کد خبر: 329387
|
۱۳۹۸/۰۶/۱۱ ۰۹:۱۵:۰۰
| |

مهدی معتمدی‌مهر، عضو دفتر سیاسی نهضت‌ آزادی، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

در ایران مرز اپوزیسیون و برانداز، چندان شفاف نیست/ اپوزیسیون وضع خوبی ندارد/ مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان نه کارآمدند نه توانمند/ براندازان به دفعات با کشورهای متخاصم زدوبند و معامله داشته‌اند/ اپوزیسیون حتی قادر به حفاظت از تمامیت ارضی ایران نیست، چه برسد

مهدی معتمدی‌مهر، عضو دفتر سیاسی نهضت‌ آزادی، گفت: اپوزیسیون اگر بتواند با زبان مردم صحبت کند، یعنی بتواند بازگوکننده مسائل اصلی مردم باشد و به شیوه‌ و زبانی با آنها حرف بزند که افکار عمومی را متقاعد کند نیازهای اصلی‌شان را می‌داند، موقعیتی بالاتر پیدا می‌کند.

در ایران مرز اپوزیسیون و برانداز، چندان شفاف نیست/ اپوزیسیون  وضع خوبی ندارد/ مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان نه کارآمدند نه توانمند/ براندازان به دفعات با کشورهای متخاصم زدوبند و معامله داشته‌اند/ اپوزیسیون حتی قادر به حفاظت از تمامیت ارضی ایران نیست، چه برسد
کد خبر: 329387
|
۱۳۹۸/۰۶/۱۱ ۰۹:۱۵:۰۰

اعتمادآنلاین| سعید شمس- اپوزیسیون‌ها در عصر جاری چه جایگاهی دارند و آیا می‌توانند ادعا کنند «بودن»شان باعث کاهشِ کاستی‌ها و در نتیجه رشد و تعالی می‌شود؟ افرادی که در قالب اپوزیسیون به فعالیت می‌پردازند، در راستای اجرای برنامه‌هایشان تا کجا و چقدر اجازه دارند از مرزهای تعیین‌شده عبور کنند و...

مهدی معتمدی‌مهر، عضو دفتر سیاسی نهضت ‌آزادی، در گفت‌وگویی مفصل با اعتمادآنلاین ، به پرسش‌های طرح‌شده پاسخ گفت:

اپوزیسیون تعبیری در برابر پوزیسیون است

*تعریف شما از اپوزیسیون چیست؟

برای پاسخ دادن به این پرسش باید در نظر گرفت که مفاهیم علوم انسانی برخلاف علوم تجربی و ریاضیات و پزشکی، واجد معنای واحدی نیستند و دوم اینکه در ایران و کشورهایی که هنوز برای حقوق بشر و دموکراسی مبارزه می‌شود و به عبارتی، حق حیات سیاسی و حداقل حقوق اساسی هنوز تحقق نیافته است، اصطلاحات و تعبیرات سیاسی را باید با زیرنویس‌ها و تبصره‌ها به کار برد، وگرنه ممکن است به مخاطب آدرس غلط داده شود و به نوعی ایهام پدید آید.

«اپوزیسیون» تعبیری در برابر «پوزیسیون» قلمداد می‌شود و به معنای کلی مخالف ساختار قدرت سیاسی، منتقد عملکرد حاکمان و معترض به حوزه سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌های کلان سیاسی است. البته در کشورهای توسعه‌یافته و دموکراتیک نه نقد، نه اعتراض و نه عقیده و بیان مخالف هیچ‌کدام، نه تنها جرم نیستند بلکه معترضان و منتقدان و دگراندیشان، از حقوق سیاسی کامل و حق مشارکت سیاسی برخوردارند.

از این رو، در کشوری مانند فرانسه، اپوزیسیون به فرد یا حزبی اطلاق می‌شود که برانداز است و سایر گونه‌های اپوزیسیون، از حقوق کامل سیاسی و حتی امکان تلاش برای ورود به عرصه قدرت برخوردارند.

اما در کشورهای توسعه‌نیافته ، طبیعتاً چنین حقوقی رعایت نمی‌شود و هر فرد یا جریان و حزب سیاسی، به صرف مخالفت یا انتقاد و اعتراض، از سوی نهادهای حاکمیتی اپوزیسیون نامیده می‌شود. تعبیر «برانداز نرم» یا «برانداز قانونی» که در طول سنوات پیشین برای برخی گروه‌ها و فعالان سیاسی ملتزم به قانون اساسی از سوی برخی نهادها به کار گرفته شد، در همین چارچوب قابل ارزیابی است.

در هر حال وجوه گوناگون اپوزیسیون در ایران می‌تواند شامل انواع اپوزیسیون «برانداز» یا «ساختارشکن» و اپوزیسیون «قانونی» یا «اصلاح‌طلب» باشد. در گذشته گروه‌هایی مانند نهضت آزادی ایران اپوزیسیون تلقی می‌شدند، اما در حال حاضر، به دلیل گسترش فضای امنیتی پس از اعتراضات سال 88، این تعبیر به طور موسع به کار می‌رود و بسیاری از کارگزاران نظام، نمایندگان مجلس و حتی سران قوای پیشین را در بر می‌گیرد.

این ویژگی «اپوزیسیون‌سازی» حکایت از خصلت واگرایی نیروهای سیاسی و تقلیل سرمایه‌های اجتماعی نظام دارد و به نحوی، نشانه‌ای از بحران امنیت ملی محسوب می‌شود.

آداب اپوزیسیون بستگی به تعلقش دارد

*اپوزیسیون بودن چه آدابی دارد؟

با مقدمه طولانی‌ای که گفته شد، باید بگویم آداب اپوزیسیون به طور کلی تابعی است از مجموعه کلان آداب و اصولی که هر کنشگر سیاسی باید از آن برخوردار باشد، اما از سوی دیگر منوط به این است که به کدام تقسیم‌بندی تعلق دارد.

اپوزیسیون برانداز هم البته باید به اصولی معتقد و ملتزم باشد. ممکن است فردی یا حزبی مخالف اصل نظام و خواهان براندازی باشد، اما قاعدتاً حفظ تمامیت ارضی، امنیت شهروندان، منافع ملی، حفظ حاکمیت ملی، رعایت حقوق ملت و پاکدستی و نظایر آن از جمله اصول و آدابی به شمار می‌رود که حتی باید توسط اپوزیسیون برانداز هم رعایت شود.

اما متاسفانه می‌دانیم که چنین نیست و بسیاری از گروه‌های متعلق به اپوزیسیون برانداز ایران، به دفعات بر سر حاکمیت ملی ایران با کشورهای متخاصم زدوبند و معامله داشته‌اند. همکاری مجاهدین خلق با صدام و اینک با دولت راست‌گرای عربستان و حکومت نژادپرست اسرائیل در همین راستا قرار دارد.

مهم‌ترین آداب اپوزیسیون قانونی، التزام به قانون اساسی از یک سو و پایبندی به منافع ملی و اعتقاد به حقوق و حاکمیت ملت از سوی دیگر است. به عبارت دیگر، اصول اپوزیسیون قانونی به اصول اصلاح‌طلبی شباهت بسیاری دارد.

مرز اپوزیسیون و برانداز، در ایران چندان شفاف نیست

*به هر قیمتی مخالف بودن، شیوه‌ای است که برخی مخالفان دنبال می‌کنند. متد و شیوه صحیح مخالفت چیست؟

مخالف بودن به هر قیمت درست مانند موافق بودن به هر قیمت است و دلالت بر فقدان اصول و عدم پایبندی به قواعد اخلاق سیاسی دارد. منافع ملی و حاکمیت ملت از جمله اصول سیاسی است که مانع بروز هرگونه مواضع، فارغ از هزینه و فایده آن می‌شود.

*آیا تفاوتی بین اپوزیسیون داخلی و خارجی وجود دارد؟ تفاوت احتمالی ریشه در جغرافیا دارد یا روش؟

تفاوت جغرافیایی البته عملاً در بسیاری از موارد بر ماهیت مواضع و عملکرد اپوزیسیون موثر بوده است، اما لزوماً چنین نیست. اصولاً کنشگرانی که به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند، رادیکال می‌شوند و به اهداف سرنگونی‌طلبانه نزدیک‌تر می‌شوند، اما این قاعده، مطلق نیست. در حال حاضر نیروهایی در خارج از کشور فعال‌اند که دغدغه «کشور ایران» و «ملت ایران» را دارند و همسو با جهت‌گیری کلان جنبش اجتماعی ایران مشغول کارند، اما این کنشگران عموماً منفردند و یک جریان سیاسی واحد را نمی‌سازند.

*مرز اپوزیسیون و برانداز کجاست؟

در ایران مرز اپوزیسیون و برانداز چندان شفاف نیست و به همین سبب است که امروز، رئیس‌جمهور سابق و رئیس مجلس سابق و نخست‌وزیر سابق از سوی حاکمیت، اپوزیسیون قلمداد می‌شوند. متاسفانه به نظر می‌رسد مرز بین این دو مفهوم در ایران امروز، کیفیت ذوب‌شدگی در ساختار قدرت حقیقی است.

اپوزیسیون ایران وضع خوبی ندارد

*وضعیت فعلی هر یک از اپوزیسیون‌های جمهوری ‌اسلامی را چطور می‌توان تحلیل کرد؟

در کل، اپوزیسیون ایران وضع خوبی ندارد و به نظر می‌رسد هیچ یک از 2 بخش اپوزیسیون ایران، از پایگاه اجتماعی خوبی برخوردار نیست. از سوی دیگر، حاکمیت هم با بحران روبه‌روست. مجموعه این وضعیت دلالت بر آن دارد که نه اپوزیسیون و نه پوزیسیون قادر به ارائه راه‌حل‌های مورد اعتماد مردم نیستند. این وضعیت می‌تواند دلایل ناامیدی فزاینده اجتماعی را توضیح دهد.

*می‌توان بین پوزیسیون و اپوزیسیون ارتباطی متصور شد؟

ارتباط میان اپوزیسیون و پوزیسیون یکی از شاخص‌های تعادل اجتماعی و توسعه‌یافتگی هر جامعه‌ای است. اصولاً دموکراسی حاصل وضعیتی است که نیروهای متضاد اجتماعی، نه تنها یکدیگر را تحمل می‌کنند و به مدارا و تکثر باور دارند، بلکه با وجود تمام تضادها و رقابت‌ها می‌دانند که نباید به دنبال حذف و نادیده گرفتن یکدیگر باشند؛ حتی اگر فرصت و امکان حذف هم را داشته باشند چنین نمی‌کنند، چراکه می‌دانند حیات هر کدام به دیگری وابسته است.

علاوه بر این 2 مورد، در چنین جامعه‌ای که زیرساخت‌های دموکراتیک نهادینه شده است، نیروهای متضاد در چارچوب قانون با یکدیگر همکاری می‌کنند. به همین دلیل است که سرمایه اجتماعی جوامع توسعه‌یافته بالاست زیرا از تمام ظرفیت‌ها بهره‌گیری می‌شود و حتی رقابت‌ها و تضادها در یک بستر هم‌افزایی اثرآفرینی دارند.

اما در جوامع نامتعادل و توسعه‌نیافته چنین روابطی برقرار نیست و نه تنها پوزیسیون و اپوزیسیون، بلکه در داخل یک جناح و جریان سیاسی نیز تنگ‌نظری و انحصارطلبی‌های مخرب دیده می‌شود. این ویژگی ناشی از رسوبات فرهنگ استبدادزده است که تاثیرات واگرایانه دارد. آیات فراوانی در قرآن کریم مؤید این نگاه واقع‌بینانه است که در جوامع نامتعادل، تمایل به حذف و عیب‌جویی و عیب‌گویی و خصلت نابردباری و ناسازگاری، حتی در میان مومنان، رواج دارد.

در واقع، ایمان بشر بستری است برای گذار به همزیستی و امنیت. قرآن این رابطه را با مفهوم «حق‌گرایی» و «وحدت» در برابر «تفرقه» و «گروه‌گرایی» مطرح می‌کند. آیه چهارم سوره قصص، این ویژگی‌های مذموم را برآمده از جامعه فرعونی می‌داند: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی‌الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا»، فرعون در آن سرزمین برتری‌خواه بود و مردم را به گروه‌های متفرق دچار کرده بود.

رقابت و نقد و اعتراض در یک جامعه مدنی وجود دارد

*لزوماً اپوزیسیون باید پرخاشگر و نفی‌کننده مطلق باشد؟

پرخاشگری، خشم، کینه، مطلق‌بینی، مطلق‌گویی و مطلق‌خواهی از جمله ویژگی‌های بشری در جوامع بدوی و توسعه‌نیافته است که اثبات هویت خود را در سلطه بر طرف متقابل می‌بینند. زمانی که رابطه میان حاکمیت و اپوزیسیون قطع می‌شود، پرخاشگری و نفی مطلق پدید می‌آید. رقابت و نقد و اعتراض در یک جامعه مدنی وجود دارد و طبیعی هم هست، اما «نفی» بی‌معناست.

رقابت اپوزیسیون و پوزیسیون می‌تواند برای اثرگذاری بر ساختار قدرت باشد

*رقابت بین اپوزیسیون و پوزیسیون فقط برای کسب قدرت است؟

خیر. رقابت اپوزیسیون و پوزیسیون می‌تواند برای اثرگذاری بر ساختار قدرت باشد که صرفاً از طریق کسب قدرت به دست نمی‌آید. نهضت آزادی ایران از اوایل دهه 60 طی راهبردی با عنوان «جنگ ما جنگ حجت است و نه جنگ قدرت» بارها اعلام کرده که به دنبال ورود به عرصه قدرت به هر قیمتی نیست.

این راهبرد، علاوه بر آنکه سرمایه اجتماعی نهضت را ارتقا داد، موجب پیدایش فرایندی شد که مطالبات و آرمان‌های اساسی نهضت آزادی، مانند آزادی و حاکمیت ملت، از یک گفتمان مغلوب در دهه 60 به یک گفتمان غالب در دهه 70 ترقی کند و بر همین اساس بود که طرح اولویت «توسعه سیاسی» موجب افزایش پایگاه رای آقای خاتمی در دوم خرداد 1376 شد.

در آمریکا هم احزاب زیادی مانند حزب کمونیست یا احزاب سبز حامی محیط‌زیست یا جنبش‌های اجتماعی زنان و کارگران حضور دارند که سهمی در عرصه قدرت ندارند، اما اثر زیادی بر ساختار قدرت می‌گذارند و بر پیشبرد قوانین تامین اجتماعی و نظایر آن موثرند.

*تفاوت اپوزیسیون قانونی و اپوزیسیون برانداز چیست؟

این تفاوت در مشی است نه لزوماً در اهداف. برانداز هم ممکن است دموکراسی‌خواه باشد، اما در چارچوب ظرفیت‌های قانونی قرار ندارد.

اپوزیسیون باید با زبان مردم صحبت کند

*اپوزیسیون‌ها چطور تقویت و تضعیف می‌شوند؟

اپوزیسیون اگر بتواند با زبان مردم صحبت کند، یعنی بتواند بازگوکننده مسائل اصلی مردم باشد و به شیوه‌ و زبانی با آنها حرف بزند که افکار عمومی را متقاعد کند نیازهای اصلی‌شان را می‌داند و قادر است با توده‌های مردم رابطه برقرار سازد، موقعیتی بالاتر پیدا می‌کند. میزان التزام به اصول اخلاق سیاسی نیز در دیده شدن اپوزیسیون بسیار موثر است.

*آیا مقبولیت و محبوبیت اجتماعی برای جابه‌جایی قدرت بین اپوزیسیون و پوزیسیون اهمیت دارد؟

در یک ساختار قدرت دموکراتیک، طبیعتاً اقبال و محبوبیت اپوزیسیون برای کسب قدرت نقش اساسی دارد، اما در یک ساختار حاکمیت اقتدارگرا، لزوماً این‌طور نیست، اگرچه در همین ساختارهای غیردموکراتیک هم پایگاه اجتماعی اپوزیسیون در قدرت چانه‌زنی او با حاکمیت اثرگذار است. از همین روست که حاکمان مستبد، بی‌اعتنا به هزینه‌های اجتماعی و پیامدهای سیاسی، با کارشکنی و ایجاد فضای سرکوب، سعی در تقلیل سرمایه اجتماعی و حضور سیاسی اپوزیسیون دارند.

اپوزیسیون‌ها بعد از به قدرت رسیدن محافظه‌کار می‌شوند

*اگر اپوزیسیون به قدرت برسد و در جایگاه پوزیسیون قرار بگیرد، باید از سابقه اپوزیسیون خود دفاع کند؟ اصولاً اپوزیسیون‌ها بعد از کسب قدرت و پوزیسیون شدن چه رفتاری از خود نشان می‌دهند؟

متاسفانه تجربه نشان داده است اپوزیسیون‌ها عمدتاً بعد از به قدرت رسیدن به محافظه‌کاری روی می‌آورند.

*اپوزیسیون خشن با اپوزیسیون نرم چه تفاوت‌هایی دارد؟

اپوزیسیون خشن برساخته‌ ادبیات نهادهای امنیتی است. اپوزیسیون خشن و نرم وجود ندارد. اپوزیسیون یا در چارچوب قانون مطالباتش را پیگیری می‌کند یا خارج از آن.

مجاهدین خلق و سلطنت‌طلب‌ها در حل بحران‌های جاری کشور نه توانمندند و نه کارآمد

*اپوزیسیون‌های جمهوری اسلامی، از جمله مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان، توانمند و کارآمد هستند و مقبولیت اجتماعی دارند؟

مجاهدین خلق و سلطنت‌طلب‌ها تنها اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیستند، اما موثرترین جریان اپوزیسیون ایران به شمار می‌روند. هر دوی این جریانات، به دلایلی که باید به طور مفصل و مستقل مورد بحث قرار گیرد، در حل بحران‌های جاری کشور نه توانمندند و نه کارآمد، اما بنا بر حمایت‌های مالی، تبلیغاتی و سیاسی خارجی و ارتباطاتی که با راست‌گرایان آمریکا و اسرائیل و عربستان دارند و نیز سازماندهی تشکیلاتی مجاهدین تلاش بسیاری برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران دارند.

*اپوزیسیون‌های جمهوری اسلامی توانایی اداره کشور را دارند؟

اگر دستیابی اپوزیسیون به قدرت در چارچوب یک جنبش اصلاح‌طلبانه باشد، پاسخ این سوال مثبت است، چرا که نافی ظرفیت اجتماعی سایر طیف‌های سیاسی نیست و ظرفیتی درون‌زا و ملی دارد، اما اگر جابه‌جایی قدرت جز از طریق اصلاح‌طلبانه صورت پذیرد، اپوزیسیون حتی قادر به تشکیل دولت مرکزی و حفاظت از تمامیت ارضی ایران نخواهد بود، چه برسد به اداره کشور.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها