیل میشود. نمیخواهم همه کسانی که از وزارت نفت انتقاد میکنند را به رانتخواری متهم کنم اما مطمئن هستم که یکی از علل این است. همچنین انتخابات مجلس را هم در پیش داریم و هر چه به این انتخابات نزدیک میشویم فرضیه تخریب با انگیزههای سیاسی و انتخاباتی نیز دور از ذهن نیست ولی با توجه به اینکه در این مدت عمدتا وزارتخانههای اقتصادی مورد هجمه قرار گرفتند نه وزارتخانههای سیاسی و فرهنگی میتوان حدس زد که انگیزههای مالی و رانتی موثرتر بوده است.
به نظر شما در این شرایط دولت چگونه بازدارندگی در مقابل این هجمهها و حمله ایجاد کند؟ اساسا این موضوع در توان دولت مستقر هست؟
صرف نظر از این تخریبها و هجمهها علیه وزارتخانههای اقتصادی به ویژه وزارت نفت عرض میکنم که ما امروز درگیر جنگ بیسابقه و پیچیدهتری از جنگ تحمیلی با عراق هستیم. امروز دشمنان ما در اقصی نقاط دنیا نشستهاند و با انواع شیوههای نرم میخواهند اقتصاد ما را فلج کنند و با تحت فشار قرار دادن مردم، آنها را نسبت به نظام بدبین یا وادار به شورش کنند. در چنین شرایطی که جنگ تمام عیار اقتصادی با تحریمهای تاریخی بیسابقه همراه با جنگ روانی- تبلیغی به اضافه جنگ سیاسی که از طریق فعال شدن دستگاه سیاست خارجی و اطلاعاتی امریکا، اسراییل، عربستان و اخیرا انگلیس و دیگر همدستانشان علیه ما به راه افتاده است، حتما باید شرایط کشور و رییسجمهور متمرکز و مقتدرانه همچون دوران جنگ تحمیلی باشد.
در دوران جنگ سران سه قوه همراه با حاج احمدآقا از طرف حضرت امام برای انتقال سریع مطالب ستادی تشکیل دادند. تمام دستگاهها و نهادها از نظامی، انتظامی، اطلاعاتی، امنیتی، تبلیغی به خصوص صداوسیما موظف بودند که طبق تصمیمات و تدابیر این ستاد عمل کنند. به خاطر دارم که در آن زمان صداوسیما حتی در مورد پخش یک سری از اخبار معمولی در حوزههای اقتصادی یا حتی مسائل دیگر باید از سوی آقای کمال خرازی که آن زمان مسوولیتی دراین زمینه داشت و پیش از او که سیدمحمد خاتمی وزیر ارشاد بود، تایید و با تایید آنها این اخبار و اطلاعات منعکس میشد تا دشمن سوءاستفادهای نکند.
متاسفانه در جنگ اقتصادی و روانی امروز ما چنین ستادی نداریم و میبینیم که صداوسیما بر طبل خود میکوبد و روشهای تخریبی گذشته خود را کم و بیش دارد. دهها بلکه صدها رسانههای مکتوب و غیرمکتوب، خبرگزاری و سایت و حتی کانالهایی در فضای مجازی وابسته به مراکز آشکار و مخفی به کانونهای فشاری تبدیل شدهاند که حقیقتا بعضی از آنها کارکردی متناسب با منویات و خواست دشمن دارد. در واقع وقتی عملکرد یا رفتار رسانهای آنها را بررسی میکنید، متوجه میشوید که عدهای علیه مدیریت کشور همان چیزی را منتقل میکنند که امریکا، اسراییل و منافقین و صعودیها منتقل میکنند. در واقع خروجی رفتار تبلیغاتی آنها القای دوگانگی یا چندگانگی در مدیریت کشور، القای یأس و ناامیدی در جامعه، القای ناکارآمدی در دولت، القای گسترش فساد در کشور و بالاخره القای سردرگمی در جامعه است. شکی نیست که این القائات کار دشمنان است.
در مورد دهه اول انقلاب صحبت کردید که اتفاقا کشور بعد از یک انقلاب نوپا، شرایط جنگی سختی را تجربه میکرد. آیا در آن زمان همچنین شرایطی برای دولت مستقر رقم خوردهبود و فشارهایی از سوی مراکز قدرت وجود داشت؟
اصلا چنین فشارهایی وجود نداشت. خاطرم هست در آن زمان با کمترین اقدامی که افتراق و اختلاف در داخل کشور یا دلسردی رزمندگان در جبههها را به دنبال داشت، برخورد میشد. یکی از روزنامهها آن زمان که مطالب تخریبی را منتشر میکرد وقتی به جبههها رسید باعث شد حضرت امام برخورد بسیار تندی با متولیان امر داشته باشند و دستور دادند به هیچوجه این روزنامه به جبههها نرود چون صفوف رزمندهها را دچار انشقاق میکند.
خاطرم هست در مجلس چندین بار در مورد وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی یا جبهه و جنگ مسائلی مطرح میشد از سوی امام پیغام میآمد که از تریبون مجلس مراقبت بکنید که از آن سوءاستفاده نشود. گاهی اگر از تریبون نماز جمعه یا تریبونهای دیگر چیزی گفته میشد که بوی اختلاف و چند صدایی از آن به مشام میرسید و میتوانست مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد با برخورد مواجه میشد.
در همه جای دنیا وقتی کشوری در حال جنگ است، ستادی تشکیل میشود و همه نهادها و آحاد مردم موظف هستند در چارچوب ستاد فرماندهی جنگ وظایف خود را انجام دهند. امروز هم ما نیازمند تشکیل ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی هستیم که البته با تدبیر مقام معظم رهبری به نوعی تشکیل شده است.
در واقع جلسات سران سه قوه برای ساماندهیهای لازم در این راستا شکل گرفته است و باید همه نهادها و سازمانها اعم از انتظامی، نظامی، اقتصادی، اطلاعاتی، دولت، قوه قضاییه، مجلس، صداوسیما و ... در چارچوب فرماندهی ستاد جنگ اقتصادی عمل کنند و از هر گونه اقدام تکروانه و نابخردانه پرهیز کنند. به هر روی مردم هم هوشیار هستند و میفهمند پشت برخی از این تخریبها اهداف پلید و حداقل سودجوییهای شخصی نهفته است. باید با این اهداف و سودجوییها با قدرت هر چه تمامتر برخورد شود.
شرایط مدیریت آن دوران به چه شکلی بود؟
در آن زمان رییس مجلس آیتالله هاشمیرفسنجانی از مدیران بزرگ اداره جنگ بودند. آیتالله خامنهای رییسجمهوری و یکی از مسوولان و نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند. مهندس موسوی که مورد تایید قاطع امام بودند نیز در نخستوزیری حضور داشتند و مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی نیز همین طور. در واقع کمترین ناهماهنگی و اختلاف در سطح سران قوا نبود. مسوولان نظامی و فرماندهان نیز اعم از سپاه و ارتش و نیروی انتظامی به صورت صددرصد گوش به فرمان تدابیر امام بودند که از طریق ستادی که برای جنگ تشکیل شدهبود مستقیما یا از طریق مرحوم حاج احمد آقا یا سایر افراد دفتر امام ابلاغ میشد. در جلسات کارشناسی، ستاد جنگ یا ستاد اداره کشور با حضور سران قوا بحثهای جدی صورت میگرفت، اختلافنظر وجود داشت، مشاجره اتفاق میافتاد، گاهی اگر به جمعبندی نمیرسیدند جلسههای توفانی و طولانی در حضور حضرت امام داشتند یا حتی چالشهای کارشناسی با شخص امام صورت میگرفت اما این بحثها در محیط تصمیمگیری بود اما بعد از تصمیمگیری یا در محیط رسانهای احدی حق نداشت تفرقه ایجاد کند یا دستگاههایی که در خط مقدم مبارزه بودند را تخریب یا تضعیف کند. اگر چنین اتفاقی میافتاد هم فضای کشور برنمیتابید و هم امام و هم دستگاههای ذیربط بهشدت برخورد میکردند. امروز اما شاهد این هستیم که با وجود تاکیدهای رهبری عدهای برخلاف ادعایی که دارند مبنی بر پیروی از ولایت فقیه اما در عمل پیرو اهداف و آرای خودشان هستند و بعضا از شعارها به عنوان یک پوشش استفاده میکنند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید